در ادامه ی این “سَفر سُفره” امروز به یزد رسیدیم.
قبل از شروع سفر کتابی خریدم با عنوان “خوراک و فرهنگ”. این کتاب بسیار جالب و محتوی مجموعه مقالاتی متناسب با عنوانش است. خواندنش در این سفر، هیجان انگیز و دوست داشتنی شده.
تا امروز این سفرنامه شامل هیچ عکسی نبوده ولی برای امروز چند تصویر با موبایل گرفتم تا ترک عادت نکرده باشم:
در مسیر اصفهان – یزد، برای ناهار و دیداری کوتاه “میبد” را انتخاب کردیم. “میبد” شهری است که برای اولین بار با “جکی”، دوست سوئیسی ام سال ها پیش از آن بازدید کردم. یک هفته بعد از سفر هم در مجله ی “همشهری جوان” در بخش “رازهای سرزمین من” مطلبی درباره اش نوشتم. این شهر زیباست و افسونگر. دوستش دارم. هرچند که کاروانسرای شاه عباسی اش که بخشی از آن به سفرخانه سنتی تبدیل شده، جا دارد که شامل غذاهای متنوع تر با کیفیت بهتری باشد.
موضوع رستوران و غذا برای گردشگران باید خیلی جدی تر دنبال شود. در هتل چهار ستاره “ونوس” اصفهان که ما در آن اقامت داشتیم، سر میز صبحانه لیوان های یک بار مصرف استفاده می شود. این واقعا یک مساله دردناک است.
یکی از دلایل ما برای دیدار میبد به جز بافت تاریخی اش، انارهایش بود. به دلیل کم آبی، باغ های انار رمق نداشتند.
امروز برای ناهار، ماهی قزل آلا، شیر ماهی، کباب بلغاری و کباب لاری سفارش دادیم. هیچ کدام غذای محلی نبود.
این در آبی، روایت بنده است. تفسیرش با شما.
بخشی از بافت با ارزش به نطر بنده و بی ارزش به نظر خیلی ها، در میبد.
در میبد “محسن حاج سعید”، یکی از راهنمایان استان یزد را ملاقات کردم. اتفاق خوبی بود. داستان سفر را برایش تعریف کردم. گفتم علاقمندم با یک خانواده زرتشتی ملاقات کنم. او هدایتمان کرد به روستای “قاسم آباد” در چند کیلومتری یزد. به منزل این پیرزن رفتیم. احتمالا در همین خانه فیلمبرداری خواهیم کرد. قرار است دختر ایشان برایمان “آش شولی” درست کند.
آشپزخانه پیرزنی که در تصویر فوق می بینید.
یکی از اتاق های پیرزن
بدون شرح
بدون شرح
پی نوشت:
۱- این عکس ها با موبایل گرفته شده.
۲- در صورت تمایل یک نگاهی به آدرس زیر بیندازید:
http://www.360cities.net/image/iran-isfahan-sheikh-lotfallah-mosque#-7.63,2.44,21.4
دیدگاه‌ها
سلام.رفتین یزد یهقده قطاب و باقلوا بخرید!
خوب است که سفر متفاوت شد و عکسهایتان خیلی تاریخی است و جالب که هنوز در گوشه ای از ایران میشه زندگی قدیم رو دید !
موبایلتان هم خوب است باهاش بیشتر دوست باشید (تا اینجا خالی از عکسهای خاصتان نباشه )
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. چشم، بیشتر عکس می گیرم.
درود،همش تو دلم افسوس مى خورم که وقتى کسی هم برای تحقیق میاد ایران انقدر وقت نداره که حداقل پنجاه درصد فرهنگ ایران رو بشناسه وببینه ،،فکر مى کنم تنوع فرهنگ سُفره اى ایران خیلى بیشتر از این حرفاست همونطور که تنوع اقوام ایرانى ،تنوع آب و هوایى ،و….زیادِ
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام دوست من. به نظرم بیشتر از اینکه افسوس بخوری که چرا دیگران تحقیق نمی کنند، افسوس بخوریم که چرا خودمون این کار رو انجام نمی دیم. راستش این پروژه جالبه ولی کامل نیست. هرچی فکر می کنم می بینم اگر خودم این کار رو انجام می دادم بدتر از کار این ها نمی شد.
سلام-خداقوت-سادگی خونه اون پیرزن بیشتر نشانگر ارامش توام بافقر …اما ادامای روستاها لطف وصفای خاص خودشونو دارن -هنوز مثل من وما شهریا دچار فخر وکبر وتجملات نشدن خوشبحالشون اگه سادگی رو خودشون پذیرفتن نه به جبر زندگی!ضمنا من عاشق اون درهای چوبی کولون دار هستم ومقایسه ش با شما به قول منطقیون بیشتر قیاس مع الفارق:)…اما شماهم دوست داشتنی و قابل احترامین-یا حق
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
اون قیچی توی دیوار فوق العاده بود آرش . . .
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خودم هم دوست داشتم.
سلام آرش خان ؛
بی صبرانه منتظر گزارش کاملتر بیشتر شما از سفر جذابتون هستم ، امیدوارم بعد از برگشتت از سفر بتونم در جلسه راهنمایان روز سه شنبه شرکت کنم تا از گزارش تصویریتون به خصوص فیلمبرداری خونه ی اون پیرزن دوست داشتنی و روستای قاسم آباد بیشتر لذت ببرم . موفق باشید .
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. اتفاقا سعی می کنم در یک جلسه از ماحصل این سفر صحبت کنم.
آرش عزیز خوشحالم از اینکه در زندگی راهت را پیدا کردی از همه ما وفادارتر به حرفه لیدری تو بودی موفق و شاد باشی
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از محبتت.
با درود به آرش عزیز. امیدوارم از یزد به خوزستان بیایی. راهی نیست. ای کاش ما هم تو را اتفاقی در یکی از شهرها ملاقات کنیم. ماهی صبور، ترخینه، قلیه ماهی، آب باقله و… ما خوزستانی ها ذایقه استرالیایی ها را خوب متوجه می شویم.
باز بان بی زبانی دعوت از تو و همراهانت بود.
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. مخلص آقا مجتبی هم هستیم. خودم هم از اینکه خوزستان و استان های دیگه در این پژوهش جای ندارند، ناراحتم.
مگه شما مثل اون در ، اسیری؟!!
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. نمی دونم.
سلام آرش جان،خسته نباشی مرد، عکس ها را دیدم یاد سفری افتادم که رفتیم یزد….خوش باشی انشاال.. کارا خوب پیش برود…آن قیچی من را یاد سنجاق هایی انداخت که تو دیوار معبد فرو می کردن تا نذرشون را بگیرن ..جالبه
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. همین چند دقیقه پیش با میرفتاح از تو و بقیه دوستان حرف زدیم. موفق باشی.
خدا قوت. این (سفر سفره) حتما برای شما و همراهانتان جالب و دیدنی است چون هم جنگل های زیبا وسرسبزشمال وهم بیابان های کویر رادیده اید .منتظر دیدارتان در شیراز هستیم.
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. بله درست می فرمایید. به زودی خدمت شما خواهیم بود. به امید دیدار.
اولین سفرم به یزد با بچه های کلاسمون بود و یکی از بهترین و خاطره انگیزترین سفرهای زندگیم بود. واقعا این شهر رو با تمام وجودم دوست دارم
……………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. یزد، یزد است.
سلام بسباز زیباست سپاس
………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. قربان شما.
درود بیکران،اگه براتون مقدور اگه شماره ای از راهنما ی تور در میبد دارید بهم بدید
سپاسگزارم
……………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. متاسفانه ندارم.
نمیدونم برای تفسیر تصاویر بهتر به نادیده های اون پرداخته بشه (مثل اتفاقات پشت این درب آبی )، یا به اجزایی که دیده میشن اما بهشون توجهی نمیشه ( مثل کلون و کوبه ایی که روی در هست و وقتی هست نباید(!) جای کلید روی در باشه، باید همیشه پشتش کسی منتظر صدای کلون باشه!)
عکس قیچی و فانوس خاک گرفته رو خیلی دوست داشتم، شبیه یک اثر هنری اند.
………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.