از درد وطن مُستی کردن، ز مَستی نیست. در این سرزمین که نیو، نیوَه کُند، نه در روز حالی میماند نه در شب هالی. انگار ما همه هامی هستیم بی هیچ حامی. مَشَنگان قشنگ مَشنگ پنداشتهاند ما را. ما در فکر اینکه گستاخی نکنند به مرز، این مرزها گستاخی میکنند به ما. لَج کردهاند، ما …