ماسوله هستیم. ساعت ٢٣ است. اینترنت ندارم. با موبایل وصل شده ام تا امر دوستان را برای نوشتن گزارش سفر اطاعت کنم.
دیشب جواهرده بودیم. پروژه سختی است. خیلی فشرده است.
مجبوریم برخی از شهرها و مکان ها را از برنامه خذف کنیم. کلا این پروژه قادر نیست حتی یک چهارم قصه ی نوشیدنی و خوراکی ایران را روایت کند.
سناریو این است که تاریخ غذا در خاورمیانه بررسی شود. در نوع خودش داستان شگفت انگیزی است. همچنین به اثر فرهنگ های همسایه بر غذاها توجه می شود.
آنقدر باید به پروژه، مسیر سفر و آدم هایی که لازم داریم فکر کنم که وقت و حال عکس گرفتن باقی نمی ماند.
دیدگاه‌ها
سلام
شما همیشه موفق بودین این بار هم به نحو احسنت میزبان خوبی خواهید بود و به اهدافتون می رسین.برای شما آرزوی موفقیت روز افزون دارم.
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. امیدوارم، سپاس. البته همیشه موفق نبودم. نه.
تابستون اونجا بودم .بعد از سالهای رویای دیدن ماسوله برای اولین بار .مکانی (نگم روستا بهتره)در حال خالی از سکنه شدن- پرتگاه جاده ای – ادمهای بیکار و خانه های خالی برای فروش یا اجاره .
مردمانی که دلشون برای خودشون هم نمیسوزه چه برسه به طبیعت و توریسم اونجا !پس روستاهای دیگه چی بگن !
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. وضع ماسوله ای ها هنوز خیلی بد نیست. بهتر از جاهای دیگه است.
خسته نباشی مرد سفر
خدا پشتو پناهت باشه
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
سلام
چه پژوهش خوشمزه ای… حتما اطلاع دارید که از سوی سازمان جهانی غذا، روز شانزدهم اکتبر برابر با ۲۴ مهر، روز جهانی غذا نامگذاری شده…
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. نمی دونستم. سپاس که گفتید.
سلام من که فعلا از دیدن دوباره ات محرومم ! برای آرش عزیز تندرستی ، شادی و استواری همیشگی از ایزد خواهانم.
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از محبتی که داری.
مرد واقعی و مسلمان واقعی
نوشته شده در یکشنبه چهارم دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۱۳ شماره پست: ۱۸۰
میگویند وقتی رضا شاه تصمیم گرفت بانک ملّی را تأسیس کند برای بازاری ها پیغام فرستاد که از بانک ملّی اوراق قرضه بخرند. هیچکدام از تجّار بازار حاضر به این کار نشد. وقتی خبر به خانم فخرالدّوله، مالک بسیار ثروتمند، خواهر مظفّر ادین شاه و مادرمرحوم دکتر امینی رسید به رضاشاه پیغام فرستاد که مگر من مرده ام که می خواهی از بازار پول قرض کنی ؟ من حاضرم در بانک ملّی سرمایه گذاری کنم. و به این ترتیب بانک ملّی با پول خانم فخرالدّوله تأسیس شد.
یکی از قوانینی که در زمان رضا شاه تصویب شد قانون روزهای تعطیلی مغازه ها و ادارات بود. به این ترتیب هر کس به خواست خود و بدون دلیل موجّهی نمی توانست مغازه اش را ببندد. روزی رضاشاه با اتوموبیلش از خیابانی می گذشت که متوجّه شد مغازه ای بسته است. ناراحت شد و دستور داد که صاحب آن مغازه را پیدا کنند و نزد او بیاورند. کاشف به عمل آمد که صاحب مغازه یک عرق فروش ارمنی است. آن مرد را نزد رضاشاه آوردند. شاه پرسید: پدر سوخته چرا مغازه ات را بسته ای؟ مرد ارمنی جواب داد قربانت گردم امروز روز قتل مسلم بن عقیل است و من فکر کردم صلاح نیست دراین روز عرق بفروشم. شاه دستور تحقیق داد و دیدند که حقّ با عرق فروش ارمنی است. آنوقت رضا شاه عرق فروش را مرخص کرد و رو به همراهانش کرد و گفت:
“در این مملکت یک مرد واقعی داریم آنهم خانم فخر الدوله است و یک مسلمان واقعی داریم آنهم قاراپط ارمنی است
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس. جالب بود.
سلام حالا که گیلان هستی چند نکته فکر کنم جالب باشه توی منطقه دیلمان یک جور شامی درست می کنن که وسطش رو سوراخ می کنن و در عروسیها سرو می شه از طرف دیگه یه خورشتی در سیاهکل و دیلمان درست می شه به اسم هله چوی “hale chowei”
که در حتی در لاهیجان با فاصله کم کسی نمی دونه چی هست اگر رفتین ۲ شنبه یا ۵ شنبه می تونین سبزیه مخصوصش رو از توی بازار روز تهیه کنید و به همون زنهایی که اونجا هستن یه پولی بدین بگین براتون درست کنه نکته جالب اینه که این خورشت شامل سبزیجات محلی ،مرغ ،رب گوجه سبز ،بادمجان سرخ شده ، گوجه ولی درست کردن اون رو برای مهمان زشت می دانند .اگر موفق نشدین اومدین تهران براتون درست می کنم که بخورن و بچشنش .یه نکته دیگه اینکه توی این منطقه با فسنجان چیزی را درست می کنند که با برگه قیصی و پیازداغ و مرغ درست می شه و بهش می گن ماتنجان و حتما همراه فسنجان با غذا همراهش می کنن .ضمنا قبل از ورود به هر منطقه یه زنگی بهم بزن بعضی جاها یه کسایی می شناسم یا یه غذاهایی خوردم که ممکنه به دردت بخوره .بی زحمت زودتر اون ایمیلی رو هم که برات فرستادم چک کن
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از راهنمایی.
خسته نباش آرش عکس بنداز…
عکس به نوعی خودش خستگی رو از تن بیرون می کنه…
عکس بنداز و سعی کن شبها ببینیشون،انرژی میدن بهت…
عکس بنداز با این دید که در مورد غذاهای ایرانی نمایشگاه عکسی بزاری یا با دیدهای مختلف..این فرصتی که با این همه تلاش ساختیشو ساده از دست نده آرش عزیز…
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سعی می کنم. سپاس از تو.
سلام
اگه امکان داره مسیر سفرت رو بنویس تا علاقمندان بتونن شما رو بهتر یاری کنند
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. باشه.
سلام صبح عالی متعالی -بدجنس خان منتظر عکسهای خوشمزه ت هستیم:)قربانت مریم
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. چشم.
سلام-از دست من ناراحت شدین گفتم بدجنسین:(-چشم تکرار نمیشه اما منتظر عکاساتون هستیم….ایام بکام
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ناراحت نشدم. نه.