این متن در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۷ (۳ آذر ۱۳۹۶) نوشته شده:
در لابی هتل در شهر تسالونیکی نشستهام و در اندیشهام؛
“مکان” تقدس بیشتری دارد یا “زمان”؟
جواب را اینگونه جستجو میکنم که:
از آنجا که “زمان” پر رمز و راز تر از “مکان” است احتمالا مقدستر هم هست، راز تقدس میآورد.
از همین جا فکر سیال به این سمت لغزید که، ما سادهتر در مورد مردمان مکانها سخن میرانیم تا مردمان زمانها. شاید به این دلیل که، احساس میکنیم مکان را بهتر میشناسیم تا زمان را.
حتی گویی نبودنمان در مکان را بهتر تاب میآوریم تا نبودنمان در زمان را.
شاید به همین دلیل بشر جاودانگی را جستجو میکند، او جاودانگی را بیشتر در زمان میخواهد تا در مکان.
و شاید بیهوده نباشد این اندیشه که، به همین دلیل تفکر سفر در ابتدا، سفر به جهان ناشناخته (جهان مردگان) بود. جاودانگی اگر هم در زمان نهفته باشد، بشر تعبیر مکانیاش را میفهمد یا میفهمیده.
خلاصه، سفر مقوله جالبی است که آدمی در آن مکان را در مینوردد ولی از زمان هم فهمی عایدش میشود. این بردار سفر در صفحه زمان-مکان خیلی هم موازی با مکان نیست، کمی شیب دارد، این شیب هم کشش زمان است بر بردار.
دیدگاهها
زنده باد
عاااالی بود
اما شاید بعد سومی هم وجود داشته باشه…چیزی شبیه انگیزه که شیب بردار رو تحت تاثیر قرار میده
……………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. همه چیز امکان داره.
زیارت مکان های مقدس از آن نوعی که در تطور تاریخ و جبر سلاطین و حکام بی نصیب از تغییر کاربری نمانده اند مانند معابد مهری که آتشکده شدند ، آتشکده هایی که مسجد شدند و مساجدی که کلیسا شدند، این گمان را در ذهن من به بار می نشاند که تقدس مکان ناشی از زمان است. “زمان” ی که عنصر زر و زور به شدت در شکل بخشیدن باورها و عقاید، بالاخص باورهای دینی در آن دخیلند. مقدس شدن یا باقی ماندن تقدس مکان، آنچنان آمیخته در ظرف زمان است که تو گویی این عنصر برهه و مقطع زمانی است که تندیس های باشکوه و جلال خدایان را زمانی مطاف رازورزان و زایرانش می کند و زمانی غارتگران و دشمنانی به حقد و حسد زیر سم اسبان هزار تکه اش می کنند و به یغمایش می برند.
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس.
چه خوش است رهایی از بعد مکان و زمان
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. فکر کنم خوب باشه.
یعنی شاهکاره محض ِ این نوشته، هر دستنوشته ایی از شما می خونم، به خودم میگم: چرا تا حالا اینجوری نگاهش نکرده بودم؟ بعد هزار بار تو دلم تحسینتون می کنم . این ذهن و دیدگاه رو با چه معجونی پرورش دادین که اینقدر درخشان و متفاوت و عمیق شده؟
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس که توجه میکنید.