بهران چحل ثالگی انتشار فوری توسط آرش نورآقائی در یکشنبه, شهریور 30, 1393 انگار مست بودم که نفهمیدم مدت طولانی در خارزار سرگشته بودم. حالا وقتش است که بنشینم یک جایی و با دقت خارها را بیرون بکشم. حوصله اش را ندارم. احساس ایوب را پیدا کردم. بگذار کِرم کار خودش را بکند.