امروز صبح از CAPELLE MEDICEE (موزه و آرامگاه خانوادگی مدیچی) بازدید کردیم. در این بنا، علاوه بر نقاشیها و مجسمههای مختلف، چند مجسمهی ساخت میکلآنژ دیده میشوند که آنها را برای سنگ قبر خانواده مدیچی طراحی و اجرا کرده بود. بعد نفری ۱۲ یورو برای بلیط رفت و برگشت ترن به شهر «پیزا» دادیم و یک …
ماه: مهر ۱۳۸۸
شهر به خواب رفته و همسفران من نیز. زیر نور چراغ خواب، در حالی برایتان مینویسم که سرمای پاییز را در نوک انگشتان دستان و پاهایم احساس میکنم. اما قلبم گرم است در شهری که نامش “فلورانس” است… اکنون میتوانم پاهایم را ببخشم. اکنون میتوانم چشمانم را هدیه کنم. اکنون میتوانم جانم را فدا کنم. …
ایتالیا: همان شب اولی که به رم آمدم، مهدی فتوحی به من گفت که بوروکراسی اداری در ایتالیا وضع مطلوبی ندارد. حالا بعد از این چند روز که در شهر رم و فلورانس بودهام، این حرف او را بهتر درک میکنم. میخواهم در کافینت، از لپتاپ خودم استفاده کنم، میگویند امکانش وجود ندارد. میگویم چرا؟ …
فلورانس…فلورانس…فلورانس چنان شعورم را بارور کردهای که میتوانم شعر بگویم. اما نه امشب… ما صبح امروز (یکشنبه) رم را به مقصد فلورانس ترک کردیم. با ترن درجه دو، ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه زمان لازم است و ۴۲ یورو پول.
متاسفانه شرایط من در ایتالیا همچون یونان نیست. در بسیاری از سایتهای تاریخی کارت روزنامهنگاری را قبول نمیکنند و از طرفی ورودیها بسیار گران است. اکنون که این متن را مینویسم در فلورانس هستم و در هتلی که اقامت داریم ۵ ساعت اینترنت را ۳۰۰۰۰ تومان خریدم تا سایت را بهروز کنم. بنابراین شرایط مالیام خیلی جای شکر کردن ندارد. فعلا …
امروز هم تمام شد. هنوز یک روز دیگر در رم خواهیم بود و این در حالی است که بیشتر موزهها و مکانهای دیدنی را دیدهایم. هنوز رم در من همچون آتن نفوذ نکرده. رم شهری است که روح معماری فوقالعادهای دارد اما من روح مردم را ندیدم، درک نکردم. این مورد شاید مربوط به این باشد که به …
گزارش تصویری:
در این دو روز، فقط راه رفتهایم. مهدی فتوحی دستکمی از جکی ندارد. آنقدر ما را راه میبرد که از پا و کمر افتادهایم. به هر حال، توضیحاتی را به عکسهای عنوان (رم ۱: اروپا ۴۶) اضافه کردهام که میتوانید ببینید و اما:
اگر تا آخر سفر دیوانه نشوم شانس آوردهام. مجبورم خودم را به اندکی بیخیالی بزنم تا بتوانم دوام بیاورم. دو راه دارم برای اینکه از زیر این فشار بیرون بیایم. یا باید تا دو روز مدام برای این یک روزی که در رم بودم برایتان حرف بزنم و یا هیچ نگویم. راه دوم را انتخاب میکنم. …
«جکی» ساعت ۸ صبح، مسافرخانهای که در آن اقامت داشتیم را به مقصد ژنو ترک کرد و من ماندم تنها. در این یک ماه باران در شهرهایی که ما سفر کردیم، نبارید. اما همین امروز که میبایستی هتل را ساعت ۱۲ تخلیه میکردم و جایی برای ماندن نداشتم، بارید. به هر حال اتاق را تخلیه کردم، کولهپشتیهایم را …
خوب، سفرم به نیمه رسید، چنانکه پولم و احتمالا عمرم. اما یونان را چگونه یافتم؟ در یک کلام دوستش دارم. من اکنون Philellenos (دوستدار یونان) هستم. همانطور که قبلا هم گفتم امروز به «رم» پرواز میکنم. «جَکی» امروز صبح به ژنو پرواز کرد و من از این به بعد با دوستان دیگری همسفر خواهم بود که …
اگر یادتان باشد، عکسهایی که قبلا از آتن گرفتم و در این سایت گذاشتم، مربوط به موزهها و آثار باستانی و سبک زندگی شهروندان آتنی و بازار و … بود. در این دو روز آخری که در آتن سپری کردم، وقت داشتم تا شهر آتن را مرور کنم و چند عکس دیگر بگیرم…
حالا، تازه، بعد از ۲۰ روز، یونان کمی در من تهنشین میشود. حالا، تازه، هنگامیکه تاریخ و طبیعت، تنها الویتهای من نیستند، یونان را میبینم. وقتی به این نمیاندیشم که کدام رستوران ارزانتر است، وقتیکه نه بر صندلی کافه، بلکه بر روی جدول کنار پیادهرو نشستهام، وقتیکه به تماشای فوتبال جوانان و تاببازی بچهها در پارک …