عکسهای شماره ۱ را گذاشتم، مانده توضیحاتش. عکسهای شماره ۲ را هم کم کم میگذارم و سر فرصت توضیحاتش را هم مینویسم. پوزش میخواهم بابت اینکه دیر شده است.
بعد از ۲۷ ساعت که خانهامان را در تهران ترک کردم، به اتاقی رسیدم که دوستی به نام Edita در شهر “ویلنیوس” (پایتخت لیتوانی) برایم تدارک دیده بود. اما در این ۲۶ ساعت چه گذاشت: ابتدا از تهران به آتن پرواز کردم. چهار ساعت در فرودگاه آتن بودم. در آنجا بود که به صورت اتفاقی …
چقدر نیاز داشتم تنها باشم. تنها و دور. این دفعه هیچ مسافری ندارم. تنها نشستهام در فرودگاه تا از این کشور مدتی دور شوم. در چند روز گذشته آنقدر فرومایگی دیدم که خوشحالم چند صباحی برخی مردمان را نمیبینم. خوب است، حتی اگر این تنهایی مدت زیادی طول نکشد.