روز: بهمن ۲۲, ۱۳۸۸

در این نیمه‌شب، گزافه‌ای، مرهمی…

شور خرد(م) کجا رفت و اسطوره‌(ام) چه شد، تو بگو… تو بگو، من گرفتار افسون شهرزاد(م) یا دربند سوگ سیاوش… نمی‌دانم در پی شاخ زرین(‌ام) یا به نوروز جمشید دلخوشم… اما می‌دانم، نه فلسفه‌ی جغرافیا را خوانده‌ام نه از امپراطوری نشانه‌ها خبر دارم…  و می‌دانم که مرد دیدارهای دور نیستم، و تنها به سیری در سفرنامه‌ها قانعم… وااسفا، که در روزگاران این کهن‌دیار غرقم …