از دیدار کسی می آیم که روزی نالیده بود از “… روسپی نامردمان در کار …”
نیست دیگر، نپرسید کیست.
اما فردا عازم می شویم برای زیارت شهری که در خیالم فضایی دارد فراتر از واقعیت، و این نیست جز به خاطر صاحب قبری که در گورستان “ژیژکوف” Zizkov آرمیده. حرف “سوررئال” که به میان می آید ذهن ناخودآگاه “دالی”، آن تصویرگر “تداوم حافظه” و “لورکا”، آن “شاعر کولی” را به یاد می آورد. حالا جایش اینجا نیست. باشد برای بعد.
با این حال، سوررئال وجودم پرسش هایی دارد عجیب!
می پرسد چرا “گوهر مراد” که حال “آشفته حالان بیدار بخت” را درک کرده، نفهمید که “آری، آری زندگی زیباست” و از “سایه” که “یادگار خون سرو” را سروده و از آن خفته در Zentralfriedhof خوب پذیرایی نکرد.
و می پرسد چگونه صاحب “بوف کور” که همسایه “گوهر مراد” است و فرآیند سوسک شدن “گری گوار سامسا” را بهتر از من و تو می داند، هیچ واکنشی ندارد به فعل صاحب “اهل هوا”. یعنی “سگ ولگرد” نمی تواند با “گاو” حرف بزند؟ آیا در آن دنیا نمی شود بحث کرد؟
شاید “جهالت” هم برای خودش “هویت” داشته باشد. شاید “زندگی جای دیگریست”. شاید همه ی “بار هستی” مربوط نباشد به “جاودانگی”. و شاید به همین خاطر است که متولد شهر “برنو” که ما فردا از کنارش گذر خواهیم کرد، کشور “مسخ” شدن های فرا واقعگرا را ترک کرد تا در کشور دیگری ساکن شود و امیدی داشته باشد به گپ زدن با آن مرد عینکی که خودش را کشت تا بفهماند به ما که “افسانه آفرینش” فقط یک خیمه شب بازی است.
……………………………………
پی نوشت: قصد داشتم این نوشته را ادامه بدهم که تلفن زنگ خورد و یکی از مسافرانم از پشت گوشی برایم گفت که: “خانمی قصد دارد داخل اتاق ما شود و …”.
ترسیده بود.
به طبقه پایین رفتم که ببینم موضوع چیست. و متوجه شدم که پذیرش هتل شماره و کلید اتاق همسفران من را به یک مسافر تازه وارد داده است و …
خلاصه، حادثه بدی در کمین نبود جز کور شدن احساس نوشتنی که بروز کرده بود و من این روزها به شدت دنبالش هستم.
دیدگاهها
🙁
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
سلام آرش جان
همراه بودم با جمله هات … چه خوبه که دوباره حس و حال نوشتن اومده. خوشحالم
خوب و خوش باشی
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.
چقدر سنگین نوشتید. اصلا سر در نیوردم…
ادامه سفرخش بگذره 🙂
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما. نگران نباش، خودم هم نفهمیدم.
سفر به خیر
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
سلام آرش خان!
“افسانه آفرینش” فقط یک خیمه شب بازی است. اصولا منظور از خیمه شب بازی به نظرت چیه؟
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. این برای من هم معنی خودش رو داره، و هم با عناوین آثار “صادق هدایت” بازی کردم.
سلام. یه چیزی بگم …
اینو بخونید اول:
http://nooraghayee.com/?p=21713
امروز چهارشنبه است، البته ۵ شهریوره ولی تا ۶ شهریور هم راهی نیست فقط چند ساعت، با متنی که در بالا نوشتید به گمانم امروز در پراگ هستید، در یک سفر ۲۹ روزه به اروپا. تقریبا همه چیز با زمان و مکانی که سال قبل این پست رو ثبت کردید جوره. فقط نمی دونم خوشحال هستید؟
امیدوارم یک جهش یوزپلنگی دیگه برای امسال در راه باشه. خیلی مراقب خودتون باشید.
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس مهدیس جان. خیلی جالب بود برای خودم.
آرش جون ما که نفهمیدم چی می گی ولی حتما یه چیزی تو چنته داره خیلی مطلب خوبیه رفیق واسه این زانو هم دواش دست خودمه یه پیرمده از بندر می یاد از آشناهای آقامه با ماساژ مرده زنده می کنه فیزیوتراوی هم می کنه
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از محبتت رفیق.
سلام
کمی آرامش با آهنگ کاروان بامداد فلاحتی . یا اگه آهنگ قدیمی مرحوم کوروس سرهنگ زاده
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از نسخه موسیقیایی.
امیدوارم سفر به کامت باشه. زورم وه ره زی کردوی هه وال!
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. زنده باشی جعفر عزیز.
چرا نپرسیم کیست ؟
مگه خودش نمیگه :خاموشی گناست ؟
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. خوب بپرسید.
و با کلام جادویی گفت آن چه را که آرش کمانگیر در قلب داشت
“باغهای آرزو بی برگ؛ آسمان اشکها پربار. گرم رو آزادگان در بند؛ روسپی نامردمان در کار…”
بار معنایی شعرهای خوب تا عمق وجود انسان رخنه میکنه و گاه می سوزاند و گاه می رویاند
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.
من موندم که شما چرا گیاه خوار نیسطی؟!!!!
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. چون اعتقادی بهش ندارم.
این همه آشفته حالی
این همه نازک خیالی
بابا چه خبره آخه !درسته که در چهل سالگی سفر ۴۰ روزه رفتی اما اینقدر هم این سن و سال بحرانی نیست که اینها از توش دربیاد. یه جوری بنویسید که سواد ما هم قد بکشه ببینیم موضوع چیه؟دوبار دیگه اینجوری مطلب بنویسی مخاطبات رو از دست میدی عمو آرش!
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ارادتمندم.
با این اوصاف و شرح حالی که دو سال پیش نوشتی ، یقین دارم به پراگ میری .. امیدوارم پراگ خستگی این سفرهای طولانی رو از تنت در بیاره .. سلامت باشی همیشه استاد
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ارادتمندم علی جان. بله، پراگ همیشه معجزه خودش رو داره.
راستی آرش خان ، ٣ سال شد که همسفر و راهنمای بودی در یونان و ایتالیا، کاش میشد باز هم همسفر بشیم .. Via pigneto در رم و صدای ماهی ها کنار رود آرنو در فلورانس خاطره هایی شد که همیشه یادآور خاطرات خوب اون سفر برای من کنار شماس. خسته نباشی.
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. زنده باشی علی عزیز. امیدوارم همدیگر رو ملاقات کنیم به زودی.
با سلام و عذض ادب خدمت آقای نورآقایی
ببخشید که در سفر مزاحمتان می شوم؛ امیدوارم که روزگار بر وفق مرادتان باشد
من و دوستانم به تازگی سایتی را ثبت کرده ایم به نام نقشه ادبی ایران و سعی کرده ایم که در مرحله اول نقشه ادبی – فرهنگی شهر تهران را پیاده سازی کنیم و نقل قول های ادبی را به جغرافیای شهر تهران پیوند بزنیم.
همانطور که می دانید نمونه هایی از این کار در مورد شهر منهتن و سانفرانسیسکو انجام شده است ولی تا آنجا که ما جستجو کردیم در ایران نمونه ای ندارد.
البته ایده های زیادی برای گسترش آن داریم برای مثال دیدن آثار شاعران و نویسندگان بیشتر در انواع ادبی مختلف و یا تهیه نسخه انگلیسی سایت، اضافه کردن مکان های ادبی واقعی مانند آرامگاه یا خانه شاعران و نویسندگان (چند لایه کردن نقشه)و….
می خواستیم اگر زحمتی نیست این سایت را به آدرس litmap.ir ببینید واگر برایتان امکان دارد ما را از نظرات خود بهره مند نمایید.
با سپاس
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. در این مورد باید ایران باشم که با هم حرف بزنیم. این کار مسلما خوبه. اما ایده های بهتری هم میشه اجرا کرد.
درود بر شما
جناب نورآقایی سلامت و پایدار باشید. کاش عکسی از آرامگاه او بود!
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. اسمش رو در سایت من جستجو کنید، عکسش رو پیدا خواهید کرد. قبلا عکس گرفتم و گذاشتم.
سلام
در متن قبل نام استاد کوروس سرهنگ زاده آورده شد . تحقیقی انجام دادم که متوجه شوم ایا ایشان در قید حیات هستند یا خیر . ولی نتیجه ای نگرفتم . اگر هستند امیدوارم به سلامت باشند و پوزش مرا بپذیرید . این هم از حکایت هنرمندان ما …..
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. متاسفانه من هم در این مورد هیچ اطلاعی ندارم.
سلام به آقای نورآقایی عزیز…
راستش را بخواهید تمام پست های سفر اروپایتان را خواندم و بسیار لذت بردم…متن های خلاصه و مفید ولی کاربردی…راستی جهت اطلاعاتتان بر روی متن مصاحبه با شما چند روزی است کار میکنم…واقعا لذت میبرم از گوش دادن چند باره اش…و بسیار حساس به پیاده سایز درستش….
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. ارادتمندم.
جمله بندی ها داشت به پرواز درمیاورد منو، وسط یک عالمه نویسنده بودم ، مسافر جان نباید این ذوق رو کور میکردی
نمی دونی چه متنی رو نصفه کاره کردی….
لطفا هر وقت، هر وقت این احساس بروز کرد یک ثانیه هم تعلل نکنین .
خلق کنین و ثبت کنین ….این حس شما بی نهایت ارزشمنده
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. اگر بتونم، حتما. سپاس که خواندید.
همیشه
«مرز را پرواز تیری میدهد سامان!»
……………………………………………………………………………………
جواب: سلام. احتمالا همینطوره.