فوتبال، عواطف و اتفاقات ایران

۱- فوتبال
فوتبال قطعا پرطرفدارترین ورزش است، اما چرا؟
دلایل بسیاری دارد اما به ذکر چند نکته اکتفا می‌کنم:
«پا» اصولا در ورزش‌های دیگر همان وظیفهٔ اصلی خودش را دارد؛ ایستاده نگه داشتن فرد و حرکت کردن. در ورزش‌های رزمی هم برای ضربه به حریف به کار می‌رود. ولی در فوتبال پا کاری می‌کند که اصولا برای آن طراحی نشده است؛ به حرکت درآوردن یک جسم کروی، آن هم به صورت هنرمندانه و زیرکانه.
از طرفی بر خلاف ورزش‌های رزمی، پا از انجام وظیفه‌ای که در آن چیره‌دست است منع شده؛ منظور لگدپراکنی به منظور ضربه زدن به حریف است.
از سوی دیگر، تقریبا در تمام ورزش‌ها، «دست» نقش اساسی دارد، ولی در فوتبال -به جز دروازه‌بان- استفاده از دست خطا محسوب می‌شود.
آری فوتبال یک بازی در تضاد با وظیفهٔ اصلی اندام‌هاست و احتمالا یکی از دلایل جذابیتش همین است.
همچنین فوتبال با جمعیتی که به استادیوم‌ها می‌کشاند نیرو و انرژی قابل توجهی برای کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی دارد، به‌ویژه اگر مسابقات جام جهانی با حضور ۳۲ کشور باشد و مدت زمان مسابقات هم یک ماه طول بکشد، این بازی توان تولید غم، شادی و خشم فوق‌العاده‌ای را داراست.

۲- عواطف
در روند اتفاقاتی که در ۷۰ روز اخیر شاهدش هستیم، باید تبلور اغراق‌آمیز چهار عاطفهٔ اصلی «خشم»، «ترس»، «غم» و «شادی» را به صورت علمی مورد توجه و تحلیل قرار داد که چگونه شکل گرفتند، تغییر کردند و واکنش برانگیز شدند. اینها موضوعاتی نیستند که به‌سادگی به فراموشی بسپاریم.

۳- اتفاقات ایران
به چند دلیل واضح (حداقل واضح برای خودم) با (نمایش) شادی مردم به دلیل باخت تیم فوتبال از تیم انگلستان مخالف بودم، حتی آن را یک اشتباه استراتژیک قلمداد می‌کنم.
با این حال عقیده‌ام این است که آن رفتار واکنشی بود که در بستر روانکاوانه، شاید مصداق شعر زیر باشد:
«خندهٔ تلخ من از گریه غم‌انگیزتر است / کارم از گریه گذشته به آن می‌خندم»
در یک کلام گویی آن نمایش (به عمد از واژهٔ نمایش استفاده می‌کنم) از روی ناچاری و احتمالا لجبازی بوده است.
اما عجیب‌تر، نمایش وقیحانهٔ نیروهای نظامی بود پس از برد تیم فوتبال در برابر ولز؛ نمایشی تحقیرآمیز از طرف حکومت.
بر این باورم که مدت‌ها طول خواهد کشید تا جامعه این واکنش ریاکارانه را هضم کند. البته ناگفته نماند که جامعهٔ ایران شاهد رفتارهای غیر معمول بسیاری (از هر دو طیف معترضین و حکومت) از شروع اتفاقات اخیر بوده است که اگر مستند و تحلیل نشود، به عنوان مسائل پیچیده به ناهنجاری‌های بعدی تبدیل خواهند شد.

کلام آخر: با اینکه جذابیت (بازی) فوتبال در تضادهای آن نفهته است، ولی وقتی تضادها نه در بازی بلکه در یک زندگی جدی، بیش از فهم ما می‌شوند، امواج حسی جامعه تحت تأثیر پارازیت‌هایی قرار می‌گیرند که تشخیص درست و نادرست اساسا امکان‌پذیر نخواهد بود.

دیدگاه‌ها

  1. مينو

    سلام ، امیدوارم این مسائل به خیر و خوبى حل شود
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. من امیدواری شما رو درک می‌کنم ولی همزمان به این نکته اشاره کنم که، به نظر من «خیر» در انتهای یک پدیده نهفته نیست، بلکه باید در تمام مدت آن نمود داشته باشد، هر چند اندک. وابسته کردن خیر به انتهای یک قضییه به نظر کامل نمیاد.

  2. سمیرا

    “تضادهای بیش از فهم ما”
    و
    “تشخیص درست و نادرست”

    این دو در کنار هم، از این نوشته قابل تامل در ذهن من ثبت شد.
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. بله، تضاد بیش از حد افکار ما رو نابود میکنه.

  3. مينو

    سلام ممنون متشکرم درسته
    …………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.

  4. امیر محمد

    نیروهای نظامی چکار کردند؟
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. اگر شما ندیدید، که دیگه بهتره در موردش چیزی نگم براتون.

  5. سیما

    به خرکات هنرمندانه و زیرکانه‌ی پاهای پله فکر می‌کنم و درخواست فیفا از خانواده‌اش و موزه‌ای که احتمالاً پاهای او را در خود جای خواهد داد.
    قرار است هنرمندی و چابکی را در ورزش قاب گرفت.
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. جالبه. سپاس.

  6. مهناز صفری

    سلام و احترام

    تضاد شدید و عمبق که به نظرم درد و رنج بسیار به همراه دارد فارغ از نتیجه نهایی
    ………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. موافقم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *