روز: شهریور ۲۳, ۱۳۹۲

سفری دیگر

در راه فرودگاه امام خمینی هستم. در تاکسی نشسته ام، چشمانم از بیخوابی می سوزد و در تمام بدنم درد خفیف ناشی از خستگی جریان دارد. شیشه را پایین می آورم. باد خنکی می وزد. با خودم می گویم باید طاقت بیاورم. عوضش وقتی برگردم پاییز است، آن وقت در ایران سفر خواهم کرد و …