دو سال پیش برای تشویق هم وطنانم به سفر در ایران یک مطلب نوشتم. چند شب پیش اتفاقی افتاد که باز این نوشته به یادم آمد. دوستش دارم و دوست دارم یک مرتبه ی دیگر آن را در معرض دید دوستانم در این سایت قرار دهم.
سفر در ایران؛ از «الف» تا «ی»
به نقشه ایران و چهار گوشه آن نظری بیافکنید. اکنون در ذهنتان، اقطار «سرخس» به «خرمشهر» و «بازرگان» به «گواتر» را وصل کنید. به مرکزی دست خواهید یافت: نامش «عروسان» است.
سوالی دارم؟ آیا افسوس نخواهید خورد اگر در روزی که نوروز است و در سرزمینی که در مرکزش عروسان را خواهید یافت، سفرنکنید؟
پس بزنید که برویم به «آبادان» و به «آباده»، به «ابیانه» یا به «ازناوه». فرقی ندارد، سر میزنیم به «آتشکوه» و «آتشکده» و «آتشگاه». گشتی خواهیم زد در «انارک» و «انگوران» و «انجیرستان». میرسانیم خودمان را در مسیر «اندیشه» و به راه «اندیمشک». خدا با ماست بیا برویم به «ایزد شهر» و «ایزد خواست».
هر آنچه بخواهیم داریم، «اینچه» داریم، «اینچه بالا»، «اینچه پایین»، «اینچه برون».
میتوانیم برویم به «باباپیر» و «باباجان» و «باباخان» و «بابایادگار». جای نگرانی نیست از «بیبیگل» و «بیبی خاتون» و «بیبی حیات» هم میگذریم.
همهگونه «باغ» داریم؛ «باغچه»، «باغستان»، «باغ بالا»، «باغ چنار»، «باغ کاج»، «باغ سرخ»، «باغ سیاه»، «باغ سنگی»، «باغ صفا».
«باغ» که داریم، «بلبل» هم داریم، «بلبلآباد» داریم، «بلغور» داریم، چه کم داریم. ما در کشورمان «بیروت» هم داریم.
تو که ایرانی هستی و «پاسارگاد» را میشناسی، میدانی که «پرواز» و «پروانه» و «پری» و «پریا» هم نامی است از نام مکانهای کشورمان. تا به حال «پل خاتون» و «پل خواب» و «پل دختر» و «پل دشت» و «پل سفید» را دیدهای.
ما «پنج» داریم، حتی «پنج انگشت» و «پنج برار» و «پنج پیکر» و «پنجشیر» هم داریم، خودمان خبر نداریم. باور کنید ما «پیر کسری» داریم و «پیر سهراب» و «پیر سرخ» و «پیر بلوط».
راستی «تبریک» رفتهاید. «تبریز» نه، «تبریک». «تخت جمشید» که رفتهاید، اما «تخت طاووس» چطور، «تخت علیا» و «تخت کبود» چطور. تا به حال در «تخت زندگی» بودهاید، در «تخت ملک» چطور؟
با اینکه ما در ایرانیم، اما «توران» هم داریم. «تلخآب» داریم، «تیغ آب» هم داریم.
قول میدهم به «ثریا» که برویم فریاد «ثنا»یمان بلند خواهد شد.
حتی میتوانیم برویم به «جزیره»، «جلگه» یا «جنگل».
«چاشت» را در «چاشم» میتوانیم میل کنیم. «چالشتر» و «چالکرود» و «چابهار» هم دیدنیهای بسیار دارند. چاههای رنگارنگ داریم؛ «چاه زرد» و «چاه سبز» و «چاه سرخ» و «چاه سفید». به هر کجا که میل کنیم، «چنار» و «چنارستان» و «چناران» و «چنارو»، راهمان باز است. به هر چهار راهی که برسیم میتوانیم انتخاب کنیم که به سوی «چهارباغ» برویم یا به «چهار برج» و «چهار برکه» و «چهار بیشه» و «چهار چشمه» و «چهار تاق» و «چهار قلعه» و «چهار محل» و از آنجا به «چهل چشمه» و «چهل حصار» و «چهل خانه» و «چهل دختر» و «چهل شهر».
تا اینجا که آمدهایم، خوب است که دیداری کنیم از «حوض آقا» و «حوض ماهی» و «حوض معصوم».
ما در دیارمان «خارزار» داریم و «خارستان» و «خاکستر» و «خشت»، «خاطره» داریم و «خانقاه». هم «خرمدشت»، هم «خرمشهر». هم «خمام» و هم «خمین». هم «خور» و هم «خورسند».
سفر میکنیم در روز نوروز به «خوش» و امید داریم که چه در «خوش قشلاق» و چه در «خوش ییلاق»، «خوش قدم» باشیم و «خوش مقام».
فراموش نکینم «داراب» و «داران» را. «دانش» و «دانشمند» را. در کشورمان که سفر کنیم تا «درب بهشت» میتوانیم برویم، تا «درب زیارت»، تا «درب گنبد»، تا «درب قلعه».
پر از دشت است ایران ما، «دشت آهو»، «دشت ارژن»، «دشت بو» دارد، «دشت خاک»، «دشت زار»، «دشت زال»، «دشت زر» دارد. «دو در» دارد و «دو سر» دارد و «دو کوه» دارد. «ده جلال» و «ده جمال» دارد و «ده شیخ» دارد و «ده صوفیان» دارد.
«ذاکر» هم دارد.
بیشتر اگر بگردیم، «راز» را در خواهیم یافت، به «رازی» خواهیم رسید.
هموطن بیا به سمت «زردآلو» و «زعفران» و «زیتون» برویم و «زیباشهر» و «زیباکنار» را ببینیم. از «زیرآب» و «زیرکوه» گذر کنیم و به «زیار» و به «زیارت» برسیم.
بیا با هم سفر به «ژرف» را تجربه کنیم.
ایران ما «سامان» دارد، «سایبان» هم دارد. «سراب» اگر دارد، «سرچشمه» هم دارد. «سردشت» و «سرصحرا» دارد، چنانکه «سرمست» و «سروستان» دارد. «سنگ» و «سنگر» دارد. «سیمین دشت» و «سیمین شهر» دارد.
از «شاداب» تا «شادان»، از «شادکام» تا «شادگان»، راه گرچه طولانی است، با شادی میتوان رفت. از «شاهسون» تا «شاهکرم»، از «شاه مکان» تا «شاه نشین»، شاهانه میتوان رفت. از «شیراز» تا «شیرگاه»، از «شیرکوه» تا «شیرمرد»، باید رفت و دید این ایران پهناور را.
«صدبار» به «صدخرو» توان رفت، به «صفاخانه»، «صفادشت»، «صفا شهر» توان رفت.
به جایی توان رفت که «ضامن جان» است.
بعد از «طلسم» به راه «طبس» باید رفت، از راه «طویل» باید رفت و «طبل» را باید دید.
«ظهر» را در «ظفرآباد» باید بود.
در شب، «عرش» «عشرت آباد» را تماشا باید کرد.
برای رسیدن به «فرشتهجان»، راه «فردوس» در پیش است.
چه کشوری است ایران، «قبله» و «قدس» و «قدمگاه» و «قرآنکلا» دارد. «قصربهرام»، «قصرچم»، «قصرساسان»، «قصر شیرین» دارد. هزاران «قلعه»، «قلعه بردی»، «قلعه بهمن»، «قلعه جوق»، «قلعه جیق»، «قلعه خان»، «قلعه دختر»، «قلعه رستم»، «قلعه شهید»، «قلعه شیر»، دارد.
سفر از «کارون» به «کاریز»، از «کاشان» به «کاشمر»، از «کوهان» به «کوهسار»، دلانگیز است.
سفر از «گلستان» به «گلشن»، از «گلگل» به «گلگون» خاطرهانگیز است.
شگفتیهای بسیاری است در مسیر از «لار» تا «لاریجان»، از «لالی» تا «لامرد»، از «لاور» تا «لاهو».
به «مهمانی» برویم به «مهماندوست». «مردخدا» را ببینیم. به «مرز»، خودمان را برسانیم.
از «نخلستان» تا «نخل خدا» راهی نیست که نتوان رفت، از «نیاسر» به «نیاکان» راهی هست. از «نیزار» به «نیستان» هم.
پیمودن مسیر از «ورامین» تا «ورسک» و از «ورزنه» تا «وزیر» را فراموش نکنیم.
به «هامون» «هجرت» کنیم و ببینیم «هما» و «همای» و «همایون» را. از «هفت آشیان» و «هفت تپه» و «هفت رود» بگذریم و به «هشترود» و «هشتگرد» برسیم.
در آخر به «یزد» که برسیم، «یزدان» را سپاس خواهیم گفت.
دوباره در اول راهیم. اکنون میتوانیم بایستیم و بنگریم طبیعت میهن را در «ایستگاه آهودشت». در «ایستگاه سرو» کمی بیاساییم. و در «ایستگاه هفت خوان» خودمان را بعد از این همه سفر بیازماییم.
پینوشت: تمام نامهایی که در این متن و در میان « » آمده، نام مکانها، روستاها و شهرهای کشورمان است که به ترتیب حروف الفبا ذکر شدهاند.
آرش نورآقایی
دیدگاهها
درود
وای خدای من چه زیبا و دلپذیر
با روزنوشت شما یه سفر حسابی به ایران و اطرافش کردم با حال بود.
به شما حسودیم میشه البته از نوع خوبش
هر کجا هستید خدا پشت و پناهتان باشد و به آرزوهای زیبایتان هرچه زودتر برسید
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از شما.
شما انسان دوست داشتنی و قابل احترام هستید. امیدوارم سردردتان هرچه زودتر خوب شود
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. امیدوارم.
قشنگه مخصوصاً با صدای خود نویسنده
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خوبی؟ سپاس از تو و به امید دیداری نزدیک.
سلام. چه جالبه تو کسانی را که بهت فحاشی میکنند تو سایتت نشون میدی اما من که علاقه ام را این مدلی بلدم نشون بدم سانسور میکنی.
من مثل دیگر دوستان بلد نیستم برات شعر بگم و با زبان ادبی ازت تعریف و تمجید کنم و به اینصورتی که دیگران بهت ابراز علاقه میکنند بهت علاقه ام را نشون بدم با زبان و احساس خودم بلدم دوست داشتنم را نشون بدم. حالا فکر میکنم دیگران با این مدل علاقه مشکل دارند نه خودت. چون توی کلاست نشون دادی که آدمی هستی روشنفکر.
نمیدونم چرا توی این جامعه بوسیدن و لب گرفتن گناه است؟ آدم وقتی کسی را دوست داره مخصوصن جنس مخالف را بد میدانند. چرا باز کردن آغوش برای کسی که دوستش داری مشکل سازه؟ من واقعن دوست ندارم تو همش بخواهی کامنتها را چک کنی و سبک و سنگین کنی ببینی کدوم بهتره که به دیگران نشون بدهی چون میفهمم خودت هم این روش را دوست نداری.
میدونم اگه هم بهت زنگ بزنم میری و شماره موبایلت را عوض میکنی نمیخام بهت ضرر برسونم.
زیادی پرحرفی کردم تا بعد بای
……………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
سلام
چقدر لطیف و قشنگه . حسی مثل شعر در ادم ایجاد میکنه به خصوص که به ترتیب حروف الفباست
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس.
خیلی ممنون خوبم… به امید دیدار
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به مسعود عزیز.
درود بر تو
نوشتار بسیار جالبی رو گذاشتی و البته تنظیم این نوشتار به نظر من خیلی وقت برده.
به هر حال موفق باشید
……………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. بله، وقت برده. سپاس.
سلام
اولین بار در یزد از زبان خودت شنیدم آنقدر دلنشین بود که پرینت گرفتم و به عده ای دادم تا مطالعه ای کنند
آرش دو سه هفته ای است که بیکار شده ایم شب و روزها مثل هم می گذرند
…………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام حسین عزیز. این متن، اون نوشته ای نیست که در یزد خواندم. آن یکی عنوانش “سفر در ایران، یعنی یاد یعنی دریغ” بود. امیدوارم وضعیت براتون بهتر بشه دوست من. سعی می کنم درستش کنیم باز. مراقب خودت باش.
سلام آرش عزیز
ما مجبوریم به خاطر خیلی از شرایط و مسایل , حتی وحشت از روبرو شدن با
خودمون ,خودمونو سانسور کنیم , هنوز دم آدمهایی مثل تو آرش و این xعزیز گرم,
که این جرات رو دارین , برای سانسور تا این اندازه هم کاملا حق داری ( دیگران حق دارند
از ما هر تقاضایی بکنند و ما حق داریم بگیم نه یا بگیم آره)
دلم می خواد به این خانوم x بگم : جانا سخن از زبان ما می گویی…عزیز دلم اینطوری
که باشیم , هزار تا انگ بهمون می زنن ( بچه , احساساتی, غیر منطقی, وقیح , … )
ما زنها خودمون از همه بدتریم عزیزم, خودمون بیشتر از آقایون خودمون رو می کوبیم,
چقدر خوبه که تواحساست رو پشت مصلحت اندیشی ها قایم نمی کنی و نقاب نمی زنی
اصلا قصدم دخالت و نظر دادن در مورد کنش و واکنش های شما دو نفر و ظاهر این پیام
نیست فقط واقعا هر دوتون رو تحسین می کنم که اینقدر روحتون زیباست.
(بازم از دخالتی که کردم عذر می خوام , اما نتونستم طاقت بیارم و اینا رو نگم)
……………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. من گاهی شک می کنم که باید یک کامنت رو نمایش بدم یا نه. مخاطبین این سایت افراد متفاوتی هستند که هر کدامشان از بنده توقعی دارند (از شاگردان کلاس تا مخاطبین برنامه تلویزیونی). به خاطر مسوولیت های اجتماعی که دارم شاید باید از اینی که هستم محتاط تر باشم. با این حال بهترین حالت برای من آزادی بیان است، به شرطی که به ورطه ی ابتذال کشیده نشه. من نمی دانم که خانم X چه کسی هستند و فقط آن طوری که خودشان بیان می کنند یکی از دانشجویان کلاس ها بوده اند. به خاطر کامنت های ایشان بنده بارها مورد مواخذه خیلی ها قرار گرفته ام و تاوان سنگینی داده ام. با این حال اگر بتوانم (با توجه قوانین این سایت) کامنت های ایشان و هر کس دیگری را نمایش می دهم و اگر هم نشود، نمایش نمی دهم.
در ضمن از این نوشته ات واقعا لذت بردم, تو حرف نداری
……………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
سلام
کاملا باهات موافقم , به هر حال هر سخن جایی و هر نکته مکانی داره …..
فقط از منظر اجتماعی درکش می کنم و برای احساسش احترام قائلم,
تو کارت درسته آرش , گفتم که , حرف نداری
………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
in neveshtat bi nazire arash jan, har bar ke khoondamesh ehsase raghso sama behem dast dade
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام و سپاس.
سلام آرش عزیز
مثل همیشه بی نظیر بود
شادباشی استاد
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام به تو. چطوری با معرفت؟
واقعا عالی بود…………………….
………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
حرف شما کاملا متین و درست.
ایران جاذبه های گردشگری زیادی داره اما داشتن جاذبه های گردشگری صرف کافی نیست!
گردشگر نیاز به امکانات داره(توجه داشته باشید که چادر زدن و…برای گردشگران حرفه ای و مجرد مناسب و برای یک خانواده اصلا مناسب نیست!)
و متاسفانه در ایران امکانات بسیار کم و نامطلوب هست.
در مراکز برخی از استان ها دو تا سه هتل بیشتر وجود ندارد که آن ها هم قدیمی هستن!
در شهر های بزرگ مثل اصفهان و شیراز هم هتل ها با توجه به میزان گردشگر کم هستن!
در چنین شرایطی کاملا مشخص که مردم ترجیح می دهند به کشور هایی نظیر ترکیه و امارات و…سفر کنند که امکانات مناسبی دارند و می توان یک سفر بی دغدغه و راحت را در آن ها تجربه کرد!
………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
خیلی خوبه این مطلب….خیلی…خیلی
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از زهره ی عزیز.
با سلام واحترام
این نوشته را کامل کنید.هنوز خیلی ناقص است.البته این فقط یک نظر است.
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شاید.
سلام
آره اون یه مطلب دیگه بود من اشتباه کردم ببخشید و البته اگه اشتباه نکنم یه مطلب هم در مورد یزد خواندید
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. بله، درست می گی.
می تونم از شدت زیبایی این نوشته و این چینش زیباترش و احساس نهفته درونش گریه کنم😭😍
نمی دونم قلم چه لذت سرشاری میبره وقتی بین انگشتان شماست، کاغذ چه حسی رو تجربه می کنه وقتی با نوشته های شما لمس میشه و ایران چقدر از داشتن این فرزند خلف چقدر به خودش می باله!
دو مرتبه خوندمش بغض گلوم رو گرفته .
شگفت انگیز و دلچسب نوشتین.
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از توجه شما.
تیر تویی، کمان تویی، آرش این زمان تویی🙏🏻🏹
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. محبت دارید.
هر فردی، هر شهری یک جایی خودش رو نشون میده؛
برخی بیشتر.
………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. بله.
سلام
به چه زیبایی شهرها و روستاهای ایران را توصیف میکنی اونم به ترتیب حروف الفبا
اینقدر قشنگ نوشتی که خودم را در هر شهر و روستا و مکان تصور کردم.
موفق باشی دوست باهوش و با استعداد من
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید.