به واژۀ «آزادی» فکر میکردم، عبارتی که همۀ حرفهایش از هم رها هستند، با حرف اول الفبای فارسی آغاز و با آخرین حرف آن پایان مییابد.
بعد فهمیدم همۀ خواستۀ مردم در میان این آغاز و پایان نهفته است.
«زاد» از مصدر «زادن» است، همان فرآیندی که زیستن و «زندگی» را ممکن میکند. و در گونۀ انسان این «زن» است که فاعل فعل زادن است.
بنابراین همیشه «زن» در دل «آزادی» آبستن «زندگی» بوده است.
………………………………….
نه فریادی که ارتفاع میگیرد، نه سکوتی که عمق مییابد، دردمان را بازگو نمیکند.
همۀ حواسم به زمین و زمان است تا شاید ابعاد دیگری رو کند جهان، «برای» ایران.
…………………………………
تاریخ، احتمالا نباید فقط راوی رویدادهای بزرگ، جنگهای طولانی، برآمدن سلسلهها و کشتارهای فجیع باشد. اینکه بهترین دانشجویان معروفترین دانشگاه کشوری با پیشینۀ کانونهای فرهنگی چند هزار ساله، برای فتح غذاخوری، به منظور دمی همنشینی با همکلاسی خود از جنس مکمل، در برابر گروهی دیگر از هممیهنان دست و پنجه نرم کنند، هم بخشی از تاریخی عجیب و البته بسیار تأمل برانگیز است.
…………………………………
فکرش را نمیکردیم در مهر تیر ببارد. بنابراین شاید در آبان بهمن بیاید.
…………………………………
این روزها، غصه دارند شهرها،
حالیا، این تو و این شب و این شهرزادها
…………………………………
ای وطن، مگر چقدر وخیم بود حالت
که با صدها واحد اهدای خون این مردمان در پایگاه خیابان
جان نمیگیرد تنت.
بمیرم من برایت!
…………………………………
میبینی حوا، هوا را میبینی!
راهش بسته شده در گلو.
زندگیمان را میبینی، حوا!
یکسر از زِهدان زن به زندان میبرند؛
آنجا هم قصهٔ هوا و راه و گلو
خودت بگو، تو اینجا آزادی میبینی؟
…………………………………
حافظ بیتی دارد به شرح زیر:
«آیینهٔ سکندر، جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال مُلک دارا»
تفسیرش این است:
اسکندر زمانی که هنوز کودک بود، همیشه از داخل قصرش با نظاره به آیینههای فانوس دریایی شهرش، کشتیهایی را میدیده که در ساحل پهلو میگرفتهاند؛ کشتیهایی که متعلق به داریوش (دارا) بودند. او اینگونه دانست که ایران کشور ثروتمندی است.
حالا دوباره شعر حافظ را با توجه به این تفسیر بخوانید.
سوال من این است:
شما چه کردید با ملک «دارا» که آن را ملک «دار» کردید؛ آن ملکی که حافظش برای دشمنانش «مدارا» میخواست.
…………………………………
روی تو به روشنی روز اول تیر
و
موی تو به تاریکی شب اول دی
بود.
حتما روزها و ماهها معصیت دارند وگرنه
چرا برای موی تو به روی ما تیر زدند.
…………………………………
وه که چه شرمی و چه دردی!
ما که برای آزادی بیقراری میکردیم
حالا فقط یک قرار برای آزادی داریم؛ وثیقه
…………………………………
آنها نمیدانند چه اشتباهی میکنند!
نمیدانند آن نماز،
قبل از اذان صبح به افق زندان
نه رکوع دارد، نه سجده، فقط یک قیام دارد.
…………………………………
باغالی پلو، صبضی پلو و کطلط، اینها «قضا» هستند و مربوط به سازمان قضا.
آن جملۀ معروف «به شما ناحار دادن؟» هم یکی از سوالات بازجویی بود.
…………………………………
دیدگاهها
سلام
امروز متن شما رو دیدم; در مرور خاطرات به ونوسهای شما رجوع کردم و اینبار آنها را با دید” زن زندگی آزادی” کنکاش کردم.
…………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از شما بابت سرزدن به این سایت و خواندن مطالب.
بسیار عالی و تامل برانگیز 🌿🕊️🌺🙏
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از توجه شما.
درود به شما
……………………………………………………………………………………………………………..
جواب: درود.
سلام و درود بر شما
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: همچنین.
سلام و وقت بخیر، چقدر متن تون درباره واژه آزادی قشنگ بود. همین الان یکی ازدوستان در لینکدین پست کرده بودم و منم با اجازه شما میخوام پست یا استوریش کنم…..ممنون بابت قلم زیباتون، پیروز و مانا باشید… به امید ایرانی آباد و آزاد
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از توجه و محبت شما. پیروز و بهروز باشید.
سلام
فارغ از لفظ و جذابیتی که این سه واژه برای جوامع مسلمان دارند، رفتارهای ضد فرهنگ غنی چندهزارساله ی ایرانی توسط عده ای که توسط کلیپ ها و سناریوهای از پیش نوشته شده ی غیر ایرانی تربیت و هدایت شدن، نباید سبب سست شدن اعتقاد مان به فرهنگ و آداب اجتماعی ایرانی اسلامی مان شود.
مخلص شما
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
امروز مطلب ارزشمندی در مورد واژه آزادی خواندم ودنبال سراینده اش بودم که به وبلاگ زیبای شما رسیدم
سپاس که زیبا قلم میزنید
مانا باشید🍃🌺🍃🌺
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید. به امید روزهای بهتر.
درود برشما دیدگاهتون جالب است و کلامتون شیوا درپناه ایزدمنان سربلند باشی
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس از توجه و محبت شما.
چیزی به نام وطن که باید از آن مراقبت میکردیم ،
هرصبح یکصدا قسم میخوردیم :
که آنرا بیشتر از خودمان دوست بداریم . …
زیبا بود
موفق باشین
……………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید.
سلام
دست مریزاد آرش نازنین که این قلمت و سلولهای خاکستری مغزت چه کولاکی میکنه در نگارش.
نه رکوع، نه سجده ففط یک قیام دارد
عالی بود.
کلا این قسمت زن، زندگی، آزادی را خیلی دوست دارم هر موقع به سایتت سر میزنم میخونم و می ببینم نوشته های زیبایی دائم اضافه میکنی.
بهروز و بهکام باشی
……………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشی. سپاس از توجه و محبتت.