جوشی بِنِه در شور ما…تا مِی شود انگور ما رادیوی اتومبیل کرایهای که سوارش شدهام ترانه پخش میکند. خواننده را نمیشناسم، سراینده ابیات را چرا. آرام با خودم تکرار میکنم: جوشی بِنِه در شور ما…تا مِی شود انگور ما برف میبارد. اتومبیلی که سوارش هستم روبروی بیمارستان قلب میایستد. زنی بچهای بغل کرده، مَردش کنارش …
روز: آذر ۲۶, ۱۳۹۱
یادمان ما بدینوسیله از راهنمایان گردشگری که در سالهای گذشته در گردهمایی سالیانهی روز جهانی راهنمایان گردشگری شرکت کردهاند دعوت میکنیم تا در مسابقه خاطرهنویسی “یادمان ما” شرکت کنند. ضوابط خاطرهنویسی به شرح زیر است: – خاطرهها باید توسط کسی نوشته شده باشد که حداقل در یکی از گردهماییها حضور داشته است. – خاطره میتواند …