صبح امروز، چهارشنبه قبل از اینکه به تمرین اعضای تیم ملحق شوم، یک موتور سیکلت کرایه کردم و به مکانهایی از شهر Banjarnegara رفتم تا با مردم و طبیعت آن بیشتر آشنا شوم:
بازار روز
در این مغازه، نارگیل را به پودر تبدیل میکنند.
همان مغازه قبلی است و مرحله تبدیل نارگیل به پودر را میبینید.
بازار روز
در این مغازه، با توتونهای محلی که در تصویر میبینید روی هم چیده شدهاند، سیگار درست میکنند و برخی از مشتریها همانجا، از تولید به مصرف سیگار میکشند. مصرف سیگار در اندونزی به خصوص در میان جوانان کم سن و سال، زیاد است.
همان توضیح بالا
بدون شرح
مشتریانی که به بازار میروند، بعد از خرید با این وسایل نقلیه عمومی با نام محلی Becak به خانه برمیگردند.
یک دانه از این نارگیلهای خوشمزه را به قیمتی معادل ۲۰۰ تومان خریدم.
بعد از دیدار از بازار روز به بازار ماهیفروشان رفتم. دستی که در تصویر میبینید اگر خدا قبول کند متعلق به نگارنده است که مارماهیها را برانداز میکند.
بدون شرح
یکی از سرگرمیهای افراد در بازار ماهیفروشان، جنگ خروس است.
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
من قبلا هم جنگ خروس دیده بودم، اما تا به حال ندیده بودم که خروسها مثل کشتیگیران «زیر یک خم» بگیرند. باور کنید این خروسها به زیر بدن خروس مقابل میرفتند و پایش را بالا میآوردند. متاسفانه سرعت شاتر دوربینم بالا نبود که بتوانم عکسهای بهتری بگیرم.
از این میوه که نامش Alpukat است،…
این نوشیدنی را درست میکنند که جای شما خالی، فوقالعاده بود.
آبشار Curuk Pitu
این درخت میوهی Snake fruit است که قبلا خدمتتان معرفی کردهام. میوهی این درخت برخلاف درختان دیگر، پایین آن، در فاصلهی نیممتری از سطح زمین و همانجایی که برگها دیده میشوند، میروید.
سعی دارم زیر آبشار صخره نوردی را امتحان کنم.
لذت وصفناشدنی: با فشار آب ماساژ گرفتیم.
بدون شرح
بدون شرح
این آقا به بالای کوه و در نزدیکی آبشار آمده بود تا مسابقهی پرواز کبوترها را برگزار کند. دوتا دوتا کیوترها را پرواز میداد و با موبایل به کسانی که در پایین منتظر بودند، لحظهی پرواز کبوترها را اعلام میکرد.
مایع داخل این دو بطری (یکی ترش و یکی شیرین) را با هم مخلوط میکنند و نوشیدنی به نام Wedang Serayu درست میکنند. این نوشیدنی مخصوص جاوه Java است و میبینید که بخشی از نام رودخانه را هم در خودش دارد. نام مایع داخل بطری سمت راست، Beras Kencur است و مزهی ترش دارد و نام مایع بطری سمت چپ، Gula Asem و مزهی شیرین دارد. Oki اسم یکی از دوستان اندونزیایی است که اینجا با او آشنا شدیم. او ما را با خانوادهاش و همچنین این معجون استثنایی آشنا کرد. امیدوارم شما هم شبی این نوشیدنی را در کنار رودخانه، همراه با صدای جیرجیرکها، در آرامش، بنوشید.
پینوشت: همهی طبیعت و خوراک اندونزی آدم را شاد میکند. راستی من چرا باید به ایران برگردم؟
دیدگاهها
سلام
سفر مجازی هم خوب چیزی هست ها
واقعا عکس فوق العاده است
سلام
مرسی بابت گزارش جالب و همچنین اطلاعات مفیدتون. منم آرزوم اینه که روزی مثل شما بتونم با فراغ بال همه جا رو بگردم. واقعا خوش بحالتون
خوش بگذره
چه حوب که سفر ی خوب داشتید . من از بازار روز و وسیله نقلیه که بعد از خرید بارها را با آن می برند خیلی خوشم آمد .ممنون
آرش خان
خدایی دمت گرم
……………………………………………………
جواب: سلام. لطف داری رییس.
سلام
آرش خسته نباشی
خیلی عادت ندارم به سایتت سر بزنم اما هر وقت میام یه چیزی توش پیدا میکنم. راستی هنوز و خوب اومدی
خوش باشی . میبینمت.
وای خدا، واقعاً جذابه!
چقدر قشنگه،
اون آبشار چقدر باید لذت می داشت!!!
راستی؛ “سوال ِ خوبیست!”
دقیقا مثا این هست که ما هم اونجا هستیم وهمراه شما لذت میبریم. ممنن از سفرنامه زیبا ومصورتون…
به به، مثل همیشه از خوندنتون و تماشای عکس هاتون لذت بردم استاد.
و میدونین چی توجهمو جلب کرد، اینکه چقدر با طبیعت گره خورده ان. تمام عکس ها پر از طبیعت بود.
انگار طبیعت بر آدم ها غالب بود در این شهر.
……………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. مثل همیشه سپاس که همراه هستید.