بوی غروب میآید. غروب زمستان. از خانه بیرون آمدهام. همسایهای هفتاد ساله را میبینم. آن طرف خیابان ایستاده. سلام میکنم. کمی طول میکشد تا در تاریکی بشناسدم. به طرفم میآید. من هم به طرفش میروم. خوش و بش میکنیم. میگوید: کجایی؟ کجا کار میکنی؟ جواب من برایش مهم نیست. سوال بعدیاش مهم است. – کاری …
روز: دی ۱۴, ۱۳۹۴
در آستانه برگزاری نهمین گردهمایی راهنمایان گردشگری در استان اصفهان هستیم. “فرشته درخشش” عزیز (راهنمای گردشگری) به یادم آورد که در اولین سال برگزاری این گردهمایی چه بیانیهای را تنطیم کرده بودیم. حالا که به آن بیانیه نگاه میکنم، متوجه میشوم که چه راهی را پیمودهایم. یادم هست وقتی این بیانیه را تنظیم کردم، از …