ماه: آبان ۱۳۸۸

گیل‌گمش ۶

رویاهای گیل‌گمش: در هنگام آمدن انکیدو به سوی گیل‌گمش، گیل‌گمش دو مرتبه خواب می‌بیند و آن را با مادرش در میان می‌گذارد. هر دو خواب‌ گیل‌گمش مربوط به انکیدوست و دو مرتبه خواب دیدن وی درباره‌ی یک موضوع، تاکیدی است بر رویای صادقه گیل‌گمش که البته بعدتر در داستان، متوجه حقیقت یافتن این رویاها هم …

گیل‌گمش ۵

تا قبل از سفر، چهار متن از تفسیر حماسه‌ی گیل‌گمش نوشتم. حالا که برگشته‌ام قصد دارم این سلسله نوشتار را ادامه دهم. به همین منظور یک پوشه‌ی جداگانه به نام «حماسه‌ی گیل‌گمش» (در سمت راست سایت و زیر عنوان «دسته‌ها») درست کردم و تمام این متن‌ها را در آن قرار می‌دهم تا دسترسی به همه‌ی نوشته‌های …

برداشت‌هایی از سفر به اروپا

شاید محتوای نوشته‌ی زیر برای کسانی که مطالب سایت را در طول سفر بنده مطالعه می‌کردند و یا در جلسه‌ی آخر (۲۶/ ۸/ ۱۳۸۸) انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران حضور داشتند، تا حدی تکراری باشد، اما این متن را برای روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها نوشتم تا تلنگری باشد برای مسوولان میراث فرهنگی و گردشگری.

نگاهی کوتاه به «مکان»و «زمان»، با بررسی رابطه‌ی میان «دوربین عکاسی و گردشگر»

در آخرین سفرم، بیش از هر مرتبه‌ی دیگری، به دوربین عکاسی‌ نزدیک شدم. همین موضوع بهانه‌ای شد تا به مضمون این نوشتار کوتاه بیندیشم: به نظر می‌رسد که اگر دوربین با گردشگر هم‌سفر است و ما این دو را در اغلب موارد با هم می‌بینیم به این خاطر است که سنخیت متناسب با هم دارند، در واقع هر …

برگشت به روزهای عادی

۱- همان‌طور که قبلا گفتم سه‌شنبه ۲۶ آبان‌ماه در جلسه‌ی “انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران” در مورد انگیزه‌های سفر به اروپا و دستاوردها صحبت می‌کنم. در این جلسه کمتر به محتویات سفر می‌پردازم، بلکه از حواشی، درک‌ها و برنامه‌ی آینده خواهم گفت. ورود برای همه‌ی دوستان آزاد است و به امید دیدار. ۲- نمی‌دانم شما که …

ایران

در حالی این نوشته را می‌نویسم که در درونم اشک می‌ریزم و نیم ساعت بیش‌تر نیست که به خانه برگشته‌ام. ساعت ۸:۱۰ صبح روز شنبه است. این نوشته می‌توانست عنوان «اروپا ۸۳» را داشته باشد و من در آن از رسیدنم به خانه بگویم و بنویسم که خوشحالم. اما خوشحال نیستم و اشک‌هایم به خاطر تمام شدن سفر نیست …

اروپا ۸۲

تنها چند ساعت دیگر به پروازم باقی است. شاید هم فقط چند ساعت مانده به فرودم. به کجا می‌بردم این طرح بلند آرزوها، تا به آن لحظه که می‌رسد از راه… به کجا می‌بردم این طرح بلند آرزوها، تا به آن لحظه که می‌رسد از راه… در این سفر: در آتش عشق هر شهری سوختم …

اروپا ۸۱

گزارش کوتاه و خلاصه از سفر:  سفرم از ۲۴ شهریور (۱۵ سپتامبر) شروع شد و تا ۲۳ آبان (۱۴ نوامبر) ادامه یافت (ادامه دارد). در واقع ۶۰ روز در سفر بودم و ۵۸ شب در شهرهای اروپایی اقامت کردم. در این مدت (با احتساب «واتیکان» به عنوان شهر- کشور) از ۳۴ شهر و ۱۰ کشور …

بروکسل: اروپا ۷۹

باز «جکی» بی‌ترانه، اما با گوهرهای فراوان… امروز (یازدهم نوامبر) با «جکی» در بروکسل و اطراف آن قدم زدیم و مثل همیشه اطلاعات فراوانی را از او دریافت کردم. ۱۱/۱۱، یعنی امروز، برای مردم بلژیک روز مهمی است، چراکه در چنین روزی جنگ جهانی اول به پایان رسید و برای همین، این روز تعطیل رسمی …

بلژیک: اروپا ۷۸

هر طوری که بود من توانستم ۴۰ ساعت را با ۵ یورو سرکنم و خودم را به بروکسل، جایی که «جکی» منتظرم بود برسانم. به این ترتیب وارد کشوری شدم که ۳۰۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت و حدود ده و نیم میلیون جمعیت دارد و زبان‌های رسمی که در آن صحبت می‌شود عبارتند از: «فلمیش»، «فرانسوی» …