ما از یک سفر ۱۷ روزه برگشتیم… آیا واقعا برگشتیم؟
۱- در تاریخ ۳ آذر ۱۳۸۹، یک گروه چهار نفره از تهران (از اعضای راهنمایان گردشگری استان تهران) به سمت اهواز پرواز کردیم تا با سفر در شهرهای استان خوزستان، اولین مرحله ی جدی تدوین کتاب “راهنمای گردشگری استان خوزستان” را پشت سر بگذاریم. در انتهای سفر متوجه شدیم که گروه بزرگی فراهم آمده تا ما را در تدوین این کتاب یاری کنند. ما دست همگی را به گرمی می فشاریم.
۲- سفر در شهرهای استان خوزستان برخلاف تصور اولیه ی بنده به اتمام نرسید و مرحله ی دوم این سفر به احتمال بسیار در اسفند ماه به مدت ۱۰ روز برگزار خواهد شد.
۳- قابل ذکر است که ما فعلا تصمیم گرفتیم برای تدوین کتاب راهنمای گردشگری استان خوزستان از حمایت مالی هیچ نهاد و سازمان و شرکتی بهره مند نباشیم.
۴- علاقمندان می توانند گزارش سفر ۱۷ روزه، اسامی همکاران و حامیان و مراحل تدوین کتاب را آرام آرام در این سایت ملاحظه کنند.
این شما و این خوزستان:
۱۷ روز در استان خوزستان سفر کردیم. از اهواز شروع شد.
شب های اهواز
عدنان عفراویان – بازیگر نقش “باشو” – را دیدیم و با او گپ زدیم.
“باشو”، کنار خیابان سیگار می فروشد. ما از او فیلم و گزارش تهیه کردیم. این گزارش را می توانید در جلسه ای که در محفل “انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران” برگزار خواهد شد، بشنوید و ببینید. زمان برگزاری این جلسه متعاقبا اعلام خواهد شد.
به سراغ مندائیان رفتیم.
در بازار اهواز به دنبال سوژه گشتیم.
حتی در انتظار سایه نشستیم.
خرمشهر و آبادان را برانداز کردیم.
شلمچه ۱
شلمچه ۲
شلمچه ۳
شلمچه ۴: آسمان شلمچه را این گونه دیدم. گویی هیولای جنگ هنوز در لابه لای ابرهای آسمان پیداست.
شوشتر را از زوایای دیگر دیدیم.
بدون شرح
پل «صلح کنان» که داستان خودش را دارد و در کتاب ذکر خواهد شد.
مدرسه عشایری
با کارون و کرخه و شاوور و دز، همسفر بودیم.
به دیدار یک «خان بختیاری» رفتیم.
گاهی بدون امید در جاده ها رهسپار شدیم.
بدون شرح
هر شبی در شهری خوابیدیم.
قصه هایی از سنگ قبرها شنیدیم.
برای دیدار از مقبره ی دانیال نبی تا دشت سوسن سفر کردیم.
با آقای «حسین کی شمس» ملاقات کردیم.
«حسین کی شمس» جزو معدود کسانی است که تا به امروز شیر سنگی می سازند.
بدون شرح
از «شیوند» خاطره ی خوبی به یادگار برایمان ماند.
از رامهرمز در کتابمان سخن خواهیم گفت.
این زن ۸۰ ساله آهنگر است. او در کتاب ما جای خواهد داشت.
«آسماری» ما را دیوانه کرد.
بدون شرح
بدون شرح
هم جنگ گاوها را دیدیم و هم نوازش خرها را
بدون شرح
در یک روز، ظهر در عزا شرکت کردیم و غروب در عروسی.
به سراغ جاذبه های پنهان دزفول رفتیم.
در دریاچه پشت سد دز قایق سواری کردیم.
بدون شرح
در این سفر، طرح چند کتاب و فیلم در ذهنم شکل گرفت.
شمال اندیمشک را از قلم نینداختیم.
این که این مکان ها کجا هستند بماند برای کتاب.
«حمیدیه» جاذبه های خودش را داشت.
اقوام مختلف را دیدیم و با گویش های متنوع آشنا شدیم.
سوسنگرد
مهمان شدیم در یک مُضیف
اعراب برایمان مراسم قهوه خوری برگزار کردند.
از یادمان شهید چمران و شهید آوینی بازدید کردیم.
سفرمان به محرم کشید.
در نزدیکی اهواز، روستایی هست که نام قدیمش، روستای «حقوق بشر» است. برایش برنامه داریم.
می گویند این درخت جن دارد. در کتاب می آوریمش.
شادگان را در آخرین روز سفر دیدیم.
دیدگاه‌ها
شلمچه! دروازه تجارت با عراق! ……………………… .
چقدر زود فراموش میکنیم!
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما.
با سلام و به امید موفقیت…
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس.
سلام
رسیدن بخیر.
امیدوارم سلامت،موفق وشاد باشی.
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس.
سلام و درود
از عکس عدنان خیلی لذت بردم ، خیلی بیش از حد ، خواهش می کنم کمی بیشتر از او بنویسید . آیا حقوقش را آن موقع گرفته بود یا نه ؟؟ الان چکاری انجام می دهد ؟؟؟ و خیلی سوال های دیگر
ارادتمند شهریار
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. حتما می نویسم.
سلاااااااااااااااااااااام. رسیدن به خیر…بابا کجایید شماها؟ دلم برای تک تک تون تنگ شده بود خیلی خیلی زیاد
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس که همیشه لطف دارید.
با سلام و خسته نباشید
این مدت هر وقت امدم بروز نبودید گفتم تجربه این سفر و روزاهایی بدون اینترنت و … و دور از خیلی قیل و قالها حتما جالب خواهد بود.به قولی:”دل به یارو سر به کار”
نمیدونم حدسم درست بوده یا برعکس
راستی عکس چهارم چی بود؟ اگه میتونید ازعدنان هم برامون بیشتر بگید. سپاسگزارم
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. می نویسم. این بار فراتر از وب و سایت می نویسم.
دوباره سلام آقای نورآقایی! ببخشید خواستم سوال کنم اون بخش اعلام سفرهای تورها چی شد؟ با آقای دزفولی تماسی داشتید. ایشون این روزا برنامه هایی خوبی دارند که می تواند برا مخاطبان سایت شما جالب باشد.این مطلب را جهت یادآوری عرض کردم (مهم نیست روی سایت باشد). ممنون از لطف شما
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. این روزها خیلی درگیرم. آقای دزفولی کارش همیشه درسته. سلام من رو به ایشون برسونید.
بیصبرانه منتظرم
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. ارادتمندم.
درود
خوش آمدین
برایتان آرزوی سلامت و موفقیت دارم.
……………………………………………………………….
جواب: سلام به شما و سپاس.
سلام نخسته استاد
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس.
به به ! به به ! رسیدن به خیر.
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. ارادتمندم.
سلام.خسته نباشید.
من که خیلی لذت بردم.تا به حال ۲سفر به استان جذاب خوزستان داشتم.با بعضی از عکس ها و توضیحاتتون واقعا خاطرات قشنگم تجدید شد…
هر روز موفق تر باشید.
سپاس
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس. شما هم موفق باشید.
سفر بخیر دوستان !!!!!منتظر کتابتون هستیم.در ضمن اگه ترتیب یه تور رو بدین بریم جنوب خیلی خوبه.!!!!!!!!!!!
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. چشم.
سلام – خسته نباشید… دست مریزاد
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس.
مسجد سلیمان هم رفتید؟
شوش چطور؟
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. شوش رفتیم ولی مسجد سلیمان ماند برای سفر بعدی.
سلام
دلمان برای شما تنگ می شود
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. دوباره خدمت خواهیم رسید.
درود بر تو آرش جان عزیز
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
سلام چه زندگی جالبی دارید همیشه سفر
دریاچه پشت سد دز بسیار زیبا و رویایی است و منطقه شهیون واقعا دیدنی است و طلوع زیبایی دارد ما که در سفربه خوزستان واقعا لذت بردیم
باز هم خوشا به حالتان همیشه شاد و سلامت باشید
…………………………………………………………………………………
جواب: سلام و سپاس.
سلام و درود
همه جای ایران سرای من است
پیروز و سبز باشید
…………………………………………………………………………………
جواب: سلام و سپاس.
سلام. عجب عکسای معرکه ای…بی صبرانه منتظر کتاب خوزستانم
…………………………………………………………………………………..
جواب: سلام به زهره نیلی. سپاس از شما. از الطاف شما در تدوین کتاب باید بهره مند شویم.
سلام بر آرش. نمیدونم چه کاری از من برمیاد اما با کمال میل هستم…بابا پژوهشگرای این کتاب، دوستای خوب من اند
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از تو.
مرسی، مرسی، مرسی از این عکسها و این سفری که ما رو بخودتون همراه کردید.
سلامت و شاد باشید.
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس از شما.
لطفا مطالبی در مورد غذای سنتی و درمان سنتی خطه خوزستان در کتاب خود بگنجانید
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. حتما این کار رو انجام میدیم.
بنام خدا
تصویر با توضیح ” شوشتر از زاویه ای دیگر ” اگر اشتباه نکنم از فراز پل شیخ شوشتری این شهر ، ثبت شده است و نخل های سر بر فراز واقع در پایین پل ؛ که در کنار آنها درختان موز هم وجود دارد متعلق به باغی موسوم به ” باغ ِ خان ” که یک باغ با تملک خصوصی است می باشد . در تایید دریافت درونی شما باید بگویم این حقیر نیز از روزی که برای اولین بار از این پل رد شدم تفاوت قابل توجه در زاویه ی دید و اشراف به دره ی سرسبز پایین دست کارون که ادامه ی مسیری ست که رود کارون از موقعیت جهانی سازه های آبی شوشتر ( آبشارها) به سوی سفر به انتهای داستان قطره ها ( خلیج فارس) می پیماید شدم.
تصویر مرتبط با مراسم قهوه خوری اعراب خوزستان هم جالب توجه است . بخصوص ظرف دم آوردن قهوه که شکلی زیبا و رنگی زری دارد . در مورد این ظرف ، همیشه بر این تصور بوده ام که تمایل این ظرف به ساختار مورب ؛ در بخشی شاید به واسطه ی متمتع شدن استفاده کننده از خواص بصری اشکال دایره ای شکل ( که از آن جمله ، خاصیت آرامش بخشی در ذهن بیننده است ) بوده باشد ؛ امری که شاید هدف اصلی از نوشیدن قهوه و چای در فرهنگ ها ( رفع خستگی ؛ و گرد آمدن دور هم ) نیز بر آن مترتب باشد . موفق باشید / یاحق
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شما هم موفق باشید و پایدار.
بنام خدا
با عرض پوزش ، از آنجا که معتقدم بهتر آنست اشکالات نگارشی در کلیه ی متون ؛ کمترین باشد تا ادای حقوق مطلب ، بیشترین شود ؛ عارضم که در نظر قبلی ام ، در انتهای پاراگراف یک بعد از کلمه ی می پیماید ، دو کلمه ی ” را متوجه ” را در اثر شتاب در تایپ ، جا انداخته بودم که بدین ترتیب، تصحیح میکنم.
حالا میتوانم حس کنم که روح آن آمیز قلمدون که از کودکی ، در درون من زندگی می کند آرام گرفته (!).( این هم برای طرح بستن یک لبخند ، شاید) یاحق
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام دیدم که درباره کوه سو خته نوشته بودید سوال کرده بودید آیا چنین چیزی دیده بودید؟
بله سال ۸۳ من به کوه سوخته رفتم و چیزی که من دیدیم حفره بزرگی بود که مواد مذاب درآن در حال جوشیدن بود .جالب که بدونید روی اون حفره را پر کردن و به صورت طبیعی پر نشده.
……………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
دوباره سلام موضوع دیگه که که یادم رفت اینه که بیرق زنان یا همون بیرق زنون از رسوم اقوام دیگه در خوزستان هم هست .وفقط رسم اعراب خوزستان نیست.اگه مایل بودید بیشتر توضیح میدم.
درباره داستانهای شیر سنگی تا حدودی اطلاعات محلی دارم/موفق باشید.
……………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خوبه. سپاس از شما.
سلام
به نظر من کمتر از عرب نوشتید
سوسنگرد بستان هویزه……
………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. امیدوارم در آینده جبران کنیم.
سلام یه چیزه جالب خواستم بگم راجع به اون تانک که تو خیابونه .. من اهوازیم .. اون تانک رو عموی من شهید علیرضا دهبان وقتی منحدم کرد شهید شد .. خیلی خوشحال شدم که توی کتابتون عکسش باشه ..
…………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خیلی جالبه. سپاس.
h! khobi? man hadi az ahwaz hastam
mikhastam begam omidvaram az safari ke be shahremon
va ostanemon dashtin khaste nabashin
va beton khosh gozashte bashe
hamin movafagh bashin
age khastin javaji ya chizi vase in nazaram bezarin
be joz to in page be emil man send konin
akhe man malom nist ke dg b ein page sar bezanam ya na
ya ali khoda negahdare u
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از محبت شما.
با سلام از شما تشکر میکنم از تهیه کردن چنین کتابی انشالله بتونیم از اون استفاده ببریم حقیقت امر من برای چیز دیگری وبلاگ شما رو مطالعه کردم ولی وقتی سفر خوزستان رو دیدم تا آخر اونو خوندم و لذت بردم البته خودم هم خوزستانی هستم امیدوارم موفق و پیروز باشید و اگر کاری از دستم بر بیاد دریغ نمیکنم شما امر بفرمایی با تشکر فراوان
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. قربان شما.
چندتا عکس خوب از حمیدیه بگیرید لطفا
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. اگر دوباره به آنجا برگشتیم، حتما.
چرا جوابا همشون مثل همن؟سلام سپاس!سلام ممنون!
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. برای اینکه جواب بهتری بلد نبودم.
چقدر از این پل‌های «صلح‌کنان» نیاز داریم؛
کاش حال اون بانوی آهنگر هنوز خوب باشه؛
راستی هنوز «حسین کی شمس» گرامی، بردشیر می‌سازه؟
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. اون بانو که فوت کرد. از حسین کی شمس هم خبر ندارم.
این کتاب همه چیزش آماده ست، محشر میشه.
چقدر برای این کتاب سفر کردین، عکس گرفتین، تحقیقات میدانی کردین….
واقعا باورم نمیشه
این دست کتاب ها اصلا اونچه که در ذهنم برای نوشتن یک کتاب بود رو بهم ریخته….به شدت پر زحمت هست.
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. همینطوره. ولی تا به نتیجه نرسه، فایده نداره.