طناب، تنها یک متر پایینتر از آفتاب، بیهیچ آرزویی، بیهیچ پیراهنی که آویزان شده باشد از آن با سکوت گیرههای زبانبسته خود را سرگرم کرده. گیرهها، دور و نزدیک از هم، بسان خری بیبار، بیکار لِنگ در هوا باقی ماندهاند. بیهیچ هیجانی، شهوتی یا عاشقشدنی تحت ارادهی یک خط راست بیتجربهاند. و آفتاب، آنقدر گیج …