شوش، ملکهای است باشکوه، ایستاده بر فراز قصرش، و گیسوانِ پُر پیچ و خم همچون رود کارونشْ در باد میرقصد. نیمتاج طلایی بر سر دارد و دشتهای بیانتهای خوزستان را در منظر چشمانش نشانده. صدایش آرام و دلنشین است، شبیه لالایی مادران ایلامی، اما گاهی در پس این نجواها، فریادهای نبرد و مقاومت شنیده میشود. …
با هر ضربهٔ دَمام، موجی برمیخیزد از خلیج فارس تا لِنجی را سُر بدهد به سمت بوی شهری که بوشهر است نامش.در این سرزمین دلوار، از زبان همهٔ بندریهای سردار، چه در دشتستان و تنگستان، چه در انارستان و نخلستان، نوای شروه شنیده میشود.در این دیار جم، هیچ بندری در هیچ نبردی دربند نخواهد ماند. …