در ادامه نوشته قبلی

ضمن قدردانی از همه دوستانی که نسبت به نوشته (post) قبلی بنده اظهار نظر و ابراز تاسف همدلانه کرده اند، تصمیم گرفتم چند نکته را در اینجا مطرح کنم تا بدانید برای چه این همه ناراحتم:

۱- یکشنبه شب (۲۱ اردیبهشت ۹۳) دعوت شده بودم به دومین همایش همبستگی ملی که به منظور رونمایی از آثار فرهنگی – هنری جام جهانی در سالن اجلاس سران تشکیل شده بود.
شاهد بودم که از همه اقصی نقاط کشور، هنرمندانی گرانمایه آثار ارزشمندی را خلق و آن را با جان و دل تقدیم کرده بودند به تیم ملی. در این مراسم از ترانه “احسان خواجه امیری” که به منظور حضور تیم ملی در برزیل ساخته شده بود، چندین فرش، تابلوی معرق و چندین توپ فوتبال که به روش های متفاوت ساخته شده بودند، رونمایی شد.
آن وسط من یک بسته بروشور در دستم گرفته بودم و دنبال کسانی می گشتم که بتوانند این ها را به بازیکنان تیم ملی که در مجلس هم حضور داشتند، برسانند. لازم به ذکر است که این بروشور توسط کارگروهی که هنوز در پی دغدغه های تصویر یوزپلنگ بر روی پیراهن تیم ملی است با وسواس تهیه شده.
در این بروشور ما توضیح داده بودیم که اصلا چرا “یوزپلنگ” انتخاب شد که بر روی پیراهن تیم ملی نقش ببندد. همچنین ویژگی های این گونه نادر جانوری را توضیح داده بودیم. ما فکر کردیم احتمالا بازیکنان تیم ملی فوتبال خیلی با ویژگی های یوزپلنگ آشنا نیستند و احتمالا زمانی فرا می رسد که خبرنگاران جهان از ان ها در رابطه با این تصویر سوال می کنند. بنابراین شایسته نیست که بازیکنان ما از تصویر نقش بسته بر روی پیراهنشان اطلاعاتی نداشته باشند و برعکس اگر بدانند می توانند مبلغان خوبی برای احساس مسوولیت ملت ایران نسبت به محیط زیست باشند.

به هر حال، کسی من را جدی نگرفت و این بروشور به دلایل مختلف توزیع نشد. می خواهم بگویم ما از قبل این را پیش بینی کرده بودیم ولی وقتی موضوعی جدی گرفته نشود، به هیچ جایی نمی رسد.

۲- ما در ماه های گذشته درخواست و حتی عنوان کرده بودیم که اگر برخی از اعضای تیم ملی از “کوشکی” یا “دلبر” بازدید کنند، هم برای شناخت مردم از این گونه و هم برای شناخت خود اعضای تیم اثرگذار خواهد بود. به صورت غیر رسمی جواب داده شد که احتمالا مربی تیم ملی و فدراسیون چنین چیزی را نمی پسندند. ولی در کلیپی که در حین مراسم پخش شد بنده دیدم که تیم ملی در سفر به آفریقا، از باغ وحش بازدید کرده اند و حتی از آنها در کنار یوزپلنگ های آفریقایی فیلم گرفته شده. شما بگویید که این موضوع چقدر دردناک است؟

۳- کارگروه حمایت از یوزپلنگ آسیایی وقتی بر روی طرح کار می کرد که هنوز امید چندانی به نقش بستن تصویر یوزپلنگ بر روی تیم ملی نبود. مثل حالا نبود که این تصویر نقش بسته. ما در ان زمان تحت فشار خیلی شدید، کار کردیم و بی محبتی ها را نادیده گرفتیم. بنده شخصا از طرف فدراسیون و دیگران تحت فشار بودم که زودتر عکس هایی از یوزپلنگ و حتی طرح را برایشان ایمیل کنم. از طرفی سو تفاهم هایی با برخی از دوستان گرافیست و طراح داشتیم. به هر حال و با هزار دغدغه ما طرح را آماده کردیم و آن را به دست فدراسیون رساندیم.
در روز ۱۲ بهمن هم از طرح ما رونمایی شد و هم از پیراهن تیم ملی. با تعجب دیدیم که اصلا تصویر روی پیراهن طرح ما نیست. کسی هم هرگز به ما نگفت که آن طرح از کجا آمده. خیلی شفاف ماست مالی کردند قضییه را. اما من و ما چه می توانستیم بکنیم؟ حالا که پیراهن رونمایی شده بود، حالا که تلاش های بی وقفه جواب داده بود، آیا ما باید می گفتیم که این طرح ما نیست و جار و جنجال راه می انداختیم؟ نه، این کار را (درست یا غلط) نکردیم. ما به طرح تن دادیم. فقط تذکر دادیم که طرح فعلی پر رنگ تر باشد. گفتند پررنگ تر می کنیم.
من با اینکه شخصا طرح را دوست نداشتم، هرگز تا امروز چنین موضوعی را عنوان نکردم. چون این طرح پیراهن تیم ملی کشورم بود.

بعدها هرگز از طرح کارگروه هیچ استفاده خاصی نشد. نمی دانم پس چرا از ان رونمایی کردند؟ فدراسیون انگار نمی خواست مساله یوز پررنگ باشد. این را جایی رسما به ما گوشزد کرده بودند. هرگز از ایده سخن به میان نیامد. هرگز طرح کارگروه مورد حمایت قرار نگرفت. جالب است که در همین روز از کارگردان سریال پایتخت تقدیر شد اما از ایده ماجرا و کارگروه هیچ حرفی زده نشد. مگر سریال پایتخت در ان قسمت به محیط زیست و یوز نپرداخته بود، پس چرا کار کارگروه نادیده گرفته شد؟

چندین مرتبه به ما گفته شده که از طرح کارگروه در پکیج های فرهنگی استفاده می شود، ولی تا امروز اگر شما پکیج دیده اید، من هم دیده ام. شاید این کار را کرده باشند یا بکنند، اما دیگر ارزشی ندارد.

۴- حالا این خبر منتشر شده:

http://khabaronline.ir/%28X%281%29S%28ykol5lglkv3%29%29/detail/354783/sport/iran-soccer

درد من این نیست که چرا طرح ما را نادیده گرفتند، درد بزرگ من این است که چرا در این مملکت این همه نادانی موج می زند؟

درد من این است که چرا این ایده که می توانست جایگاه ایران را از لحاظ مسوولیت زیست محیطی و همچنین مشارکت خودجوش مردمی در مکان بسیار ارزشمندی قرار دهد، حتی منجر به یک اتفاق مالی برای حفاظت از یوزپلنگ و نهایتا محیط زیست این کشور فلک زده نشد؟

درد من این است (اگر خبر درست باشد) که چرا باید نقش پیراهن تیم ملی از یک وبسایت که طرح آماده دارد خریداری شود؟
ما که دیر اقدام نکرده بودیم. ما وقتی اقدام کردیم که هنوز ایده توسط فیفا تصویب نشده بود. بگذریم از اینکه فدراسیون در ابتدا نامه دریافتی از فیفا را درست ترجمه نکرده بود و در خبرها گفتند که اساسا نقش یوزپلنگ بر روی پیراهن تیم ملی ایران تصویب نشده. این که دردش خیلی زیاد است و نمیخواهم به آن بیش از این بپردازم.
حتی اگر طرح کارگروه زیبا نبود و اشکال داشت، باز یک طرح وطنی بود. باز طرحی بود که از میان چندین طرح چندین طراح انتخاب شده بود. باز طرحی بود که ما، فرزندان این مرز و بوم تولید کرده بودیم.

درد من این است که چرا ما با ایده های نو اینگونه برخورد می کنیم؟

دیدگاه‌ها

  1. رامین

    آرش جان
    درد تو هم درد من است.خیلی خوب می تونم بفهمم چی میگی.حقیقت فراتر از واقعیت است و حقیقت این است که بی وجودی و بی مسئولیتی تماما موج میزند.حقیقت این است که ما شعور خود را چنان بسته بندی شده کنار گذاشته ایم که از قدرت فهمون کاسته شده…
    آرش ما هم با تو هم دردیم.قصه این جنجال ها از طرفی بد و از طرفی خوب است.خوب است چون پرده ها برافتد و بی کفایتی یک مشت دلال کثیف در اصلی ترین جایگاه های این مملکت روشن می شود اگرچه این کثافت اینقدر همه جا رو گرفته که بالاتری هم فقط نگاه می کنند ..
    و بد است چون وجهه فرهنگ و ورزش ما را در جهان لکه دار می کند.
    ای کاش کمی افتاده تر باشیم کمی بی ادعا تر و فراکل نگر تر باشیم
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از توجه تو.

  2. سمیه

    ریشۀ تمام مشکلات انسانها جهل و نادانی است. علم به انسان همه چیز می دهد و جهل همه چیز را از انسان می گیرد
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس. اما به نظرت این حرف کلی چه چاره ای از ما دوا می کنه؟

  3. مهدی اسماعیلی

    آرش عزیز
    سلام ودرود
    مراتب تاسفم از کار خودپرستان وسوءاستفاده از تلاشتان را گفتم اما حالا می خواهم خوشحالی وتبریک را نثارتان کنم از حرکت ارزشمنذی که در تاریخ این سرزمین کهن باقی خواهد ماند.
    شاید در بحبوحه ی تلاش برای تهیه ی طرح یوز ایرانی ومشکلات آن زیاد به چشم نیامده باشد که با استارت شما وگروهتان حرکتی فرهنگی در کشور آغاز شد که نه تنها شرق وغرب کشور که ده کوره های مرزی را در برگرفت .
    شاید دلمشغولی هایتان فرصتی ایجادنکرد که ببینید شکارچیان در استان های غرب کشور تفنگ های خود را شکستند ومردم روستای پشته تایباد در نوار مرزی خراسان که ماده پلنگی را با سنگ کشتند اینک باچشمانی باز از حیات وحش مواظبت می کنند ونوجوانانی که روزی حیوان آزاری می کردند حالا حیوانات وحشی را در محیط زندگی نمی کشند بلکه به محیط بانان برای بازگرداندن آنان به دامان طبیعت گزارش می دهند.
    شاید توجه نکرده باشید که نهضت مواظبت وتوجه به محیط زیست وگونه های جانوری که درچند سال اخیر با حیوان آزاری گره خورده بود بر مدارتغییر قرارگرفته وفرهنگ حفظ محیط زیست را با تلاش تان کلید زده اید.
    اینکه امروز دغدغه ای به نام حفظ یوز ایرانی وجود داردافتخاری است که توسط شما وگروهتان در تاریخ این سرزمین ثبت شده چه بگویند وچه نگویند ومن از اینکه شاهد تلاشتان از راهی دور بوده ام به خودم می بالم وتمام دوستدارانتان نیز اینچنین
    بگذار نگویند اما در نسیم در ودشت ونجات موجودی بی پناه تلاشتان زنده است واین است که در یاد می ماند

    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

    هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود

    صحنه پیوسته به جاست

    خرّم آن نغمه که مردم بسپارند با یاد
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از محبتت. اما ما هنوز خیلی کار داریم.

  4. مهدی اسماعیلی

    آرش عزیز
    حتی پیش از ان که درسریال پایتخت در نوروز۹۳ به یوز ایرانی اشاره شود افتخار یادآوری واقعه ی تاسف بار خطر انقراض نسل یوز ایرانی توسط شما ثبت شدوتغییر دیدگاه مردم درحفظ محیط زیست کلید خورد .
    گرچه بزرگان ورزش می توانستند نقشی مفید تر داشته باشند لیکن این کم لطفی از ارزش کارتان نکاسته ودر آینده ای نزدیک “کوشکی} و{دلبر}فارغ ازهیاهوی قدرت در دستان کودکان ایرانی جان می گیرند .
    تلاش تان مستدام باد
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس فراوان که به این مسائل توجه دارید. پیروز باشید.

  5. نهال

    اگه وقت داری
    برنامه “گنج حضور” را ببین ریلکس میشی و آرامش پیدا میکنی. ازخشم ت هم کاسته میشود
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. اگه وقت کنم…

  6. حمیدرضا میرزاده

    آرش عزیز
    اینکه از طرحی خارجی استفاده شده در حالی که طرح های ایرانی نیز وجود داشت خوب نیست اما نه به آن اندازه که ایده اصلی و هدف اصلی را تحت الشعاع قرار دهد. ایده نابی که تو درباره یوزپلنگ و حیوانات در معرض انقراض ارائه کردی، بسیار بزرگتر و والاتر از آن است که با یک سهل انگاری و اشتباه کوچک زیر سوال برود.
    به نظرم بهتر است به جای آنکه وقتمان را صرف جنجال‌هایی کنیم که خودمان عاملان و دلایلش را می‌دانیم، روی هدفمان کار کنیم.
    …………………………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. حمید عزیز، ما کارمون رو جلو میبریم. یا خسته میشیم، یا کم میاریم یا پیروز میشیم. فعلا که هستیم. سپاس فراوان از تو که روشنگری می کنی و توجه داری.

  7. saeid ayoubi

    آرش عزیز
    هیچ حرفی برا گفتن نیست جز اینکه فقط باید تاسف خورد که مملکت داره تو آتش جهل و نادانی میسوزه
    شرافت مردانی مثل شما قابل تقدیره مرد
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. به غیر از اینها، سودجویی است که داره آزار میده.

  8. سین سین میم

    واقعا از خوندن این مطالب قلبم درد گرفت
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. از همدردی سپاسگزارم.

  9. مهدیس

    سلام. سپاس که ناگفته ها را با ما در میان گذاشتید. حرف من همان است، شما هم خود بهتر می دانید … یوز روی شانه های فوتبال ایستاد و آمد بالا و دیده شد، حالا این پروژه روی سر این ادم ها پا گذاشته و از آنها عبور کرده … خیلی بزرگتر از این حرفها شده، به همین دلیل مذبوهانه تلاش می کنند تا نادیده بگیرندش … عمداً نمی خواهند حرفی از کارگروه باشد، خودشان هم می دانند در مقابلش خیلی کوچکند … مشکل این مملکت هم همین است، ادم های کوچک در مقام های بزرگ … هیچکدام از این سمت ها سایز هیچکدامشان نیست، لباس مدیریت به تنشان زار می زند … ولی کوتاه نمی آیند بس که قبیحند … حق داری خسته باشی، حق داری اعتراض کنی، حق داری سرشان فریاد بزنی … ولی نباید ناراحت باشی … اجازه نده این دست های ناپاک شادی پیروزیت را بر هم بزنند …
    امیدوارم جمعه بتونم بیام و ببینمتون، شاد زی
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. مهدیس من خیلی دیر احساس پیروزی می کنم. اگر پروژه دوم (کودک، محیط زیست، فوتبال) به نتیجه ای که میخوام برسه، خوشحال خواهم بود. وگرنه ناراحتی ها آنقدر هست که احساس پیروزی نکنم.

  10. پروین میرعنایت

    واقعا مایه تاسفه ولی چشمتون به هدف باشه ازاین سنگهاتوی هرجاده ای کم وبیش هست
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. سپاس.

  11. مريم

    سلام آرش جان
    در مورد اشکالات سیستم و سوء مدیریت و چرخه معیوب کارها و از طرف دیگه مغرضانه برخورد کردن با خلاقیت و حرکات مثبت و … هرچی بگم بازم حق مطلب ادا نمیشه. باهات همدردی میکنم و میفهمم چقدر دردناکه این وضعیت…اما گذشته از همه این حرفها این طرف داستان رو هم ببین که با دوستات یه قدم بسیار بزرگ برداشتین. این دغدغه یی که از چند ماه پیش بین عامه مردم دیده شده برای یوز ایرانی از کجا اومده؟؟؟ شما زحمت فراوووونی کشیدین که یه بخشش رو خواستن به نام خودشون مصادره کنن و اینطوری اشتباه کردن اما بقیه ش چی؟ یه حرکت اصیل که جای خودش رو پیدا کرده و خیلی خیلی موفق تر هم خواهد بود
    فردا روز بهتریه 🙂
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. امیدوارم که فردا روز بهتری باشه. سپاس.

  12. رضا

    حالا که می بینم آقا حق داری شاکی باشی
    اصلا شکر زیادی هم خوردند با این طرحی که زدند
    من به شخصه طرح شما را می پسندم
    ام ای کاش می فهمیدند
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. سپاس.

  13. شاهین

    باسلام،
    دغدغه حفظ محیط زیست در حالی طی چند سال اخیردر میان عامه مردم همگانی شده که حتی آنهایی که تا دیروز با شکار، آسیب رسان به آن بود ا ند را در نوردیده اما آیا به همان نسبت که عامه مردم تحت تاثیر این فرهنگ قرار گرفته و به آن بصیریت پیدا کرده اند آیا مسئولین تحصیلکرده ما!!! به همان نسبت در ارتباط با موضوع محیط زیست بصریت پیده کرده اند ؟ ……
    یه پیشنهاد : همچانکه آقای روحانی در مورد حوزه هنروفرهنگ بدرستی گفتند که خط مشیء این حوزه باید توسط اهل خودش وبا نظارت غیر مستقیم دولت انجام پذیرد شاید اگرحوزه محیط زیست هم از نظارت مستقیم دولت خارج وخط مشیء وسیاستهای راهبردی آن توسط اهل نظر این حوزه تدوین شود افق های روشنتری در انتظار آن باشد.
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب. سلام. سپاس از شما. در مورد این پیشنهاد شما باید همفکری کرد. آنچه که باعث میشه محیط زیست ما ضربه بخوره بیشتر به سودجویی افراد و به نادانی مردم برمیگرده. برای نادانی مردم میشه فعالیت های مردمی انجام داد، اما برای جلوگیری از سودجویی و رانت خواری، نمی دونم میشه یا نه.

  14. ممسادق

    درود بر آرش عزیز
    حرف شما بجاست و تمام بی توجهی ها را درک میکنم اما یک گله کوچک از کارگروه شما دارم و آن اینست:
    شاید شما من را نشناسی ولی میدانم محمد گایینی و پرویز شجاعی عزیز که از دوستان من هستند به خوبی با افکار من و اینکه من یه فعال در زمینه حمایت از محیط زیستم آشنایند و با توجه به اینکه یکی از زیستگاه های این گونه در استان یزد هست شاید می توانستم ( که البته با تمام وجود و به اندازه تواناییم حاضر به همکاریم) در این منطقه از نظر فرهنگی و پیش برد اهداف شما به عنوان یه دوست کمک کنم.
    جالب اینجاست که از سفر شما به بافق و برگزاری بازی تیم هنرمندان الان و از طریق این سایت با خبر گشتم!!!
    لذا با توجه به اینکه خیل دوستان ما در سراسر کشور همگی دلبسته طبیعت هستند بهترین کار یک فراخوان بین دوستان وبلاگ نویس دوستدار طبیعت هست تا هرکس به سهم خود قدم کوچکی برداشته و قبل از جهانی کردن این موضوع آنرا ملی و منطقه ای کنیم.
    باز هم از پیگیری ها و حسن نظر شما راجع به این گونه وحشی مهم بسیار سپاس گذارم
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم. امیدوارم که در بقیه فعالیت ها در خدمت شما باشیم. به امید دیدار.

  15. پورنگ پورحسینی

    آرش عزیز، تردید ندارم که شما به هدف با ارزش خود رسیدید. شاید یکی از صدها شاهد این مطلب حکایتی باشد که یکی از دوستان از دستفروشی که با ذوق، پیراهن هایی را که تصویر یوز آسیایی بر آنها نقش بسته بود و در میدان هفت حوض می فروخت، نقل کرد. تردید ندارم که در مسابقات جام جهانی نیز تصویر یوز آسیایی زیبا (ولو از نوع ۱۲ دلاری آن!) توسط میلیونها نفر در سراسر سیاره زیبایمان دیده خواهد شد و به راستی آیا شما از طرح این ایده زیبا هدفی جز ایجاد یک جریان اجتماعی که به معرفی یوز آسیایی به عنوان نماد گونه گونی کم نظیر زیستی سرزمینمان به عموم ایرانیان و مردم دیگر کشورها منتهی شود، داشتید؟ …
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. پورنگ عزیز، محبت هایت همیشه برای ما انگیزه بخش بوده. بله، ما به اهدافمون رسیدیم. شاید حتی خیلی کمتر از این انتظار داشتیم. اما من از رسیدن به هدفمون حرف نمی زنم، از خیانتی که به این مردم میشه حرف میزنم. دو موضوع کاملا متفاوت هستند این دو.

  16. م

    سلام. واقعا متاسفم و فکر کنم با توجه به روحیه ی کمال گراییتون و این سنگ هایی که وسط راهتون انداختند نتیجه خیلی دورتر از اون چیزی بشه که خواستین اما تا حالاش هم کارتون قابل تقدیره، نه واسه آدما اما ته تهش واسه خودتون که بگید من تلاشمو کردم و به سهم خودم (که به اندازه ی وسعت دیدتونه و شاید به اندازه ی وسعت دید هزاران آدم عادی مثل من) کاری کردم برای طبیعت و برای ساختن یه دنیای قشنگ تر؛ و بقیش هم نمی گم مهم نیست، مهم هست، خدایی مهم هست ولی وقتی نمی شه گور بابای اونا که نمی ذارن. امیدوارم روزای شادترتون بیاد.
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از توجه شما.

  17. Masi

    برای پست قبلی و این پست، باید که چیزی نمی نوشتم چون فقط تازه کردن زخمهایی که احتمالا تا امروز هم به درستی ترمیم نشدن.
    تازه می فهمم وقتی از “نفهمی” برخی صحبت میکردین از چی حرف میزدین! وقتی از خستگی روحی می گفتین منظورتون چی بوده؟ و اینکه شما تقریبا بصورت مستمر تحت اینگونه فشارها هستین.

    برای قلب و روح و دلتون انگیزه، صبر و امیدواری بی پایان آرزو می کنم.
    چون سر و کله زدن با جماعت “نفهمی ” که فرق ارزشمندی و سودجویی رو نمی فهمن عجیب انرژی و صبر می طلبه.

    به احترام تماااام این سکوت های از سرِ میهن پرستی تون، دوندگی های ِ بی چشم داشتتون، صبر و نادیده گرفتن این جماعت جاهل و انجام تک تک این کارهای موندگار و بزرگتون کلاه از سر برمیدارم .
    به حق “آرش” هستین و فرزند این مرز وبوم.
    ………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. بزرگوارید. سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *