بایگانی برچسب: ژاله اصفهانی

به بهانه‌ی آفرینش شادی در این روزگار سرد حسرت

آری، اجرایش مصداق شعر معروف «ژاله اصفهانی» بود که فرمود: «شاد بودن، هنر است شاد کردن، هنری والاتر» شب است و سکوتْ حجره‌های خالی را فرا گرفته، نه خبری از بازرگانان هست و نه نشانی از مال‌التجاره‌ها. سال‌هاست که این کاروانسرای تنها در انتظار هیچ کاروانی نیست. اما در این «غفلت»، قافله‌ی سیاهپوشی با کالای …

در سفر به کرواسی، شهر Zadar

سیاوش کسرایی در منظومه «آرش» چنین سرود: آری، آری، زندگی زیباست. زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست. گر بیفروزیش، رقص شعله‌اش در هر کران پیداست. ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست. و ادامه داد: منم آرش، سپاهی مردی آزاده، به تنها تیر ترکش آزمون تلختان را اینک آماده. حالا من، آرش به این سفر آمده‌ام بدون …