جالب است که بدانیم، اسطوره سفر، با سفر خدایان و خدای بانوان به جهان زیرین و دنیای مردگان شکل میگیرد و مفاهیم زیبایی را در خود نهان دارد.
بگذارید یک بررسی کوچک در اقوام و فرهنگهای مختلف در رابطه با اسطوره سفر انجام دهیم و نتایج جالب آن را بررسی کنیم:
۱- بابل: “ایشتار”، الههی عشق و زیبایی و باروری به جستجوی معشوق خود، “تموز” به جهان زیرین سفر میکند. (زن به دنبال مرد)
۲- کنیا: “مروه”، دختری است که به خاطر خطایی که مرتکب شده، خود را در آبگیری غرق میکند و وارد قلمرو مردگان میشود. (زن در دنیای زیرین)
۳- هند: “سویتری” (زن) و “ساتیاونت” (مرد)، زن و شوهرند. وقتی که “ساتیاونت” میمیرد، “سویتری” به دنبال او به جهان مردگان میرود. (زن به دنبال مرد)
۴- زلاندنو: “پاره” (زن) و “هوتو” (مرد) ، دلدادههای هم هستند. پاره بعد از مدتی هوتو را از خود میراند، اما از این کردار خویش چنان ناراحت میشود که خود را میکشد. بعد از مرگ پاره، هوتو برای به دست آوردن او به جهان مردگان و قلمروی شب، سفر میکند. (مرد به دننبال زن)
۵- ایراکویی: “سایادیو” (مرد) جنگجویی بود که خواهرش در عنفوان جوانی درگذشت. او به حدی ناراحت شد که تصمیم گرفت به سرزمین ارواح سفر کند و او را بیابد. (مرد به دنبال زن)
۶- آلگانکین: جنگجویی (مرد)، عروسش را در آستانه ازدواج از دست میدهد و به خاطر او به دنیای ارواح سفر میکند. (مرد به دنبال زن)
۷- مصر: “ایزیس” (زن) و “ازیریس” (مرد)، خواهر و برادر و همچنین زن و شوهرند. ازیریس بر اثر توطئهای کشته میشود و ایزیس برای یافتن او به دنیای مردگان سفر میکند. (زن به دنبال مرد)
۸- شینوک: “بلو جی” (مرد) Blue Jayبرای پیدا کردن همسر به سرزمین مردگان سفر میکند. (مرد به دنبال زن)
۹- یونان: “اورفه” (مرد) و “اوریپید” (زن)، زن و شوهرند. اوریپید در اثر نیش مار میمیرد و اورفه از خدایان درخواست میکند که اجازه دهند او به جهان زیرین سفر کند. (مرد به دنبال زن)
۱۰- رم: “انه” برای دیدار با پدر مردهاش به سرزمین مردگان سفر میکند. (پسر به دنبال پدر)
نتیجه: همهی این ده اسطورهای که عنوان شد، با سفر و با مرگ تواما در ارتباط هستند. به نظر میرسد در اندیشه مردم باستان، اصلیترین سفرها، سفر مرگ است و اگر فرد زندهای سفر میکند، تنها به جستجوی مردهای میرود. اما این سفرها حاوی چند نکته دیگر هم هستند:
۱- عشق در آنها نمود بارزی دارد. گاهی مردی به دنبال زنی میرود و گاهی برعکس.
۲- در برخی از این سفرها -هر چند که در شرح بسیار مختصر ما ذکر نشده- کهنالگوهای کشاورزی و اسطورههای گیاهی دیده میشوند.
۳- معمولا در جهان مردگان (جهان زیرین)، مسافر کسی را به عنوان راهنما در اختیار دارد. هر چند که در شرح مختصر ما به این نکته اشاره نشده است.
۴- مسافرانی که به جهان مردگان سفر میکنند، به گونهای قهرمان هستند و جسارتی دارند که افراد عادی از ان برخوردار نیستند. این موضوع آشکارا به جسارت سفر کردن اشاره دارد.
مفهوم نهفته: به گمان من، سفر و با توجه به نمونههای بالا سفر به جهان زیرین، جستجویی است برای به دست آوردن زندگانی جاوید. در همه مثالهای بالا، گونهای از امید برای باز زنده کردن، فردی که مرده است دیده میشود.
این که مردی به دنبال زنی میرود و یا زنی در جستجوی مردی است، خود نشان از این دارد که قرار است این زوجها، دوباره به هم برسند و زندگی جدیدی را آغاز کنند. تولید مثل کنند و حیات را باز بیافرینند. حتی چنانکه ذکر شد، اگر این سفرها نمادی از اسطورههای گیاهی باشند، خود نمایانگر این است که قرار است دوباره گیاهی روییده شود و زندگی باز آفرینی شود.
در نمونههای ذکر شده، مسافر (قهرمان) مامن امن خود را ترک میگوید و به دنیای تاریکی (تمثیلی برای دنیای ناشناخته) سفر میکند تا راز مرگ را دریابد و دلواپسی و دغدغه خود را فرونشاند و ظاهرا هم موفق میشود.
به نظر من، در این اسطورهها بشر از مرگ به عنوان سفر یاد میکند (چنانکه امروزه هم از مرگ به عنوان سفر آخرت یاد میکنیم) تا امید به بازگشت را در خود زنده نگه دارد و به گونهای با معمای پیچیده مرگ کنار بیاید.
پس سفر در ذات خود، چندین مفهوم را داراست: ۱- قبل از اینکه بمیریم، خود سفر میکنیم تا بدانیم که مرگ چیست. چرا که مرگ یعنی این که دیگر این جا نیستیم و به جای دیگری رفتهایم و این دقیقا معنی سفر است. ۲- میرویم (سفر میکنیم)، در حالیکه اندیشه بازگشت داریم. ۳- هم مرگ و هم سفر دل کندن از دلبستگیهاست، دلبستگیهایی که دوستشان داریم.
از اینها که بگذریم در اسطورههای دیگر هم از سفر به دنیای دیگر یاد شده است:
* “هومر” شاعر بزرگ یونان در حماسهی “اودیسه”، قهرمان داستانش، “اولیس” را به دنیای ارواح برده و خاطرات سفر زندگان به دنیای دیگر را بازگو کرده است.
* “افلاطون” در کتاب جمهور خود افسانه “ار” را در دنیای پس از مرگ و بازگشت او را به جهان زندگان شرح داده است.
* “ویرژیل” شاعر بزرگ روم، در اثر معروفش، حماسه “انئید” قهرمان داستانش، “ائنا” را به دوزخ فرستاد تا ارواح گذشتگان را ببیند.
* در کتاب مقدس اشارهای به سفر رسولان به بهشت و دوزخ شده است.
* سفر “پولس” رسول به آسمان و بهشت و دوزخ و همچنین سفر “عیسی” به دوزخ، گونهای سفر به دنیای درگذشتگان است.
* “کمدی الهی دانته” هم چیزی نیست جز سفر به دوزخ و برزخ و بهشت.
* در منابع زرتشتی، سفر خیالی “گشتاسب” به بهشت در زرتشتنامه و سفر خوابگونه “ارداویراف” به بهشت و دوزخ را در ارداویرافنامه میبینیم.
* در ادبیات اسلامی: “رساله الغفران”، اثر “ابوالعلا معری” سفری است خیالی به بهشت و دوزخ. “مصباحالارواح”، نوشته “شمس الدین محمد بردسیری کرمانی”، “جاوید نامه” اثر “اقبال لاهوری”، “سیاحت غرب” تالیف ” آقا نجفی قوچانی”، نیز نمونههایی از سفر به دیار مردگان محسوب میشوند.
بسیار اندک از: آرش نورآقایی
دیدگاهها
خیلی خوب بود، مرسی!
…………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. قابل نداشت.
شاااااهکار بود
مرسی از شما
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. لطف دارید.