متن زیر (زیر نقطه چین) توسط “یان ریشار” در مجله “پیام” متعلق به “یونسکو” با عنوان “هنر مهمان نوازی” در بهمن ۱۳۷۰ به چاپ رسیده است.
یان ریشار: اهل کشور فرانسه است و در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه CNRS به تحقیق اشتغال داشته. سالها در ایران زندگی کرده و در موسسه فرانسوی ایرانشناسی در تهران همکاری داشته است. آثار پژوهشی زیادی در مورد فرهنگ ایرانی منتشر کرده است و کتاب “تهران در زیر آتشفشان” (اوترمان، پاریس ۱۹۸۷) را با همکاری “ب. اورکاو” نوشته است. او در ضمن ویراستار مجموعهای از مقالات مربوط به ایران و غرب است که توسط “مزون دوسیانس دولوم” در پاریس منتشر شده است. (۱۹۸۹)
ضمنا از همکاری سرکار خانم “رویا خدامرادی” برای تایپ این متن سپاسگزارم.
…………………………………………………….
به نقل از یک روایت اسلامی که توسط شعرای ایرانی نیز نقل شده است روزی ابراهیم در بیابان برای آنکه تنها غذا نخورد، پیرمردی را که به او برخورده بود به ناهار دعوت کرد. هنگامی که وقت نماز رسید او متوجه شد که مهمانش زرتشتی است. خواست تا او را بفرستد برود، اما فرشتهای او را بازداشت و به او گفت: “مگر نه اینکه خداوند صد سال روزی این مرد را داده، تو چطور میتوانی او را از یک وعده غذا محروم کنی؟”
اشخاص غریبه بدون استثنا از مراسمی که هنگام دیدار آنان از یک خانه ایرانی انجام می شود، متعجب و متحیر میشوند. از میهمان در هر مقامی که باشد، در هر ساعت شبانهروز و به هر دلیلی که برای دیدار رفته باشد، ابتدا با یک نوشیدنی پذیرایی میشود. وارد شدن بر کسی چنان آرامشی به دنبال دارد که گویی از کویری سوزان گذشته و در باغی سرسبز در حال نوشیدن آبی خنک باشیم.
معمولا چای به روش روسی آماده میشود یعنی آن را مدتی برای دم کشیدن درون قوری که بر روی سماور قرار دارد میگذارند و پس از اضافه کردن آب آن را در استکانهای کوچک تعارف میکنند. قند با آن مخلوط نمیشود بلکه در دهان گذاشته میشود و همیشه تنقلات و شیرینیجات این مایع طلایی را همراهی میکنند. هر شهری شیرینیجات مخصوص به خود دارد مانند: گز، بادامهای شکری معطر به اسانسهای مختلف، باقلواهای گوناگون یزد، انواع شیرینیهای خشک و معطر و پر شده با فندق و پسته و بادام…
در فصل تابستان به منظور فرو نشاندن گرمای سوزان راه، شربتهای خنک، آب طالبی یا هندوانه به محض از راه رسیدن تعارف میشود. صاحبخانه خوشذوق میتواند انواع و اقسام میوهها را با رنگ و طعم مختلف به غیر منتظرهترین صورتها عرضه کند.
هیچگاه تصور نکنید که میتوانید به خانه کسی سر بزنید و بلافاصله پس از اتمام کارتان بروید. در مواقعی که صاحب خانه مودبانه و با تعارفات بسیار شما را برای ماندن و غذا خوردن دعوت میکند (البته از نظر آدابدانی بهتر آنست که چنانچه سرزده و بدون خبر به جایی میروید، دعوت را سریعا قبول نکنید) شما باید خود بر اساس آداب و رسوم معمول موقعیت را تشخیص داده و تصمیم بگیرید. حتی مواقعی که گفتو گو کوتاه باشد، ملاقات نباید کمتر از یک ساعت باشد زیرا در غیر این صورت دوستان شما از اینکه نتوانستهاند آنطور که باید و شاید از شما پذیرایی کنند، رنجیدهخاطر خواهند شد.
مکالمه بر اساس آداب و رسوم و تشریفات خاص خود انجام میپذیرد و با احوالپرسی طرفین آغاز میشود. ابتدا به منظور ناراحت نکردن اشخاص از دادن اخبار ناخوش پرهیز میشود و فقط پس از گذشت مدت زمان مناسبی به آن میپردازند. بنابر اقتضای صمیمیت موجود بین اشخاص موضوع مورد گفتوگو از مطالب عمومی تا مسائل خصوصی متغیر است. هنگامی که هیچ حرفی در میان نباشد با سوالاتی از قبیل “فلانی این روزها چه کار میکند؟” و یا “خوب اوضاع شما چطور است؟” دوباره آن را به جریان میاندازند و نباید با اینگونه صحبتها بیحوصله شد چون فقط به منظور پر کردن وقفه بین گفتوگوها و ایجاد فضای دوستانه میباشد.
پس از رفع تشنگی، با انواع خشکبار، شیرینیجات و میوه تازه از شما پذیرایی میشود و چون در نگه داشتن شما مصمماند از هر گونه دستاویز و تعارفی برای نگاهداشتن شما استفاده می شود مانند اینکه نمیتوانید میوه نخورده بروید! در حالی که میوههای وسوسهکنندهای چون انگور، انجیر، هلو و خیار برایتان چیده شده است، شما چگونه میتوانید این دعوت را رد کنید؟
اگر لحظه ای شما را از خوردن و تعارف کردن خلاص کنند متوجه میشوید که اتاقی که در آن از شما پذیرایی میشود مورد استفاده دائم نیست و مطمئنا هم مکانی نیست که افراد خانواده در آن تلویزیون تماشا کنند و یا روزنامه و مجله بخوانند. با وجود محدودیت فضای آپارتمانهای جدید حتی فقیرترین خانوادهها در خانه خود اتاقی برای پذیرایی از میمان دارند. خانوادههای مرفهتری که به شیوه زندگی غربی آشنا هستند در خانه خود اتاقی با اسباب و اثاثه کامل برای میهمان دارند، در حالیکه در خانههای روستایی کمدرآمدتر پشتی و متکاها را در اطراف فرش وسط اتاق قرار میدهند. میهمانانی که از راه دور میآیند شب را در همان اتاق که همیشه ملافههای تاشده، پتو و تشک در آن موجود است و بر روی فرش اتاق گسترده میشود، تا صبح میخوابند.
شهرنشینی سیساله اخیر، تلاش و خستگی ناشی از زندگی شهری، آپارتمانهای به هم فشرده و … همگی میهماننوازی را بسیار دشوار کردهاند. علاوه بر آن، سفر دیگر امری عادی به شمار میرود و فرارسیدن خویشاوندی از فرودگاه پس از یک پرواز از راه دور میرسید و رنج و گرما و سرمای طاقتفرسا و شبها بیخوابی را تحمل کرده بود، متفاوت است. اکنون هتل ها و رستورانهای بیشمار تعداد روزافزون اشخاصی را که میخواهند ناشناس سفر کنند و وجود خود را بر خویشاوند یا دوستی تحمیل نکنند و یا گاه از وظیفه متقابل خود بکاهند پذیرا میباشند، از اینگونه سختیها فقط خاطرهای به جا مانده است. اغلب گردهماییهای خانوادگی، که البته امروزه کمتر از گذشته صورت میگیرد، معمولا در اعیاد مذهبی و یا غیرمذهبی است. در این گونه مراسم انواع غذاها و میوههای اشتهاآور را بر سفرهای که بر روی فرش گسترده شده میچینند و بیست سی نفر برای خوردن به دور آن مینشینند. اما برخلاف میهمان های معمولی که قبلا ذکر شد، در جریان این مراسم مردم تا آنجا که ممکن است کمتر صحبت میکنند و با عجله به خوردن میپردازند و میروند که این البته مایه تاسف است زیرا آنها را از لذت خوراکیهای بعد از غذا محروم میکند.
برای اینگونه مواقع مقادیر فراوانی غذا تهیه میشود چنانچه غذا کم بیاید صاحبخانه از پذیرایی خود ابراز شرمساری میکند. هنگامی که غذایتان تمام شد، فراموش نکنید که بگویید سیر شدهاید. معمولا در آخرین لحظات میهمانهای اضافی از راه میرسند. آنها معمولا خود میهمان سرزده، خویشاوند و یا دوست یکی از میهمانان هستند. در اینگونه مواقع هیچگونه مشکلی از نظر جای نشستن پیش نمیآید چون یا افراد دور سفره فشردهتر مینشینند و یا اگر غذا بر روی میز باشد معمولا از آن به عنوان محل قرار دادن غذا استفاده میشود زیرا به ندرت اتفاق میافتد که صندلی برای همه به اندازه کافی باشد.
پس از خوردن غذا، دوباره چای تعارف میشود و سپس به سرعت مراسم خاتمه مییابد. صاحبخانه معمولا از اینکه نتوانسته کمال میهماننوازی را انجام دهد و به خاطر خوب نبودن غذا پوزش میخواهد، ولی البته شما با اصرار به اینکه آنها در حد امکان هر کاری را انجام دادهاند و اینکه شما نهایت تشکر و امتنان را از آنها دارید، به آنها پاسخ میگویید.
اگرچه همیشه و در تمام مواقع خانم و آقای خانه به منظور رعایت احترام و خشنودی و رفع نیازهای شما دائما در تلاش و رفتوآمد هستند ولی شما هم تصور نکنید که وظیفه میهمان فقط استراحت است. ابتدا شما میباید در کمال تواضع احتراماتی را که به شما گذاشته میشود پذیرفته و به توجهات مودبانهای که به شما مبذول میشود پاسخ دهید و از چیزهایی که به شما تعارف میشود حتی اگر میل نداشته باشید، بخورید. تمام این نشانههای رفتار درست برای صاحبخانه معرف این نکته است که کوششهای او در میهمان نوازی بیهوده نبوده است. در اینجا میهمان استقلال خود را از دست میدهد و به نحوی تمثیلی بنا بر یک ضربالمثل ایرانی “خر صاحبخانه” میشود.
وظیفه متقابل میهمان هم برگرداندن این آدابدانی است. دیدار در اولین روز سال نو (نوروز) مستلزم بازدید حتمی است زیرا هر فردی که میهمانی به دیدنش میرود خود به خود یک بازدید مدیون او میشود. شاید به نظرتان عجیب برسد که میهمانانی که امروز آنها را در خانه خود پذیرا بودهاید اصرار در دعوت شما برای فردا داشته باشند و چنانچه این دعوت را رد کنید آن ها رنجیده خاطر میشوند چون در موقعیت نامساعدی قرار گرفته و مدیون شما خواهند شد. اشخاص تازهواردی که میهمان نوازی سخاوتمندانه ایرانیها را میپذیرند معمولا وظیفه متقابل خود را فراموش میکنند و بدین ترتیب از نظر اجتماعی از وجهه خود میکاهند. یکی از راههای جبران این خطا، آوردن هدایاست.
جبران دستودلبازی ممکن است گاه دیرتر حاصل شود. اهالی استانهای دیگر که در تهران و یا شهرهای بزرگ زندگی میکنند، مخصوصا به پذیرایی کردن از مردم شهر و یا دهکده خود مباهات میکنند، حتی اگر میهمانشان چندین روز بماند. چنین دیداری به منزله تحکیم موقعیت اجتماعی صاحبخانه بوده و مقام او را در میان اطرافیان ارزشمندتر میسازد. بدین ترتیب چنین میهمانانی برکت به شمار میآیند و دیدار آن ها اگرچه ممکن است برای صاحبخانه زحمت و هزینهای را دربرداشته باشد ولی در مقابل اعتبار و حیثیت او را افزون می کند.
یکی از مزایای میهماننوازی که خود دارای ارزش فراوان است کاهش برخوردها و اختلاف است. تا آن هنگام که افراد در “نان و نمک” هم شریک هستند جایی برای ادامه گلهها و شکایات و یا شروع اختلافات باقی نمی ماند. میان صاحبخانه و میهمان نوعی مصالحه ضمنی برقرار میشود که خود موجب همبستگی و اتحاد بوده و هیچ چیزی نمیتواند آن را از بین ببرد و رسمیت یافتن همین اصل موجب تضمین سنت مرسوم بست نشستن در اماکن مقدس مانند مساجد یا خانه علما و یا مکانهایی چون اصطبل و یا آشپزخانه شاه و اخیرا نیز سفارتخانهها و کنسولگریها، میباشد.
هنگام خداحافظی، صاحبخانه به بدرقه شما میآید و این کار نیز به نوعی شما را متعهد و مدیون میکند. در میان تعارفات خداحافظی معمولا شما همان کلماتی را که در بدو ورود شنیدهاید، خواهید شنید. در این نکته کنایه ای وجود ندارد: این رسم به معنای آن نیست که مودبانه راه خروج را به شما نشان بدهند بلکه به منزله آنست که در نهایت صمیمیت به شما اطمینان داده شود که دیدار شما برای افراد خانه سودمند بوده و دیدار شما همیشه در آینده همچون گذشته مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
ترجمه: ر. فخار
دیدگاهها
با سلام و عرض ادب
خیلی هم عالی بابت دید مثبت ایشون، اما فقط امیدوارم مطلب جدیدی با همین موضوع، در این مجله به چاپ نرسه…
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. چرا؟
عالی بود. چقدر بادقت مشاهده و نوشته شده است. لذت بردم از خواندنش. سپاس.
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
انشا نویسنده و تحقیق او به قدر زیبا و کامل است که انسان را به خواند وا می دارد و تشنه مطالعه مطلب بعدی می کند. ترجمه آن طور که از ظواهر امر پیداست بسیار نکو بوده و حق مطلب را ادا می کند.
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
سلام
جالب بود …
از آنجایی که تحقیق در این باره را به دو بخش تقسیم کردید سخت افزاری و نرم افزاری .. در بخش نرم افزاری به بررسی فرهنگ تعارف اشاره کردید …
کنجکاو شدم وگشتی توگوگل زدم با این سایت http://www.farhangshenasi.ir/persian/node/89 بر خورد کردم به نظرم مطالب جالبی داشت در مورد تعارف ایرانی.
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از تو.
با سلام مجدد،
در پاسخ به چرای شما باید بگم، چون اکثریت هموطنانمون در سال ۱۳۷۰ با اون فرهنگ مهمان نوازی الآن به اقلیت تبدیل شدن که خوب جای بحث زیادی داره و اینجا جاش نیست. خود من اخیرا یک سفر به یکی از استان ها داشتم، باورتون نمیشه به محض اینکه متوجه می شدن من مال اون شهر نیستم، کرایه ماشین میشد سه برابر و برخوردهایی مشابه این…. بگذریم…..
موفق باشید
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام و دست مریزاد به شما استاد عزیز ، الان که این مطلب رو خوندم تازه متوجه شدم که تلاش شما برای حفظ فرهنگ مهمان نوازی ایرانی به چه دلیل بوده و وقتی که تفسیر این فرهنگ و بیانش رو از زبان یک خارجى خوندم متوجه خاص بودن این فرهنگ شدم که به چشم خودمون نمیاد و البته باعث شد که به این فکر کنم که ما (خود من) در جریان مدرن شدن زندگی ها مون از تعارف کردن و یک سری از رسوماتمون دوری میکنیم آیا این خوبه یا نه؟ ، ممنونم از شما که مثل همیشه آگاه سازى میکنید،
…………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس که توجه کردید.
عالی بود!
«ابتدا به منظور ناراحت نکردن اشخاص از دادن اخبار ناخوش پرهیز میشود و فقط پس از گذشت مدت زمان مناسبی به آن میپردازند.»…کاش این بخش همچنان با اخبار منفی این روزها رعایت میشد.
باز هم نون و نمک منو یاد رسم مشترک ایرانزمینیها و نوسده انداخت.
ذکر پاراگراف آخر خیلی خوب بود.
……………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از اینکه مطالعه کردید.
با اینکه خیلی از رسوم مهمان نوازی امروزه اندکی تغییر کرده اما در بعضی جاهای این نوشته از شدت زورگویی صاحب خونه خنده ام گرفته بود:)) که کاملا هم درست بود
با تمام تفاسیر اما گرمی خاصی تو این نوشته بود و خوندنش خالی از لطف نبود، اینها جز فرهنگ ماست و بیشتر وقتا قشنگن.
…………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.