ماه: شهریور ۱۳۸۸

اروپا ۹

۱- عکس‌های نوشته قبلی را کامل کردم، می‌توانید ببینید. ۲- تاسف و هزار مرتبه تاسف، که دفتر نوشته‌ها و دریافت‌هایم را گم کردم. به قدری ناراحتم که انگار همه‌ی حسم، دریده شده است. این چند روز بدبیاری هم زیاد داشتم. با سایت و همچنین با اینترنت مشکل داشتم، وقت کم داشتم تا تمرکز کنم و هنوز …

پاریس: اروپا ۸

چهارمین روز و آخرین روز اقامت من در پاریس تمام شد. اما احساس من از این شهر: این‌جا پاریس است. این‌جا مردم عادت دارند که ساعت‌ها در کافه رو به خیابان بنشینند، این‌جا پیرزن‌ها با هم نجواها می‌کنند و عشاق همدیگر را هر کجا که باشد در آغوش می‌گیرند. این‌جا رستوران، همچون موزه، همچون تئاتر، …

پاریس: اروپا ۷

سلام در دو روز گذشته این سایت مشکل پیدا کرده بود. فعلا حل شده، عکس‌های زیادی گرفتم که به زودی در این‌جا قرار می‌دهم. در روزهای دوم و سوم از کاخ ورسای، قبرستان معروف پق‌لاشز، برج ایفل، بخش مدرن پاریس و چند موزه‌ی بسیار زیبا دیدار کردیم. امروز لوور را می‌بینیم و فردا به یونان می‌رویم.

پاریس: اروپا ۶

نه این‌که اولین مرتبه باشد که سفر می‌کنم، نه این‌که اولین بار است که به خارج از کشورم سفر می‌کنم، نه این‌ است که برای نخستین بار به اروپا آمده‌ام که قبلا هم آمده‌ام، اما در این سفر،… در یک کلام… تخریب شدم. پاریس من را تخریب کرد. تخریب شدم به معنای واقعی. آن‌قدر که …

۱۰ ساعت پیاده‌روی در پاریس: اروپا ۵

به سوی پاریس: صبح، ساعت ۴:۴۵ از خواب بیدار شدیم تا از پرواز ساعت ۶:۳۰ ژنو – پاریس جا نمانیم. برای رفتن به فرودگاه، با تاکسی تلفنی تماس گرفتیم. کمتر از ۵ دقیقه تاکسی جلوی در خانه آماده بود. از منزل جکی تا فرودگاه حدود ۱۰ دقیقه طول می‌کشد و قیمت تاکسی برای چنین مسیری …

ژنوگردی با پای پیاده ۲: اروپا ۴

صبح روز دومی است که در ژنو هستم و از آن‌جا که فردا به همراه جَکی عازم پاریس هستیم، از خانه زدم بیرون و تا غروب هم برنگشتم. بیش‌تر روز را به پیاده‌روی و عکاسی گذراندم، اما نشستن رو به دریاچه و چشیدن طعم قهوه زیر آسمان آبی ژنو را نیز فراموش نکردم. گاهی لذت …

رنگ سبز فواره‌ی ژنو

یک خبر دارم و آن‌هم این است که قرار شده در روز شنبه، رنگ فواره‌ی ژنو را برای حمایت از جنبش سبز ایران، به رنگ سبز دربیاورند. خبر دیگر هم این‌که جمعه، شجربان در زوریخ کنسرت اجرا می‌کند. خبر بد این‌که برای هیچ کدام حضور نخواهم داشت. من فردا به پاریس می‌دوم.

شروع سفر: اروپا ۱

سه‌شنبه (۱۵ سپتامبر) ساعت ۱۵ به همراه پدر و مادرم راهی فرودگاه امام خمینی شدم. در راه فرودگاه اولین حادثه سفر رخ داد. یکی از تابلوهای راهنمایی مسیر، در اتوبان آزادگان در جای مناسبی قرار نگرفته بود. ناگهان دو راهی نمودار شد، پدرم زد روی ترمز و اتومبیل پشتی زد به ما. من که از …

شب آخر

    امشب بدجوری با این گربه هم‌ذات پنداری می‌کنم. عکس را حدود دو سال پیش در روستای گرمه گرفتم و یادم هست در آن لحظه به این می‌اندیشیدم که فلسفه‌ی گربه چیست؟ و امشب… همه‌ چیز را آماده کرده‌ام…خرید‌هایم را انجام داده‌ام، کوله‌پشتی‌ام را بسته‌ام، با دوستان خداحافظی کرده‌ام،… اما به این می‌اندیشم که …

گیل‌گمش ۴

انکیدو رام می‌شود: گیل‌گمش از حضور انکیدو باخبر می‌شود و رقیبی را در سر راه خودش می‌یابد. آن‌گاه به مرد صیادی که گزارش انکیدو را آورده و او را از وجود انکیدو باخبر ساخته، فرمان می‌دهد:”… به پرستش‌گاه مقدس «ایشتار» برو و زنی زیبا با خود بردار و به نزدیک او ببر و چون با …

گیل‌گمش ۳

مردم از گیل‌گمش – شاه راضی نیستند: در همان لوح اول علاوه بر توصیف زورمندی و توانایی گیل‌گمش که بسان نره‌گاو است، از ستمکاری او سخن به میان می‌آید. مردم شکایت گیل‌گمش را به خدایان می‌برند: “او، گیل‌گمش، پسری را به پدر بازنمی‌گذارد….دختری را به آن‌که دوستار اوست بازنمی‌گذارد.” (گیل‌گمش، برگردان احمد شاملو)