طناب،
تنها یک متر پایینتر از آفتاب،
بیهیچ آرزویی،
بیهیچ پیراهنی که آویزان شده باشد از آن
با سکوت گیرههای زبانبسته خود را سرگرم کرده.
گیرهها،
دور و نزدیک از هم،
بسان خری بیبار، بیکار
لِنگ در هوا باقی ماندهاند.
بیهیچ هیجانی، شهوتی یا عاشقشدنی
تحت ارادهی یک خط راست بیتجربهاند.
و آفتاب،
آنقدر گیج است
که نمیداند نباید بیهوده بتابد.
نمیداند اینجا کسی حتی عرق نمیکند.
دیدگاه‌ها
راست میگینا!دلم واسه گیره ها سوخت.
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
یک اتفاق کوچیک!!!!!!!!!!!!
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
یک اتفاق ساده ولی………!و در آخر با کمی لبخند.
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
آخرین حیرت زمانی ست که دیگر پی میبری چیزی تو را به حیرت وا نمی دارد…
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. فکر کنم درست می فرمایید.
درود بزرگ مرد
چه زیبا و اندیشمندانه حال و روزمان را به تصویر کشانده ای…
“گیره های زبان بسته”، ” خط راست” ، ” جدایی بین گیره ها” و ” افتابی که بیهوده می تابد”…
اسمانمان همه یکرنگ است.
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ارادتمندم.
درود جناب نورآقایی
نام شما رو بارها در تارنگار ها و تارنماهای گردشگری دیدم
به صورت اتفاقی هم یکی از برنامه هاتون رو در تلویزیون مدتی قبل دیدم
و امروز یکباره در تارنمای شما این نوشته زیبا ولی تلخ رو خوندم
با احترام فراوان
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از محبت شما.
زیباست ، زنده باد .
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس.
درود بر شما
امیدوارم خوب و سرحال و سلامت باشید
میخواستم چند پرسش درباره استرالیا و نیوزیلند بپرسم
اگه امکانش هست به من ایمیل بزنید ممنون میشم
برام خیلی مهم هست
امیدوارم قابل بدونید و با زدن یه ایمیل به من پاسخ بنده را بدید…
بسیار ممنون
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ۱- دوست من درستش اینه که شما برای بنده ایمیل بزنید و من جواب بدم. راستش شما تنها کسی نیستی که باید جوابشان را بدهم و این موضوع از بنده وقت زیادی رو می گیره. ۲- در رابطه با نیوزیلند اطلاعات ندارم و اطلاعات بنده در رابطه با استرالیا همان است که در سفرنامه نوشته ام. ۳- آرزوی موفقیت براتون دارم.
درود. چنین به نظر می رسد که اندیشۀ اصلی پدافندی در برابر علی کوچیکۀ فروغ است (رو بند رخت…)، به هر حال متن با ارزشی است، به شما تبریک می گویم.
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ارادتمندم. سپاس.
سلام
من فکر میکنم آخرین حیرت زمانیست که میفهمیم آن چیزهایی که ما را به حیرت واداشته بودند، چیزهایی مهمی نبوده اند و ما آنها را در ذهن خود بزرگ می پنداشتیم
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
سلام
دوباره یه شعر زیبا. متنی که نتونستم چند خطی دربارش ننویسم.
در بخش اول و دوم روایتی را میخوانیم از زندگی طناب و گیره ها اما بخش سوم تمامی پیش فرضهای به وجود آمده را از بین میبرد دیگر قرار نیست بر قوه بینایی تأکید شود بلکه به کلیتی میرسیم به بایدها و نبایدهای زندگی و نهایتا انسان. حال آفتاب نه فقط به خاطر نزدیکی به طناب که به خاطر دوری از انسان ( و در ناتوانی آفتاب در تأثیر بر انسان) اهمیت می یابد و اینجا تفاوتی است که در عین نزدیکی بین آفتاب و طناب پدید می آید. تکرار ” بی هیچ” نهایتا به نمیداند میرسد و شاید همین ندانستن است که برخلاف بخشهای پیشین نویسنده را به موجزگویی میکشاند.
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. باز هم سپاس.
فردایی که منتظرش بودیم دیروز بود
جا ماندیم میان پرسه های ناکامیمان
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
با سلام به لیدر عزیز
ما کارمندها سالی یکی دوبار میتونیم مسافرت بریم که پارسال از راهنمایی شما برای سفر در یک هفته تعطیلات تابستانی استفاده کردیم و کرج به بندرانزلی-اسالم-خلخال-اردبیل-مشکین-اهر-تبریز-زنجان رفتیم.
آرش عزیز اگه میشه امسال یه برنامه به سمت کردستان تا آذربایجان غربی بهمون بده که فکر کنم برای همه همکاران که درآستانه تعطیلات هستند مفید باشه
ممنون از لطفت
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. مسیر اول: ۱- تهران ۲- همدان ۳- سنندج ۴- مریوان (دریاچه زریوار و بآنطرف تر، روستای اورامان تخت)، مسیر دوم: ۱- تهران – ۲- زنجان ۳- تکاب (تخت سلیمان و غار کرفتو) ۴- اورمیه
موفق باشید.
سلام. ترشی نخورید یک چیزی می شوید. زیبا نوشتی.
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. اتفاقا خیلی وقته ترشی نخوردم. داری؟
بسان خری بیبار، بیکار
– با دهان های بسته –
لِنگ در هوا باقی ماندهاند.
می شود بعد از یک خط راست یک کاما گذاشت بعد خواند
تحت اراده یک خط راست،
بی تجربه اند
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید…
سلام
ببخشید که بی درورد و بدرود نظر قبلی را نوشتم حواسم کامل جای شعر بود
برداشت جالبی از اشیا دم دستی ما بود
حواسم پیش «یک متر پایین تر از آفتاب» است
کمی دور از ذهن است برای من
خدایارتان
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. قربان شما.
و آفتاب
آنقدر گیج است
که متوجه پیچش گیسوان پیچک دور تن درگیر طناب نشد…
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.
این متن بغایت خسته و بی تحرک هست….
ولی عجیب و غریب لطیف و موزون
با تعبیرهای دقیق و ظریف….کیف کردم، کیف!
دلم همه ی این سکون و سکوت عجیب این فضا رو، در یک خانه و حیاط قدیمی و آفتابگیر با صدای جیرجیرک می خواد.
آفتاب گیج رو بیشتر از آفتاب بی رمق دوست دارم.
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. زنده باشید. این متن کوتاه رو خودم خیلی دوست دارم.
حق دارین استاد ! خیلی دوستش بدارین.
معرکه نوشتین
حق دارین که لذت ببرین ازش و دوستش بدارین؛ شما خالقین و این تصویرسازی ِ فوق العاده، آفرینش زیبای شماست🙏🏻👌😌
یک احساس خلا و رهایی عجیبی درونش هست که تا حالا از خوندن هیچ نوشته ایی از شما دریافتش نکرده بودم.
اگر یک تابلوی نقاشی بود، چقدر قشنگ میشد🎨
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید.
سلام
چه جالب و زیبا وضعیت حال حاضر را بیان کردی
به دلم خیلی نشست
تو نوشتن مطالب ادبی جسارت به خرج میدی
به قول نویسنده فریبا وفی
جسارت قد آدم را بلندتر میکند و
نفس کشیدن را راحتر
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از اظهار نظر و لطف شما.