تاکنون بیش از ۱۰۰ روز در خوزستان سفر کردهام، بیش از ۲۰۰ جاذبه فرهنگی و تاریخی و طبیعی و مردمشناسی خوزستان را دیدهام، راهنمای بیش از ۳۰۰ نفر در خوزستان بودهام، اما اینمرتبه خوزستان باز هم حرفهای تازهتری داشت. این شما و این شیوهی جدید من در سفرنامهنویسی…
قبل از هر چیز بگویم که بعد از تصادف روال عادی سفر به هم خورد و بقیه کارها از روی اجبار اتفاق افتاد. اما… همه چیز دست به دست هم داد تا ما تصادف کنیم (سرعت، تاریکی، عدم علائم راهنمایی و رانندگی، …) و همهچیز دست به دست هم داد تا آسیب جدی به خودمان …
به میمند که رسیدیم دانستیم که چقدر هوا در این روستا سرد است. دو اتاق گرفته بودیم، یکی برای خانمها و یکی برای آقایان. همان شب اول تا دیر وقت کنار آتشی که برپاکرده بودیم نشستیم و گپ زدیم و فردا صبح برای دیدار از نگارکندههای اطراف رهسپار شدیم:
قبل از شروع: این اولین مرتبه است که سفرم نیمهتمام باقی ماند، با این حال همچون سفرهای دیگر و شاید هم کمی بیشتر، شگفتانگیز بود. قبلا گفته بودم: سفر ۹ روز به طول خواهد انجامید و به احتمال زیاد مسیر اینگونه خواهد بود: تهران- یزد- روستای میمند – سیرجان – بافت – جیرفت – گلمورتی (با گذر از هامون جازموریان) …
اگر بخواهم خوزستان را بگویم باید بغضها را فرو ببلعم و این به راحتی امکانپذیر نیست برایم. پس تنها به گزارش تصویری قناعت میکنم:
بارها، بارها و بارها به خوزستان سفر کردهام. این بار هم با یک گروه ۲۲ نفره به خوزستان آمدهام. این خوزستانی است که دوستش دارم و همیشه هم برایش تاسف میخورم: این عکس را ۱۲ آذر ۱۳۸۸ گرفتهام. قرار است برای محوطه آسیابها و آبشارهای شوشتر، دهمین میراث جهانی ثبت شده در فهرست یونسکو با …
احتمالا خودتان میدانید که اعتیاد به پاییز چه بلایی است! حالا که محرم راز هستید، میتوانم برایتان بگویم که با سه نفر از دوستان به قصد دیدار از پاییز و به مدت دو روز به دیلمان رفتیم. از جادهی تهران – رشت و از مسیر «توتکابن» خودمان را به دیلمان رساندیم. مثل این بود که زندگی را یکمرتبهی دیگر هم …
دعوت شده بودیم تا به غار «سهولان» برویم و رفتیم، حمیدرضا مشیر، وحید نظری و من. و این گزارش سفر ماست:
به سیاهکل رسیدیم و قصد داشتیم به دیلمان برویم. این که از کجا آمده بودیم، بماند، اما اینکه چرا به دیلمان میرفتیم، قصهای است که باید گفته شود.
این متن اشاره کوتاهی است به یک سفر
ادامه سفرنامه «سفر به شهرهای دور کویرهای ایران» را در اینجا بخوانید.
(سفری از سرانجام به سرآغاز) مبداء، مقصدی بود که باید به آن میرسیدیم. پس مسیری را انتخاب کردیم و هر مقصد دیگری را مبداء قرار دادیم و رفتیم و رفتیم تا به سرانجام – سرآغازی که انتخاب کرده بودیم، رسیدیم. و اینگونه بود که…از شهرها گذشتیم و نانشان را خوردیم. از بناها دیدار کردیم و …
این سفر را مدتها قبل رفتهام، حدود دو سال پیش. همان موقع هم سفرنامهاش را نوشتم. اما وقت نکرده بودم در سایت قرار دهم و اکنون این فرصت پیش آمد.