لُمپنیسم در سفر

هرچند که ممکن است این نوشته کوتاه برخی از دوستان و خوانندگان این سایت را ناراحت کند، با این حال باید بنویسم و پیشاپیش از کسان و مسافرانی که جزو این دسته نیستند، عذرخواهی می کنم.

حدود سه سال پیش سفر به چین به عنوان راهنما را از برنامه های کاری ام حذف کردم، چون معتقد بودم که دیگر نوع اکثر مسافرانی که با تور به چین سفر می کنند، همسفرهایی نیستند که من دوست داشته باشم با آنها سفر کنم و احتمالا آنها هم از همسفر بودن با بنده لذت نخواهند بُرد.

این است که در این سه سال اخیر سفر به اروپا را انتخاب کردم، چون بر این باور بودم که احتمالا گونه ی مسافران کمی متفاوت خواهد بود و ارتباط بهتری با آنها برقرار خواهم کرد.

اما امروز بعد از سه سال تجربه سفر به اروپا به عنوان راهنما، در میان نوع مسافران اروپا همان نوع مسافران چین را تشخیص می دهم. احساس می کنم که مسافران تورهای چین و مسافران تورهای اروپا دیگر فرقی با هم ندارند (چین و اروپا فقط مثال هستند و قابل تعمیم به نقاط و مکان های دیگر خواهند بود) و ظاهرا پدیده ای به عنوانی که بنده بر آن می نهم، یعنی “لمپنیسم در سفر” بروز کرده است.

هرچند که از به کار بردن این عبارت کمی شرم دارم اما باید عرض کنم که “تازه به دوران رسیده ها” از راه رسیده اند و سفر را به عنوان نمادی برای نشان دادن و ثابت کردن اینکه تازه به دوران نرسیده اند، انتخاب کرده اند. این ها کسانی هستند که بدون هیچ پیشینه و فقط بر حسب اتفاق در و تخته، به ثروتی رسیده اند و راه خرج کردنش را در مسیر آز و پُر یافته اند.

من همیشه گفته ام و هنوز هم به این موضوع اعتقاد دارم که مفهوم “گردشگر” با مفهموم “مسافر” فرق دارد و گذر از کاراکتر گردشگر به کاراکتر مسافر همچون یک سیر عرفانی به زمان، توجه و تمرین نیاز دارد. اما این دسته که من از آنان گلایه دارم، حتی گردشگر نیستند. آنها کسانی هستند که تصمیم گرفته اند دفتر سفرهایشان را با بی خیالی بی خردی اشان سیاه کنند.

موضوعی که بعید می دانم کسی جسارت گفتنش را داشته باشد این است که طبق باور برخی از کارشناسان، هر چقدر فشار اجتماعی در ایران بیشتر می شود تعداد کسانی که برای تخلیه روانی به خارج از کشور هجوم می برند هم زیادتر می شود. آمارهای گردشگران خروجی این گفته را تایید می کنند. بنابراین ما شاهد رفتار یا بهتر است بگویم نارفتار خاصی هستیم که ترجمان آن به این سادگی ها هم امکان پذیر نیست، یا حداقل بنده شکافتن این مساله را در این فضای مجازی صلاح نمی دانم.

شاید کل داستان این باشد که مصادیق فرهیختگی که عُرف جامعه به آنها باور دارد (حداقل قبلا باور داشته) امروز بازیچه ی نوکیسه گان شده است. لمپنیسمی که بنده از آن می گویم نه تنها در سفر، بلکه در سالن تئاتر و در کرسی استادی دانشگاه هم بروز کرده است. ماجرایی که زجرآور است و هنوز حتی به عنوان سوال مطرح نشده تا جوابی برای آن بیابیم.

می دانم که این نوشتار بسیار ناقص است اما قصدم فقط توجه به نکته ای است که احساس می کنم به زودی گریبانمان را بدتر از اینی که هست خواهد گرفت. به همین دلیل بخشی از توان شغلی ام را به ردیابی و نهایتا آموزش در این زمینه اختصاص داده بودم. اما فکر می کنم به این نتیجه رسیده ام که آب های بسیاری را در هاون های بسیاری کوفته ام.

نمی دانم…

دیدگاه‌ها

  1. محمد و ملودی

    salam arsh.neveshtato 2 bar khundam.man ba andaki tafavot ba nazaret kamelan movafesgham.safar dar iran alan be yek kalae tajamoli tabdil shode ama tajamoli tokhali.en aghide man hast ke migam:jame emruz iran dochar poldari bi maye farhangi va dar kenaresh faghr farhangie azimtare.ma bonyad haye farhangimono har roz kharabtar mikonim.be het gofte bodam ke korsihae daneshgah ro asatidi por karan ke barashun shenidan nam ostad ye arezoe.enke ostadi dashte bashi ke az tourism barat harf bezane vali khodesh nafahme chi mige neshastan to oun kelas dadavare.farhang kelas gozashtan dare mesle yek viros dar mardom rosokh mikone va nemonehash en mosaferan bi maye farhangi va ya daneshjoyani hastan ke nemidonan az en elm aslan chi mikhan.
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. می فهمم، چون باهاش درگیرم.

  2. علي مناني

    به شدت موافقم !
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  3. Reza

    Salam arsh jan hamishe haminjur bude chizio nemishe avaz kard ruz be ruzam dare badtar mishe
    Behbood yaftane farhange ma dar zamineye gardeshgari niaz be zamane ziadi dare shyad dar naslhaye badimoon dorost beshe shayadam nashe va badtar az ini ke hast beshe
    Vali ba jomleye akharet mokhalefam ke abhaye besyari dar havan koofteam
    Nemikham fekr koni daram aZat tarif mikonam na aslan,
    Aval inke khodet bishtare zibaiihaye ziadi az sarasare donya didi va ba farhanghaye mokhtalefi ashna shodi va tajrobeye ziadi kasb kardi
    Va inke danestehaye besyari be mosaferha makhsusan afradi amsale man ke dar sitet hastim yad dadi.
    Shayad dar kelase darset shagerdaye sheytoono bazigush bashan vali tedade ziadiam hastan ke moshtaghe yadgiri hastan dar kelasetun hastan.
    Ishala enezhitun dar in zamine ruz beruz bishtar beshe.
    Movafagho piruz bashi
    Kheli goli
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. شما هم موفق و پیروز باشی. سپاس از اظهار نظر.

  4. elahe

    اقای نوراقایی افرین،هزاران افرین.واقعا عالی گفتید.همون طور که داشتم این مطلب رو میخوندم دقیقا ادم های دوروبرم به ذهنم میامد.اینه فرق گردشگر ایرانی با خارجی
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. شاید.

  5. ......

    سلام
    خوش اومدید.
    خیلی خوبه که همه مسائلو و کمبودها رو می بینید ولی همیشه این وظیفه رو نداریم که اونارو رفع کنیم،گاهی دست ما نیست،توجه بیش از حد فقط باعث می شه که از لحظات لذت نبریم.
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. نمی دونم.

  6. سمیه

    به نکته جالبی اشاره کردید. مخصوصا لمپنیسمی که در کرسی استادی دانشگاه هم بروز کرده. اما چه میشه کرد؟ میتونم بگم در این مورد، یکی از دلایل آن مدرک گرایی است.
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  7. ghorbanat

    سلام. درسته. اما به این فکر کردی که همه این دوره را تجربه می کنند یا کرده اند؟ زوری و زودی نمیشه. تجربه شعور بد جوری زمان بره.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قبول دارم.

  8. آناهیتا

    سلام امیدوارم خوب باشید . در ایمیلی حدود یکماه پیش به این موضوع اشاره کردم .این مطلب را بایستی دقیق تر بررسی کرد .به هر صورت عده ای از گردشگران در تمام نقاط جهان همانهایی هستند که شما می بینید و ما آنرا درک می کنیم .شاید به هم تنیدگی انواع مسائل فرهنگی و اقتصادی {در اصطلاح فرهنگ مصرف تجملی }و مسائل سیاسی و بافت نوع گردشگری در داخل ایران و دهها دلیل دیگر ،باعث شده که به این نقطه برسیم . که الان هستیم و روز به روز به نا امیدی دلسوزان گردشگری افزوده شده و در نتیجه کارایی پر نشاط خود را از دست بدهند .زنگ خطر سالهاست که نواخته شده است .ولی آیا می شود دست روی دست گذاشت ؟ به نظرم میرسد که این مسائل از تمام جوانب مورد بررسی قرار گیرد .و من از همینجا می خواهم این موضوع مهم مورد پیگیری همه ما قرار گیرد .با ایجاد سمیناری علمی و با کمک تمامی مسئولان حرکتی برای بررسی این مسائل انجام دهیم .و پیشنهادات راهبردی ارائه نماییم .گرچه وظیفه ما فراتر هم از این نیست .و امیدوار باشیم گوشی شنوا پیدا شود .ممنونم .
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس که به این مساله اشاره کردید.

  9. رضا

    سلام بر استاد
    کلامت ، درد دل من است . همین که می گوئی و می نویسی کمی از درد جراحت می کاهد . برای تو نوشتن تعریف شده است و تفکر به پیرامون و برای ایشان ، فکر نکردن . دوست دارم که بازهم بنویسی ، شاید روزی ، باد صدایت را برساند .
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قربانت.

  10. مرضیه

    تعدادسفرهای من یک صدم سفرهای شما هم نیست ولی این موضوع همیشه منو عذاب داده است وآنقدر که حتی جسارت طرح آن را به شیوه ای که شما در این پست گذاشته اید را نداشته ام .از اینکه اینگونه در حوزه گردشگردی نکته سنجی وریزبینی ودقت نظر دارین تحسینتان می کنم .کاش از مصادیق بیشتری از این وضعیت می گفتید تا مطمئن شوم که اشتراک نظرمان تا چه حد است
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. فکر کنم همین قدر کافیه. باید بیشتر فکر کنم.

  11. حسن

    به نظر می رسد حرکت خزنده این غده سرطانی – لمپنیسم- نه تنها گردشگری ،که همه ارکان فرهنگ، جامعه،اقتصادو….را درگیر خود کرده است . چیزی که از آن به عنوان “فرهنگ عمومی ” یاد می شود و برای خود شورا و دبیرخانه ای دارد چنان درگیر سیاست زدگی و سلایق شخصی و ایدوئولوژیک شده است ،که به خیر آن امید نیست …..
    جالب اینکه ا اگر توجه کرده باشید این خصوصیات در عمو زاده های آریایی نزدیک مان – هندی و پاکستانی – هم به وفور دیده می شود.

    خلاصه اینکه “….. آدمی از نو بباید از نو عالمی”
    سپاس
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. شاید.

  12. شهریار

    باور بفرمائید استاد چند روز قبل یک تور خانه های قجری برای بچه های معماری یکی از دانشگاه گذاشته بودم ، همه همان لمپنیسمی که گفته بودید ، بودند … واقعا آزارم داد ، در مجموع نظرم این است که این قضیه مربوط به تمامی تورها و سفرها می شود
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. احتمالا همه گیر شده.

  13. fariba

    سلام وخوش آمدید.خوشحالم که من گردشگری رو از شما یاد گرفتم.خواهش می کنم نا امید نشید.
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. موفق باشید.

  14. reza

    salam. bebakhshid ke man fonte farsi nadaram. neveshteye shomaro khondam manam ye joraee alagheh be safaro gardeshgari daram va hatta karam ham yejoraee baz ! mortabete ama che entezari darid baradare man vaghti hameh daran mirano javonhaye ba estedad ham ya raftan ya arsee nemibinano khoneh neshino monzavian… ki bayad bereh safar ki tahghigh koneh ki aslan alagheh dashteh basheh ba kodom pol dar amad pashan biano hozor peyda konan dar safarhaee ba har hadafi? tamame tourha hamin khahad shod . albateh bandeh motaghed nistam ke hameh bayad dar tour ham ke amade-and mosaferat hala be tahghigho tafahos beprdazando masalan hameh az haman tipi bashand ke shoma mipasandidama bavar kon ta 10 saaale digar aslan digar yek adame ba sheoor ham dar inja nakhahim dasht va har che lompano bisavad ast hameh ja ra khahand gereft! in ham ozae akhire dollar. khob che bayad kard? khode man alan modathast be rah andazie yek site gardeshgari ke hameh janebeh va mofid bashad fekr mikonam ama har che bishtar fekr mikonam engaar kamtar be natijeh miresam. shayad chareh in bashad ke bayad – labod- yek hezbe gardeshgari rah bendazim !!! nemidanam nazare shoma chist?

  15. kaveh

    عالی …….
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  16. مجتبی گهستونی

    بادرود به آرش عزیز. صبح به خیر. امیدوارم همه ساعات روز در شادی های خود و دیگران غرق باشی. از یادداشت لمپنیسم در سفر استفاده کرده و بهره بردم. به نکات خوبی اشاره کردی. من اعتقاددارم که حضور همیشه گی تازه به دوران رسیده ها در همه سفرها اجتناب ناپذیر است. تا وقتی که حق انتخاب گردشگر نداشته باشیم وضعیت به همین شکل است.
    تا مدتی پیش همه گی در شمایل یک مسافر به سفر می رفتند اما هنگامی که در قالب یک تور به سفر می روند ناچارند ژست گردشگر بگیرند اما چون این ژست قلبی نیست اندک زمان بعد شخصیت واقعی خود را نشان می دهند.
    آرش جان با عرض پوزش از همه دوستان راهنما اما من فکر می کنم گاهی در هیبت گردشگرانی قرار می گیرند که مثل مسافران چین فکر می کنند پس نتیجه می گیرم که یک تغیر نگرش کلی باید بوجود بیاید. من اعتقاد دارم که باید آموزش های همیشگی پیش از هر سفر وجود داشته باشد.
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قبول دارم مجتبی.

  17. علی میرفتاح

    با سلام

    به موضوع خیلی جالبی و تاسف باری اشاره کردی .

    سپاس از مطالب آموزندت
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قربانت.

  18. بهزاد

    سلام. البته این موضوع اختصاص به ما ندارد. بهتر از من می دانید که اروپاییان نسبت به گردشگران آمریکایی چه تصوری دارند: کابوهای پولدار. اما در سالیان اخیر با رشد مسافرت( برای اقشار کم در آمد مسافرت داخلی و برای پولدارها مسافرت خارجی) این مطلب عیان تر شده است. بقول معروف آنچه در زیر بوده است رو شده. دیده اید که هموطنان در همین سفرهای داخلی چه می کنند با طبیعت و محوطه های تاریخی و یا آنچه در کویر مرنجاب، مثلا، می بینیم. به نظرم این لمپنیسم در گردشگری نشانه ای از گسترش این طبقه در کل جامعه است. حتی در طبقاتی که فاعدتا نباید شایهد لمپنیسم باشیم ( مانند دانشجویان).
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. موافقم.

  19. عاطفه

    وقتی نوشته هاتون رو می خوندم احساس آرامش می کردم. نه بابت مطلبی که نوشته بودید. از این که چیزی رو گفتید که مدت کوتاهیه که بهش رسیدم ولی هیچ وقت به کلام درش نیاورده بودم. نه این که جراتش نباشه. کلمه هاش تو ذهنم نمی اومد. نوشته رو که خوندم فهمیدم منظورم چی بوده!

    تنها می تونم آرزو کنم که اوضاع بهتر بشه. هرچند که بر جبین این جماعت نور رستگاری نیست.
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اظهار نظر.

  20. مهدي

    سفر چه داخلی و چه خارجی در ایران افزایش پیدا کرده ولی آداب سفر (هر آنچه که بود یا باید باشد) نه تنها تعالی پیدا نکرده بلکه به شدت تنزل یافته و ما حتی تنزل آداب رو در زندگی روزمره مشاهده می کنیم و این تنزل در سفرها اوج می گیرد برای همین کسانی که هر سفر برایشون همچون کتابی تازه است و چیزی بیش از خوشی سطحی از آن طلب می کنند در همراهی با سایر افرادی که گاها (بخوانید غالبا) رفتاری جاهل مآبانه از خود بروز می دهند به شدت دچار رنجش می شوند آقای نورآقایی عزیز، من در سفر کردن شاگردِ شاگرد شما هم محسوب نمی شوم اما مساله ای که بیان کردید همواره من رو در سفرهام رنج داده و امیدوارم کسانی که مانند شما عاشق سفر هستند و سفر رو می فهمند علاجی برای آن پیدا کنند.
    همیشه استوار باشید
    ……………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. امیدوارم بتونیم برای عوض شدن اوضاع کاری انجام بدیم.

  21. نغمه

    سلام
    بله متاسفانه خیلی ها سفر را دلیلی برای توسعه نیافته بودن خود میدانند
    سفر نقابیه جلوی کمبودها و کم فرهنگی شون
    ……………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  22. کوروش

    موافقم
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  23. ردپای این روزها

    فکر می کنم لمپنیسمی که از آن در سفر نام بردید هم زاییده فشارهای اجتماعی است. نوعی هنجارشکنی که در قالب بی فرهنگی جای می گیرد و آن قدر گوارا می شود که دیگر خط قرمزی معنا نمی یابد.
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  24. abolfazl nesaii

    TO HAMISHE KHOB BODIIII
    و هر جا که بری چه اروپا اسیا افریقا ……
    همیشه خوب باشی
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. قربون ابوالفضل.

  25. zari

    باسلام،

    گاهی با خودم فکر میکنم ایرانی که اینقدر تو کتبای فرهنگ و تاریخ ازشون به نیکی و فرهیختگی یاد میشه واقعا” همین ممکلت است با این مردمانش ……مهمترین علتش هم میتونه این باشه که با ظهور یا بروز Revelution جایگاه ، افکار ، عقاید آدمها دچار تغییرات بنیادی در جهت نزول شده و دوباره برگشتیم سر تعاریف ساده انسانی که شامل خور و خواب و خشم و شهوت است یا طبقه اول هرم مازلو …….. حتما توصیه میکنم آهنگ ” تو حلقم ” از شاهین نجفی را گوش بدید که دقیقا به نمادهای فرهیختگی حال حاضر که تنها بصورت ظاهری سمبل شده اشاره نموده ….مساله اینجاست که اینقدر سر کلاف از دست هممون در رفته که نمیدونیم از کجا باید شروع کرد ؟؟؟؟
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  26. سمیرا منفرد

    من کاملا با شما هم عقیده هستم.در سفر اخیرم بیشتر هم این موضوع برایم نمود داشت و شرمنده ام کرد.مخصوصا وقتی گایدهای محلی از این همه بی توجهی هم سفرهایم به تاریخ و فرهنگ کشورشان متعجب میشدند بیشتر در خود فرو میرفتم تمام فکر و ذکر هم سفرهای من این بود که اینجا ملک متری چند است و گوشت کیلویی چند…متhسف شدم.متاسف هستم و نمیدانم “به کجا چنین شتابان؟”
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. خیلی وقته پیش گفتم که فرهنگ ایران بازنشسته شده. هنوز بر سر این حرفم هستم. این بار شاید بگویم فرهنگ ایران مرده.

  27. ندا

    من تازه با سایتتون اشنا شدم .با تمام وجود با حرفاتون موافقم ولی چه میشود کرد .فقط میشه درد کشید و برای دگردیسی
    انسان به حیوانیت اشک ریخت
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. باید فقط اشک ریخت؟

  28. Masi

    چقدر جالب ۸ سال پیش این موضوع رو مطرح کردین و این مسئله دقیقا طبق گفته تون پر رنگ تر هم شده و گریبانمون رو هم گرفته از قضا به خصوص در فضای مجازی و بعد از اینستاگرام! چنان این موضوع بولد شده که اصلا نمیشه چشم به روش بست….
    من باهاتون موافقم…کاملا
    اما این موافقت من صرفا برای این نیست که خودم رو جز خوبها! قرار بدم و خودم رو مبرا کنم ازین ماجرا …ابدا
    موافقم چون این مطلب رو درک کردم و بسیار سعی کردم که اینگونه نباشم.

    آگاهی، تامل میاره ….ما باید بدونیم قیمتمون چقدره و چه چیزهایی ارزش قیمت گذاری مادی دارن….نه به هر قیمتی …

    یاد لایو درجه یکتون با آقای محمد افتاد…مسافر یا گردشگر، مسئله این است!
    و بسیاری از ما بسیاااار راه داریم تا مسافر باشیم نه فقط عکس بگیر برای اینستاگرام جهت نمایش !
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس که تامل می‌کنید.

  29. لیلا

    سلام
    دقیقا آرش جان به هدف زدی
    حتی در زندگی روزمره شون با رفتارهاشون و حرف زدن شون نشان می دهند جه برسد بروند سفر ارپایی!!!

    نمیدونم قرار است کی ما مردم رفتار و کردارمون درست شود؟؟؟
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. آموزش یک فرآیند طولانی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *