روز: اسفند ۱۰, ۱۳۹۱

پیاده روی در خیابان تنهایی

کاپشن صورتی به تن دارد. جلویم را می گیرد. ٨ ساله است. می گوید:”یکی بخر” نگاهش می کنم. دوباره می گوید: “یکی بخر” مردد می شوم و می پرسم: “چنده؟” – پونصد تومن – خیلی گرونه – آخه دلار گرون شده می خندم و ۵۰۰ تومان می دهم. برگه ای را از میان برگه ها …