بخشی از سفر

شما را دعوت می کنم به گزارش تصویری از ۱ ساعت در برلین و ۵ ساعت در کپنهاگ:

در یکی از شب های اقامت در برلین، ملاقاتی داشتم با “فرشته ثابتیان” (صاحب وبلاگ “چمدانک”).

از او پرسیدم: در برلین کجا بروم که خاص باشد؟!

گفت: برو به قبرستان یهودی ها!

این شد که به قبرستان یهودی ها رفتم. بد نبود، اما خیلی خاص هم نبود.

نمایی از قبرستان

این قبرستان بیشترین فضای سبز را در میان قبرستان هایی داشت که تا کنون دیده ام. مثل این بود که وسط جنگل های شمال ایران راه بروی و آن وسط چند قبر هم باشد.

نمایی دیگر از قبرستان یهودی ها در برلین.

این عکس مفهومی را در “کپنهاگ” انداختم. شهری که جزو “شهرهای سبز” دنیا محسوب می شود و نقش دوچرخه در آن بسیار پررنگ و با اهمیت است.

آن ساختمان استوانه ای با سطح مقطع بیضوی که در سقفش دیده می شود، سالن سینماست.

نمایی از کپنهاگ!

نمایی دیگر

به نظرتان قوهای “کپنهاگ” به این درشتی هستند؟!

در تنهایی یک بعد از ظهر باز به قبرستان رفتم تا …

محل دفن این استاد را بیابم.

و نهایتا یافتم.

این مقبره ساده از آن “هانس کریستین اندرسن” است.

اگر کسی نداند فکر می کند که شاهد یک مسابقه دوچرخه سواری است. خیر، این تنها یک صحنه از هزاران صحنه اینچنینی است که هر لحظه در کپنهاگ رخ می دهد.

عکاس کوچک

همان

از برجی در داخل شهر بالا رفتم تا عکس بگیرم.

از آن بالا منظره شهر خیلی هم ویژه نبود.

نقشه شهر “کپنهاگ” را در تصویر می بینید. این شهر را می توان قدم زد. فکر کنم کلا با دو روز کامل (روزی ۸ تا ۱۰ ساعت قدم زدن) می توان به همه مکان های جالب توجه این شهر سر کشید. این دفعه بخش های بیشتری از شهر را درک کردم. این دومین مرتبه بود که به “کپنهاگ” سفر کردم.

بعضی از مکان های شهر در حال ساخت و ساز برای ایجاد ایستگاه مترو یا احداث ساختمان موزه بود. متوجه شدم برای اینکه حصاری که دور این مکان ها می کشند سرد و بی روح نباشد، از آن ها به عنوان صحنه ای برای آفرینش آثار هنری استفاده می کنند. در این تصویر می بینید که بر روی حصار، از انواع کفش به عنوان یک اثر هنری (اینستالیشن) اسفاده کرده اند.

همان توضیح بالا

گونه ای دیگر از آفرینش هنری بر روی حصار مکان در حال ساخت و ساز را در تصویر می بینید.

در این بخش از حصار، اتفاقی رقم می خورد که شهروندان با محل ساخت و ساز در کنش باشند. وقتی اینگونه باشد، نه تنها شهروندان و گردشگران بی اعتنا از این محل عبور نخواهند کرد، بلکه بعدتر (حتی چند دهه بعد) به یاد خواهند آورد که در فرآیند ساخت این مجموعه نقش خودشان چه بوده است. مفهوم جالبی است، نه؟

همان توضیح بالا

همان

گونه ای دیگر از آفرینش اثر هنری بر روی حصار

این دفعه، فرصتی پیش آمد تا از داخل باغ “تیولی” Tivoli که شهر بازی کپنهاگ به شمار می رود بازدید کنم. مبلغ ورودیه بدون استفاده از بازی ها، ۱۰۰ کرون (هر یورو معادل حدود ۷ کرون) است.

داخل باغ

یکی از بازی های داخل باغ

وقتی از باغ بیرون می آمدم، شب شده بود.

دیدگاه‌ها

  1. محمد صادق سبط الشیخ انصاری

    کپنهاگ چه زیبا بود و دل انگیز. برای آرامستان گردی جای شهرام خالی بود. ورودی باغ یعنی ۷۰۰ یورو بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. نرخ تبدیل کرون به یورو رو غلط نوشته بودم، درستش کردم. سپاس از توجه شما.

  2. یک آشنا

    سلام
    عکس اون دوچرخه با سبد چوبی ….؛ خود خودشه! از اون زیباییهای ساده ای که بدون هیچ حرفی باید فقط تماشا کرد. هر توصیفی راجع به این عکس ، احساس آدم رو ناتمام میگزاره.
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. بله. خودم این عکس رو خیلی دوست دارم.

  3. وحیده

    سلام . خسته نباشید. زیبا بود. راستی چه قدر فرهنگ استفاده از وسائل نقلیشون شبیه مشهد ماست! اینجا هم همش آدم فکر میکنه مسابقه رالی در جریانه!!
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  4. يك آشنا

    سلام دوباره

    هر کرون چند یورو است؟ یعنی شما برای ورودیه شهر بازی ٧٠٠ یورو پرداخت کردی؟ بابا دمت گرم عموآرش! پادشاهی!
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. اشتباه نوشته بودم، درستش کردم.

  5. زهرا دارایی

    مشخصا عامل زندگی در شهرهای دنیا، انسانها و امکان حضور پیاده در سطح شهر است و مسئولین شهری به دنبال افزایش حضور پذیری فضاها برای عابرین پیاده و پیاده مدار کردن شهرها هستند. اتفاقی که بعد از تجربه کردن مدرنیته و خودرو محوری، طراحان شهری، به عنوان راه حل برتر برای نجات شهرهاشون به اون رسیدن.
    حالا اینجا ما تازه به دنبال درک مجدد تجربه شکست خورده نیم قرن پیش انها هستیم و جالب تر اینکه برای ساخت این مارهای بتنی چمبره زده دور پیکره شهر، به خودمون افتخار هم می کنیم.
    آزموده را آزمودن خطاست. کاش به این حرف عمل می کردیم…
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از توجه شما.

  6. مریم ناوی

    سلام استاد
    در قبرستان یهودی ها بر روی سنگ مزارها نمادها و یا علایم مخصوصی نظرتان را جلب نکرد ؟زیرا یکی از منابع خوب مطالعاتی ادیان مطالعه سنگ نوشته های مزارهاست.
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. شما کتاب “عدد، نماد، اسطوره” رو خوندی؟

  7. آنیتا

    Kheili jaleb budan va axaye zibaij bud
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قابلی نداشت.

  8. فریبا معلمی

    سلام اقای نورآقایی مرسی از به اشتراک گذاری تصاویر زیبا از این دوشهر که بهترینش دیدن مزار هانس کریستین اندرسن بود از نظر من .یاد دوران کودکی و داستانهای ایشون افتادم .خوب و خوش باشین
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قابلی نداشت.

  9. شیما و علی

    سلام
    جالب بود. به خصوص اون مقبره هانس کریستین اندرسون که متاسفانه یادمون نبود که میشه تو کپنهاگ دید?!!
    سال قبل ما ۴ شب تو کپنهاگ اقامت داشتیم و با برنامه ریزی فشرده ای که معمولا تو سفرامون از صبح تا شب می چینیم بازم نشد که همه دیدنی های این شهر زیبارو ببینیم! به نظر ما با ۲ روز تقریبا غیر ممکنه بشه حتی بخشی از زیبایی های این شهر دوست داشتنی رو درک کرد! به خصوص اگه یه سری موزه ملی زیبا ، بزرگ و خارق العاده شهر که اتفاقا رایگانه بزنی و البته با فاصله کمتر از نیم ساعتی که تا مالمو داره یکسر اونجا هم بری !
    کپنهاگ از زیباترین و دوست داشتنی ترین شهرهایی هست که تا حالا دیدیم و جایی هست که حتی برای زندگی کردن هم دوستش داریم .
    موفق باشی
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. زنده باد شما دو نفر. راستی براتون بگم که بعضی از مسافران من با وبلاگ و نوشته های شما آشنا هستند.
    در مورد “کپنهاگ” من نوشتم که با دو روز پیاده روی میشه به مکان های جالب توجه سر کشید. این خیلی فرق داره با دیدن موزه ها و عمیق شدن در داستان یک شهر. به امید دیدار.

  10. سامیه مهر

    توقع زیادی اما ارزو کردم مثل اندرسن آرامگاهم زیر یک درخت باشه
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. چرا توقع زیادیه؟ ضمن آرزوی سلامتی و شادابی و عمر خوش برای شما، میتونید بخواهید که سر مزارتون درخت بکارند که از خود شما بارور بشه.

  11. بابک

    سلام با اینکه دو روز کپنهاگ بودیم خوندن نوشته هاو عکسهای شما برای ما تازگی داشت … ممنون
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  12. شهریار (سفرنویس)

    سلام
    از اینکه هر جا اسم قبرستان و آرامستان می آید ، دوستان یادم می کنند ، خرسندم
    یک نکته ، جدیدا در آرامستان بهشت زهرا ، اجازه کاشت درخت نمی دهند ، می گویند برای یکسان سازی قبور، البته با کمی پرداخت، می توانید بکارید (جهت آگاهی آن دوست)
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  13. Masi

    شاید خیلی ها این روزها سفر کنن، اما چیزی که از دریچه ی چشم شما به ذهن ِمن ِ مخاطب میرسه
    شبیه هیچ کس دیگری نیست…..

    چون هیچ کس اون دوچرخه رو به زیبایی شما نمی بینه!

    از عکس های زیبا حرف نمی زنم آرش خان، سخن از نگاه ِ زیبای شماست استاد، حرف از قلم ِ شماست که جادو می کنه روی کاغذ.

    عکس دوم عکاس کوچولو و دوچرخه رو خیلی خیلی دوست دارم.
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس که همراهی می‌کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *