هستی، هلهله و همهمهی هنرمندانهی هزارها راز همگون و همزاد است که همزمان هراس و هشدار و هوس و هجران و هدیه دارد.
برای هضم حال همآغوشیاش همیشه هشیاری و همراهی لازم است.
………………………………………………
بگذار و بگذر،
همچون ابری سبکبار
در خاطرۀ آسمان
………………………………………………
سیگار عمرم در میان لبهای زمان
با پُکهای پیدرپی
میسوزد آرام،
تا ته هیچ
………………………………………………
پاییز
دلتنگ چشمهایت میشوم
میان هزار رنگ افتاده بر زمین