خيلی كوتاه، كمی ادبی گریز از کثرت اندیشه به وحدت نوشته توسط آرش نورآقائی در یکشنبه, آذر 24, 1387 در خلوت خفیف خودت میاندیشی…کمی یا مدتی… اما بعد، چنان که گویی توان با خود تنها بودن را نداری، میگریزی. پرتاب میشوی به دنیای خارج…با نیروی گریز از مرکز… آنگاه… فریاد درهم ذهن را در بیابان سفید کاغذ سر میدهی. آیییییییییییییییی نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی آذر خيلی كوتاه، كمی ادبی ماهی خيلی كوتاه، كمی ادبی واژهها
مریم ۲۹ آذر ۱۳۸۷ در ۶:۲۲ ب٫ظ یک عمر در انتظاری تا بیابی آن را که درکت کند و تو را همان گونه که هستی بپذیرد. و عاقبت در می یابی که او از همان آغاز خودت بوده ای. از ریچارد باخ!
مهناز ۴ شهریور ۱۳۸۹ در ۱۱:۳۵ ب٫ظ خوش به حالتون که میتونید آشوب ذهنتونو با نوشتن آروم کنید درست زمانی که داریددردریای طوفانی افکارغرق میشید. یک عمر در انتظاری تا بیابی آن را که درکت کند و تو را همان گونه که هستی بپذیرد. و عاقبت در می یابی که او از همان آغاز خودت بوده ای. از ریچارد باخ!
سیما سلمان زاده ۲۰ مهر ۱۳۹۷ در ۰:۴۲ ق٫ظ عجب تیتری!👌 ……………………………………………………………………………………………………………………………. جواب: سلام. لطف دارید.
دیدگاهها
عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
یک عمر
در انتظاری تا بیابی آن را که
درکت کند و تو را
همان گونه که هستی بپذیرد.
و عاقبت در می یابی که او
از همان آغاز
خودت بوده ای.
از ریچارد باخ!
خوش به حالتون که میتونید آشوب ذهنتونو با نوشتن آروم کنید درست زمانی که داریددردریای
طوفانی افکارغرق میشید.
یک عمر
در انتظاری تا بیابی آن را که
درکت کند و تو را
همان گونه که هستی بپذیرد.
و عاقبت در می یابی که او
از همان آغاز
خودت بوده ای.
از ریچارد باخ!
عجب تیتری!👌
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. لطف دارید.