از آن زمان که یادم هست، از خیلی دور که یادم هست، از دورهی ایلامی و ماد و هخامنشی و سلوکی و اشکانی و ساسانی و اموی و عباسی و طاهری و صفاری و سامانی و غزنوی و سلجوقی و اسماعیلی و اتابکی و ایلخانی و تیموری و صفوی و افشاری و زندی و قاجاری …
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند.
موضوع مناظرههای تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری، یکی از موارد مهمی بود که در همان روزها به آن فکر میکردم و اکنون میخواهم بنویسم. شما ببینید در هر برنامه سرگرم کننده تلویزیونی که چند تن از هنرمندان و بازیگران در آن حضور دارند، مجری تلویزیون همهکاره است و انگار استودیوی صدا و سیما، ملک شخصی اوست و …
شک کردن حق مردم است و احترام گذاشتن به حق مردم، وظیفه دولت. انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران، بدینوسیله اعتراض خود نسبت به عدم احترام به شک شرکتکنندگان در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری را اعلام میکند. هممیهنانی که این روزها در خیابانها حضور مییابند و حق مدنی خود را طلب میکنند، تماشاگران یک …
باید به طور اساسی به این موضوع بیاندیشم و بیاندیشیم که چرا در کشور ما و در اکثر مواقع، حاشیه مهمتر از متن و گاهی حتی علیه متن میشود. آیا این موضوع به درک نادرست ما از وقایع برمیگردد؟ یکی از نمونههای این موضوع که حاشیه بر متن میچربد را در نوشتهی قبلی ببینید. بنده فقط …
امروز، دوم تیر ۱۳۸۸ در روزنامه اعتماد ملی خبر خوبی خواندم که تا حدی سخن از دگرگونی مثبت میدهد. خبر این است: رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی از حذف سنگسار در لایحه مجازات اسلامی خبر داد و گفت: “کمیسیون قضایی مجلس، در بررسی این لایحه به این نتیجه رسید که برای رعایت …
قبل از هر سخنی باید بگویم که احتمالا این نوشته برای بسیاری از افراد خوشایند و قابل قبول نیست. پس، از هماکنون مسئولیت اندیشهی خود را میپذیرم و ناسزاها را تاب میآورم. و میدانم که اگر کمی سیاستمدارتر بودم چنین نوشتهای را هرگز در اینجا نمینوشتم. خوب، سیاست ندارم اما عقیده که دارم. نکتهی دیگر اینکه …
بالاخره امروز من هم مزهی تلخ هر سه مورد باتوم و آجرپاره و گاز اشکآور را چشیدم. در جایی که امروز بودم، دیدم که ماموران ضد شورش خودشان شیشهی اتومبیلها و پنجرهی ساختمانها را شکستند. تاسف شدیدم از این بود که دوربینم همراهم نبود. حالا که مینویسم جای باتوم درد نمیکند و اشک از چشمانم …
تا امروز در رابطه با رایگیری و مسائل مربوط به آن، سکوت کردهام. اما دیگر این مساله فراتر از یک موضوع سیاسی صرف است. امروز هموطنانم تنها به خاطر شککردن کشته شدهاند. بنابراین به عنوان دبیر انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران و به همراه اعضای هیئت مدیره تصمیم گرفتهایم که بیانیهای اعتراضآمیز صادر کنیم. اکنون …
۱) شعر میخواهم، کمی نسیم و تنهایی…میخواهم تمام این شب تار پر از کابوس را گام بزنم و در انتظار صبحگاهی باشم که حلقآویزم میکنند. ۲) در زندگی چه چیزی هست که این همه برای آن مبارزه میکنند. در مرگ چه چیزی هست که این همه آن را انتظار میکشم.
از زبان یک قبر: افتاده جسمی، جسدی در من. رها کردهاند، رفتهاند، تا بپوسد با من. و اما…بسیاری از دوستان به بنده ایراد میگیرند که چرا چندین سال است بر روی قبرها تحقیق میکنم و از آنها عکس میگیرم و از این قبیل… اکنون جواب من این است: علاوه بر تمام استدلالهای اسطوره شناسی و نماد …
مینویسم نمیشود. میخوانم نمیشود. میخوابم نمیشود. سفر میکنم نمیشود. با خودم حرف میزنم نمیشود. سکوت میکنم نمیشود. فکر میکنم نمیشود. فکر میکنم… نمیشود.
از سفر برگشتم و همه چیز در طول سفر، طبق آنچه در نوشته قبلی بیان کردهام، پیش رفت. چند عکس از سفر هست که تقدیم میکنم.