زخم خاطره

من؛ 

خودی که از خود خسته است

و حتی خسته از خستگی،

از تکرارِ گناهی که نه لذت دارد

نه فراموشی،

فقط زخم می‌زند

هر بار، همان‌جا،

روی همان خاطره‌ی بی‌مرهم.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *