روز: مهر ۲۸, ۱۳۸۸

فلورانس: اروپا ۵۳

شهر به خواب رفته و همسفران من نیز. زیر نور چراغ خواب، در حالی‌ برایتان می‌نویسم که سرمای پاییز را در نوک انگشتان دستان و پاهایم احساس می‌کنم. اما قلبم گرم است در شهری که نامش “فلورانس” است… اکنون می‌توانم پاهایم را ببخشم. اکنون می‌توانم چشمانم را هدیه کنم. اکنون می‌توانم جانم را فدا کنم. …