روز: مرداد ۱۸, ۱۳۸۹

این روزها

این روزها اصلا کتاب نمی‌خوانم. این روزها فقط تکرار را تجربه می‌کنم.  این روزها فقط سعی دارم اشتباهاتم را کاهش دهم. این روزها به برداشتن لایه‌های بیرونی تفکر می‌اندیشم. این روزها خرده فرمایش‌ها را اجرا می‌کنم. این روزها سعی می‌کنم در مدت یک هفته اعتمادها را جلب ‌کنم.  این روزها اجتماع‌های کوچک یکسان از مردم کشورم را …

دَمِت گرم دکتر

مکان: چین، زمان: بهار ۱۳۸۹ چند نفر از مسافرانم تصمیم گرفتند برای رفتن به یک منطقه‌ی دیگر از شهر شانگهای از مترو استفاده کنند. بلیط مترو را خریدند و همه‌اشان از دروازه‌‌ای که بلیط‌ها چک می‌شود عبور کردند، فقط یک آقای دکتر نمی‌توانست رد شود. هر چقدر بلیط مترو را وارد می‌کرد، دستگاه نمی‌پذیرفت. بعد از ۵ دقیقه و …