چند وقتی هست در این اندیشه هستم که بتوانیم یک همایش مشترک بین ایران و ایتالیا برگزار کنیم با موضوع سفرنامه نویسی! موضوع این است که ما میتوانیم “ناصرخسرو قبادیانی” را به عنوان یک سفرنامه نویس شرقی در برابر “مارکوپولو” به عنوان یک سفرنامه نویس غربی مورد بررسی و تفحص قرار دهیم و از زوایای …
این روزها در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی، سفر رفتن و از سفرها عکس گذاشتن و گاها با کمترین مایه نوشتن، مُد شده. برخی از این افراد هم در واقع چیزی در چنته ندارند و با کمترین درک بیشترین مخاطب را جذب میکنند. امروز در فضاهای مجازی، هستند کسانی که گاه با تکیه بر وضع …
برای مستندنگاری فعالیتهای فصلنامه میراث و گردشگری “گیلگمش” فایل زیر تهیه شده است. برای دریافت فایل میتوانید بر روی آن کلیک کنید: GILGAMESH
از حدود یکسال پیش، در این فکر هستم که برای نوروز ۱۴۰۰ هجری شمسی برنامه ریزی کنیم تا بتوانیم از این رویداد آیینی که ثبت میراث جهانی یونسکو (میراث فرهنگی ناملموس) هم شده به بهترین شکل در راستای دیپلماسی فرهنگی – گردشگری استفاده کنیم. برای همین منظور مصاحبهای را با روزنامه ابتکار انجام دادهام که …
به منظور مستندنگاری “جشنواره سفرنگاری ماکوگرام”، فایل زیر توسط تیم فصلنامه “گیلگمش” تهیه شده است. برای دانلود فایل بر روی آن کلیک کنید. MAKUGRAM
در آن دریای سیاه یک جزیره سفید هست. پاشنهام را ورخواهم کشید، تا بروم. اما لامصب! داستان این پاشنه را همه میدانند. با این وجود! میروم، و میدانم که آشیل وجودم همانجا جانش درخواهد رفت.
به رسم آئین مقدس اعتراض آن بغض که از نردبان سینهام به معراج رفت امشب هبوط کرد و برایم گفت: ایزدان همه شاهکار شاهدانهاند.
“خلاصه زندگی من“، عنوان اولین متن درج شده در دسته “خیلی کوتاه و کمی ادبی” این سایت است، که امروز ده ساله شد. ۱۰ سال پیش در ۱۴ شهریور ۱۳۸۷، وبسایت شخصی “آرش نورآقایی” که من باشم، توسط دوستم “پیام سجادیان” طراحی و با درج اولین نوشتاری که در لینک زیر میخوانید شروع به کار …
( اطلاعیه اول ) این یک فراخوان است برای آنها که روایتگر سفرهای خود هستند، آن چه را میبینند و حس میکنند به رشته تحریر در میآورند، در قاب دوربین جای میدهند و ثبت میکنند برای مسافران آینده، آیندهای نزدیک… منطقه آزاد ماکو، واقع در یکی از مهمترین گذرگاههای تاریخی ایران با طبیعتی …
آب که نداریم، تداعیاش برایمان فقط همان حرف اول و دوم الفباست. عوضش به جای آتش، آتشفشان داریم، چنان میفشاندمان که نگو. تو بخوان: میفشاردمان. آسمان هم نداریم، اما آنها آس و پاسمان نگه میدارند. باران که هیچ، اما بار چرا، بارها بار. از بُخار بگویم؟ فقط سوزش خار، از بهار فقط مزدوران هار. تابستان …
وقتی، آسیاب فکر مَردم را دیدم که در جا میزد تا نوبت نشاط آن باغ نادیده بهشتی از راه برسد. تصمیم گرفتم، از اضطراب پل بیمعماری گذر کنم تا بلندای دروغ معبد برج تاجران قصهی هبوط آدم را اندازه بگیرم. برای این منظور، جاده گرم شهوانی فرش را تجربه کردم تا بدانم معنای خنکای غسل …
امروز با خودم فکر میکردم که شاید بتوان دریاچه ارومیه را نمادی از ایران دانست و وضعیت آن را با وضعیت ایران مقایسه کرد. گفته میشود دریاچه ارومیه از حدود ۷۰۰۰ سال پیش به شکل امروزی درآمده است، تقریبا میتوان این عدد را با زمان شکلگیری تمدن در ایران یکسان فرض کرد. این روزها حال …
خلیفه مسلمانان بود، نامش ناصرالدین الله. “جوانمرد” بود و در ماه رمضان از دنیا رفت. با این حال به چنگیز نامه نوشت که به ایران حمله کند. نه خلیفه بودن، نه مسلمانی، نه به اسم خدا متبرک شدن، نه در سلک جوانمردان بودن و نه در ماه مغفرت از دنیا رفتن، معیاری برای شرافت داشتن …