۱- امشب از شدت سردرد خوابم نمیبُرد. رفتم جلوی تلویزیون دراز کشیدم تا فیلم شبکه ۲ را ببینم و این سردرد لعنتی را فراموش کنم. متوجه شدم که در گوشهی سمت چپ تصویر نوشته شده: “جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد”. چندین بار نگاه کردم و فکر کردم که اشتباه میبینم. بلند …
ماه: فروردین ۱۳۸۹
به آن غبار کوچک کوچک، که به همراه آن بالاترین، بالاترین، برگ چنار، رفته به استقبال بهار، غبطه میخورم. چه غبطهای! و در این حال، و چه نامربوط، به خود میگویم به چه میارزد اندیشه؟ و جوابی نیست… تا اینکه، در یکی از این زمانهای سنگین سردرد، خواب خوب میرباید مرا، و من در بهترین جشنوارهی “قطرات شور شبها”، …
برای نوشتن این متن (شناخت عدد هفت) نمیدانم چند روز (از قبل) وقت گذاشتم، ولی فقط برای ویرایش کردنش دو روز صرف کردم. باورتان بشود یا نه، برای نوشتن این متن، تمام کتابهای در تصویر را (بیشترشان را لغت به لغت) خواندهام. شما خوانندهی محترم اگر حوصلهی خواندنش را ندارید فقط به نتیجهی آخر (در سطرهای پایانی) مراجعه …
قبل از هر چیز: خدمت تمامی خوانندگان محترم این سایت عرض کنم که بنده گاهگاهی سعی میکنم متن کوتاه ادبی خلق کنم و همانطور که مشاهده میکنید، بخشی به نام «خیلی کوتاه، کمی ادبی» در این سایت وجود دارد. اینگونه نوشتن را تازه شروع نکردهام و همانطور که برای فعال نگاه داشتن ذهنم، هنوز گاهی به مسائل فلسفی و …
اتاقم نیمهتاریک است. آن بیرون بهار آمده، سعی دارد داخل شود. اما من جرات دعوت کردنش را ندارم. میترسم از بوسههای به غایت نرم و طولانی و شیرین. همهی بویهای پراکندهی پشت پنجره، این شکوفهها، آن کوه و ابر و آسمان، و از همه مهمتر آن نقشهای متعدد ماندگار سفر، هوس رفتن به جانم میاندازد. اما من از درون اینک، به یک …
برای اینکه با عنوان تحقیق (چگونه بشر از هفت به هشت رسید) رابطهی بهتری برقرار کنیم، میبایستی شناختی از عدد هفت و هشت داشته باشیم. عجالتا برای آشنایی با عدد هشت میتوان به متن زیر رجوع کرد. قابل ذکر است که بنده در این نوشتار، مفاهیم مربوط به عدد هشت را بیش از آنچه قبلا …
فکر میکنم فهمیدم که بگیر و ببند روزنامهنگاران حوزهی میراث فرهنگی از کجا آب میخورد. و تاکنون دو مرتبه شنیدهام که بنده نیز باید بروم.
در سال جدید، کتابها و نوشتارهایی هست که باید تمامشان کنم یا ادامهاشان بدهم. یکی از این تحقیقات، “چگونه بشر از هفت به هشت رسید” است که در این روزها به آن میپردازم. نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کنم این است که احتمالا کمتر کسانی (به غیر از دوستانی که در این پروژه …
در ذهنم طنابی بسته شده از این سر تا آن سر، و او آویزان است از آن، هر اندیشهای که میوزد، جان میگیرد و میآید به سویم. من در او محصور شدهام.
از آنجا که هر ساله در هنگام نوروز برای کشوری تور میبرم که قبلا نرفته باشم، و این مرتبه نشد که این طور بشود، در ابتدا برای این سفر چین خیلی خوشحال نبودم. خوشحال نبودم چرا که فکر نمیکردم بتوانم چیزی را فتح کنم و به تجربههایم بیفزایم. اما اتفاقاتی افتاد که حالا از این سفر به …
گزارش تصویری:
گروه ما، ۳ شب در شانگهای اقامت کرد، ۲ شب در هانگزو و ۵ شب هم در پکن اقامت خواهیم داشت. اکنون که این متن را مینویسم در اتاقم در هتل Marriot پکن نشستهام.
گزارش تصویری: