امروز صبح «بالی» را ترک کردیم. حدود ۲ ساعت پرواز کردیم تا از «بالی» به «جاکارتا» برسیم و من اکنون در فرودگاه «جاکارتا» این گزارش را مینویسم.
از آنجا که ما فقط دو روز در «بالی» بودیم، وقت نداشتم تا اطلاعات زیادی دربارهی این جزیرهی توریستی کسب کنم، اما همهی آنچه که درک کردهام را تقدیم میکنم. در این دو روز از مناطق Kuta, Legian, Seminyak, Sanur و برخی از بخشهای دیگر بالی بازدید کردم. این مناطقی که نام بردم شامل ساحل و بازار و دیسکو و رستوران و دیگر مکانهایی هستند که گردشگران در آنها به وفور یافت میشوند.
این نمایی از استخر هتلی است که ما در آن اقامت داشتیم. هزینهی یک اتاق ۲ تخته در این هتل، حدود شبی ۲۵۰۰۰ تومان است. با اینکه بالی یک جزیره کاملا توریستی است اما در فصلهای کم مسافر میتوان با حداقل روزی ۲۰ تا ۲۵ دلار از طبیعت و آرامش سواحل این جزیره لذت برد.
صبح روز ۵شنبه (دیروز) یک تاکسی گرفتم و از او خواستم تا مرا به بازار سنتی «بالی» برساند. در بازار سنتی همهچیز میفروختند. این عکس و چند عکس زیر حال و هوای بازار بالی را نشان میدهند. قبل از هر چیز بگویم اینجا مکانی نبود که گردشگران را بشود دید و من فقط برای اینکه سبک زندگی مردم بالی را بیشتر درک کنم به این بازار آمدم.
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
در بازار میوه انواع مختلف میوهها را میتوان دید. این یک نوع انبه و بسیار خوشمزه است.
این همان گلهایی است که هندوها تقدیم به خدایانشان میکنند. ۸۰ درصد جمعیت بالی را هندوها تشکیل میدهند.
همهی اینها را با هم مخلوط میکنند و مینوشند.
فعالیت در پشت بازار
بعد از دیدار از بازار از یک معبد هندو بازدید کردم. برای ورود به معبد هندوها باید اینگونه باشیم.
«استوپا» در معبد هندو
در بالاترین نقطهی «استوپا» بزرگترین خدا، Sanghyanywidhi قرار داده میشود. برهما، ویشنو و شیوا سه کاراکتر متفاوت از این خدا هستند.
بعد از دیدار از معبد هندو به موزهی «بالی» رفتم.
موزهی بالی
انواع ماسکهایی که در اجرای مراسم سنتی از آنها استفاده میکردهاند.
تا اینجا که من فهمیدم در اندونزی اژدها نمادی از کوه است.
این ایزدبانویی که در تصویر میبینید، چنگ به دست دارد و بر پشت قو سوار شده، کسی نیست جز «سرسوتی» که در اسطورههای هندی از او نام برده شده. از آنجا که حرف S در زبان سانسکریت به حرف H در فارسی باستان تبدیل میشده، این ایزدبانو معادل «هرهوتی» در اسطورههای ایرانی است. «هرهوتی» که الههی آب و رود است، همان کاراکتر «آناهیتا» را دارد.
بعضی از عکسهایی که گرفتهام از لحاظ کیفیت خوب نیستند اما تنها به دلیل معرفی مفاهیمی که درک کردم آنها را گرفتهام تا در موردشان بنویسم. در این تصویر یک زن و مرد را میبینید که زیر درخت موز ایستادهاند. این مرد و زن، خیلی شبیه به آدم و حوا هستند و این مجسمه اهمیت درخت موز در فرهنگ این مردم را مشخص میکند.
قبلا از جنگ خروسها عکس گرفتهام، اما این مجسمهی چوبی، قدمت این فرهنگ را در میان مردم اندونزی مشخص میکند.
نقاشی: درخت فلسفه
نقاشی: روستا و عشقبازی دو تن از اهالی
نقاشی: جنگ خروس
نقاشی: این گروه از مردم نشستهاند و یک نوع رقص محلی (مراسم سنتی) را اجرا میکنند. من بعد از ظهر به معبد Uluwatu رفتم و دقیقا چنین مراسمی را دیدم.
در این نقاشی قصهای روایت میشود که به این شرح است: یک زن که از فرزندانش نفرت داشت، آنها را می کشت تا قدرت جادوی سیاه را کسب کند، اما بعد از اینکه به فلسفهی بودیسم پی میبرد، عاشق فرزندانش میشود.
در بخشی از داستان «رامایانه»، «راما» به سوی یک آهو تیری پرتاب میکند، این داستان را در تصویر نقاشی شده میبینید. من در معبد Uluwatu همین داستان را به شکل رقص و نمایش دیدم.
یکی از تفریحات گردشگران در جزیره بالی، موج سواری یا همان Surfing است. جالب اینکه در این نقاشی مردم محلی را میبینید که در حال موجسواری هستند. احتمالا این ورزش در بالی قدمت دارد.
تابوت
اینجا ساحل Sanur است. وقتی موزهی بالی را دیدم یک تاکسی گرفتم و به این منطقه آمدم. ورودی تاکسی در بالی حدود ۵۰۰ تومان میشود و هزینه تاکسی برای گردشگران، خیلی زیاد نیست. بیشتر رانندگان تاکسی وقتی یک مرد در داخل تاکسیاشان سوار میشود، پیشنهادهایی از قبیل ماساژ و Young lady هم دارند. بیشتر زنانی که در بالی، روسپیگری میکنند از «جاوا» آمدهاند. قبلا اطلاع کسب کرده بودم (وقتی در «بانجارنگارا» بودم) که ۵۰ درصد ازدواجها در شهرهای بزرگ «جاوا» به طلاق منتهی میشود و ۴۵ درصد زنان شوهردار، شیطنت میکنند.
بدون شرح
معمولا هتلهای لوکس، ساحل اختصاصی دارند.
یکجوری عکس گرفتم که دینتان بر باد نرود.
سواحل Uluwatu
به معبد Uluwatu رفتم تا هم طبیعت منطقه را ببینم و هم نمایش «رامایانه» را که بعد از غروب آفتاب در ساعت ۶ عصر در فضای باز اجرا میشود.
بدون شرح
برای اینکه متوجه شوید از چه ارتفاعی عکس گرفتهام به قد و قوارهی ماهیگیران توجه کنید.
معبد «اولوواتو» را در انتهای صخره ببینید.
معمولا در کنار معابد هندو، میمون به وفور یافت میشود.
بدون شرح
جثهاش را میتوانید حدس بزنید.
بدون شرح
من که نفهمیدم چه کار دارند میکنند.
بدون شرح
راه رسیدن به معبد «اولوولتو»
غروب آفتاب در «اولوواتو»
جمعیتی از گردشگران که در معبد «اولوواتو» برای تماشای رقص و نمایش جمع شدهاند.
همان رقصی که در موزهی بالی نقاشیاش را دیده بودم.
همان توضیح بالا
پینوشت ۱: ماجرای سفر به اندونزی تمام شد. چند ساعت دیگر از جاکارتا به دوبی و از دوبی به تهران پرواز میکنیم. توضیح آخر این که در پروازهای داخلی اندونزی معمولا مالیاتی در حدود ۳ دلار باید بپردازیم. در ضمن برای ترک این کشور هم باید در حدود ۱۵ دلار یپردازیم.
پینوشت ۲: ساعت ۱۲:۴۵ روز شنبه – از وقتی که محل اقامتمان در بالی را ترک کردم تا به خانه در تهران برسم، ۲۹ ساعت در راه بودم و حالا بعد از کمی استراحت این آخرین خط سفرنامه را مینویسم.
تا بعد.
دیدگاهها
سلام . یادمه دم دمای سحر ۲۶ فروردین نوشته بودید :
سفر، حکایت عشق و رسوایی است انگار. همه چیز به من هشدار میداد که به این سفر نیایم؛ خوابهایی که دیدم، کارهایی که پیش آمد، دودوتا چهارتایی که با خودم میکردم،…
اما آمدم…
خوش حالم لذتی که سفرتون بهتون داد ، دودو تای شما رو خیلی هم چهار تا نکرد . و سپاس به خاطر زیبایی هایی که ما رو هم توی اونها شریک کردید. شراکتتون فوق العاده است .
دل و دین و همه را به باد دادیم رفت که رفت … چقدر خوشگل می شی با دامن شلواری یا شلوار دامنی کدودمش بود بالاخره ؟! رسیدن به خیر
خسته نباشید
ممنون که در طول سفر ما رو در تجربیات خودتون شریک کردید. براتون آرزوی موفقیت می کنم
من معتقدم هیچ صدایی مثل پارسی نمیتواند احساس را منتقل کند.حتی ادبیات فرانسه که زبان عشاق لقب گرفته.از عمق وجودم روز معلم را به حکیم تبریک عرض میکنم و از تمام مشقت هایی که در مسیر اهدافت میکشی تقدیر میکنم… شاگرد کمترین علیرضا
سلام
سفر واقعا جالبی بود
آقا چرا زود رنگ عوض کردید چرا لنگ پوشیدید
شما هم تو بخش فیلتر مخابرات کار می کنید
ولی در کل به گفته دوستان
روزتان پیشاپیش مبارک
من هم مثل همه دوستان تشکر میکنم .
از اینکه با سخاوت تجربه تان را با ما سهیم شدید ممنونم . بر قرار باشید و شاد
بازار سنتی تان با ان همه رنگ وسوسه برانگیز بود.حیف که از این همه زیبایی و ارامش به شهر خاکستری و شلوغمان بر میگردید.ممنون که مارا هم میهمانی بردید.اما شما و سانسور…؟!
درخت فلسفه خیلی ابهت فلسفی داشت . جناب نورآقایی زنده و پاینده باشید.
آرش جان با این گزراش های خوب و تصاویر جالبت ما رو هم در سفرت سهیم کردی
ممنون و تشکر فراوان
ممنون به خاطر تک تک لحظه های سفر، که میتونست برای خودتون باشه اما با گزارشهای زیباتون ما رو شریک سفر کردید.
سلام رسیدن بخیر همه چیز عالی بود استاد
آرش عزیز.
اول از همه ممنون از اینکه ما رو در لذت سفرهاتون شریک میکنید و به درستی به مطالعه سنت و فرهنگ مردم هر منطقه میپردازید.
اما هدف از این کامنت بیان نکته ای کوچک اما به نظر من مهم است. سانسور عکس (با محتوایی مانند عکس کنار ساحل) توهین به خواننده به شمار میاید. به محدودیت های شما و داشتن وبلاگ آگاه هستم، اما چرا ما خودمان به انجام رفتار ناشایست و گسترش فرهنگ تنگ نظرانه کمک کنیم؟ بارها در عکس های شما دیده ام که با هنرمندی بحث حجاب با انتخاب کادر و یا برش مناسب تصویر حل شده است. اینگونه ضمن رعایت حدود از انجام سانسور بی مورد و تبعیت از رفتارهای کوتاه نگارانه خودداری خواهد شد.
تاکید میکنم که کامنت من تنها به خاطر شناخت از شما (بر اساس نوشته هایتان) به عنوان یک انسان مبتنی بر اصول انسانی در جامعه بحران زده امروز، بیان شد. هدف من تنها گوشزد کردن رفتاری کوچک است که تحقیر بزرگی رو امروزه هم برای مردان هم برای زنان جامعه ما به همراه داشته است.
موفق باشید.
………………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما
۱- دوست من، آن عکس سانسور نشده، بلکه فقط سایهی سایهبان بر روی شخص افتاده و من تنها برای زیبایی و کنجکاوی، در تیرگی سایه اغراق کردم.
۲- اگر من را بشناسید شاید بدانید که بنده تا چه حد همیشه در معرض اتهامات و فحاشیها و …، فقط به دلیل سانسور نکردنها هستم.
۳- کسی که کوچکترین اطلاعات و ایدههایش را با دیگران سهیم میکند به فرهنگ تنگنظرانه کمک میکند؟ آیا شما به من حق نمیدهید که در ارائهی اطلاعات، روش خودم را به کار بگیرم؟
۴- سپاس از شما
درود بر شما
خیر مقدم ممنون از عکسها ی زیبا و گزارشهای بی دریغ
همیشه دلخوش و سلامت باشید.
سلام آرش عزیز،
ممنون از توضیحاتتون. منظور من از فرهنگ تنگ نظرانه، مربوط به سانسور (آن هم نه از طرف شما، بلکه تحمیل شده به شما) بود. با خواندن مطالبتون هم به عشق و علاقه شما و از طرفی حسادت ها و اتهامات به شما پی برده ام. هدف من از اشاره به این موضوع تنها این بود که فردی مثل شما (که در جامعه امروز ما مغتنم هستند)، به طور ناخودآگاه از سانسور (وقتی که به آن اجباری نیست) پیروی نکنند.
اما در مورد بند ۳ پاسخ، به طور قطع شما نه تنها میتونید روش خود را به کار بگیرید بلکه وبلاگ نوشته شخصی شما است. ضمن اینکه من اشاره نکردم که شما به فرهنگ تنگ نظرانه کمک میکنید. بلکه در صورتی که سانسور را به کار ببرید (که در این مورد خوشبختانه این طور نبوده)، به نظر من از فرهنگ نادرست پیروی کرده اید. این امر هم به معنای زیر سوال بردن باقی کار ها و زحمات شما نیست. توضیحاتی که در نوشته قبلی نوشتم هم به منظور جلوگیری از این سوء برداشت بود.
به هر حال باز هم ممنون از نوشته های شما و مطمئن باشید که با توجه به علاقه به این وبلاگ که جدیدا با ان آشنا شده ام این مورد رو مطرح کردم، آن هم به عنوان یک نظر (و نه تحمیل).
امیدوارم سلامت و شاد باشید.
……………………………………………………………………………………………..
جواب: ممنونم بابک خان
سلام ممنون از اطلاعات زیادی که به من منتقل کردید؛ براته آرزوی سلامتی و شادابی میکنم
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. خوشحالم.
خیلی ضعیف بود
نه منابعی نه ارجاعاتی فتوکپی هم بد چیزی نیست
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. نفهمیدم چی گفتید.
سلام و فقط ممنون
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام و سپاس.
سلام و عرض ادب . از وبلاگ زیبا با مطالب ونوشته ها و عکسهای بی نظیر شما استفاده بردیم .خیلی جالب و در خور توجه بودند ./با تشکر از شما .سلامت موفق و سربلند باشید ./پارک قیطریه .
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس از شما.
سلام
سفرنامتون خیلی پر وپیمونه! لذت بردم.
راستی اسم اون میوه خوشمزهه منگوستینه (mangosteen) مام تو مالزی خوردیم خیلی خوشمزس
رامبوتان هم همینطور.
همیشه به سفرهای خوب!
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. خیلی سپاسگزارم.
دوست گرامی درود بر شما. بنده در رادیو اقتصاد بخش گردشگری فعالیت میکنم. شما میتوانید در صورت تمایل با شماره ۰۹۱۹۷۳۹۷۷۲۳ و یا به آدرس ایمیل مذکور خاطرات خود را ارسال فرمایید.
……………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از لطف و محبت شما. تلفن بنده هم اینه: ۰۹۱۲۳۱۴۴۷۹۵
کشش و هیجان و رهایی این سفرنامه تک بود در بین سفرنامه هاتون، انگار همه چیز داشت این سفر، هر چیزی که یک سفر تمام عیار نیاز داره.
به واقع لذت بردم، مرسی که ثبت کردین، اصلا نمی دونم چطور خوشحالی خودم رو از اینکه بی خیال نوشتن نشدین ابراز کنم.
من عاشق قلم و دوربین شما هستم.
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاسگزارم.