فاصله‌‎ی پا‎‎ها از دست‌‎ها، فاصله‌‎ی سیاه‎‌ها از سفیدها

کنار خیایان سنگفرشی می‌‎نشینم.
نگاهم را به پایین می‌‎دوزم.
به کفش عابرانی نگاه می‎‌کنم که از جلویم رد می‌‎شوند.
همه یا کفش سیاه به پا کرده‌‎اند یا سفید.
زن‎‌ها کفش سفید، مردها کفش سیاه
مردها کفش سفید، زن‌‎ها کفش سیاه
همه می‌‎آیند و عبور می‎‌کنند.
به صدای گام‎ها گوش می‎‌کنم.
دستی را تصور می‌‎کنم که کلیدهای پیانو را می‎‌فشارد.

دیدگاه‌ها

  1. سعید

    جالب و زیبا بود ..
    یه حس خاص داشت جمله ی اخر 🙂
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  2. شکورا آذرخشی

    درود

    دلم هوای پیاده روی تا انتهای خیابان ولیعصر را خواست… که در گوشهایم صدای آهنگ پیانوی جواد معروفی طنین انداز باشد!

    با سپاس
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. موفق باشی.

  3. امیر

    سلام. آقا افتخار میدین اگه منم لینک کنید! خوشحال میشم. به امید بهترین ها
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. موفق باشید.

  4. مه سا

    چه تشابه زیبایی, عالی بود.
    ………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. اینکه معنای نهفته در یک نوشته توسط دیگری درک میشه، خوشاینده. سپاس.

  5. افسانه حسنی

    تشبیه زیرکانه ای بود……..

    من اگه روی زمین خیابون سنگ فرشی بشینم دوست دارم بدونم رهگذرا کجا دارن میرن D:
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. خوبه.

  6. lمهدیس

    سلام. هیچی نمی گم……کاملاً در دل و جان خانه کرد……….هیسسسسس……… به صدای پیانو گوش کنیم.
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام بر مهدیس.

  7. غزال

    مثل همیشه زیبا بود
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  8. م.الف .گندم

    داستان مینیمال شما را خواندم و حظ بردم هر انسانی یک نت یک ملودی یک سرود است باید بفهمی بنویسی و فریادش کنی

    جسارت مرا ببخشید ، خواستم که نوشته شما شعر شود و بخوانمش اینطور نگاهش کردم :
    کنار پیاده روی سنگفرشی می‎نشینم.
    نگاهم
    کفش های عابران را مرور می کند
    زن‎ها کفش سفید، مردها کفش سیاه
    مردها کفش سفید، زن‎ها کفش سیاه
    همه می‎آیند
    همه می روند
    همه عبور می‎کنند.
    به صدای گام‎ها گوش می‎کنم.
    دستی که کلیدهای پیانو را می‎فشارد.
    در ذهنم تصویر می شود
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاسگزارم.

  9. مریم

    سلام استاد درود چه شاعرانه و زیبا
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس. خیلی خوب نیست، فقط یک نوشته کوتاهه.

  10. ♥☆ЯдНд☆♥

    وااااای!!!!!
    چقد جالب به همه چی نگاه می کنید!
    مرسی ک باعث می شید دید منم به دنیا یه جور ذیگه باشه نه سرسری و گذرا
    ……………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. موفق باشی.

  11. yashar

    شعر خوبیه.
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  12. رزا

    با سلام

    نوشته جالب و ظریفی بود . موفق باشید
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  13. yashar

    … فقط شاید عوض کردن خط آخر بهترش کنه، البته شاید، خط های قبلی یه جور هماهنگی خوشایندی دارن که یه چیزی تو مایه های یه کوبندگی ملایم ازشون بیرون میزنه و خط آخر این حس رو نداره. شاید هم از یک نظر دیگه، این که خط آخر با سقوطی که به اون کوبندگی ملایم میده و حس خواننده رو عوض می کته، خودش و برای خودش باعث یک فرم باشه، آزمون و خطای شعر سرگرمیه مفیدیه.
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. راستش من شعر مد نظرم نبوده. فقط بیان یک احساس و بیشتر بیان تصورات.

  14. Masi

    میدونین یاد کدوم نوشته تون افتادم استاد؟

    اوه،آن قطار سیاه و سفید را ببین؛واگن‌های مورچه‌ها با بار شکر….

    همیشه با سیاه و سفید ها غوغا می کنین در تصویرسازی ها
    ………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس که مطالعه می‌کنید.

  15. لیلا

    سلام
    عجب ذهن خلاقی!!
    شنیدن داره این آهنگ پیانو 👌👌
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. ارادتمندم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *