هر شب به امیدی نگاهی به زاویهای از هیچ و در آخر هیچ! ………………………………… این جلاد که خود، خویش است، که پاره میکند و پراکنده وجود را، و نمیگذارد “همه” باشد، خود قربانی جلاد دیگری است که او نیز خود وجودی دیگری است در آستانه تکثری بی مقدار …………………………………… لب فشردهام تا سخن نگویم، اما …