قبلا گفتم كه به همراه خانم سعادتيان بر روي يك تحقيق به نام «از هفت به هشت» كار ميكنم. تحقيق بسيار سنگيني است. همين حالا 34 كتاب جلوي رويم است كه بايد از همهاشان استفاده كنم و البته بايد به كتابهاي ديگر هم رجوع كنم. با اين همه واقعا نميدانم كه ميتوانم به نتيجهاي كه ميخواهم برسم يا نه.
تنها يك بخش از اين تحقيق، مربوط به هفت روز هفته است كه خودش مدتي از من و خانم سعادتيان، وقت گرفت. قبلا بخشي از اين مطلب را كه توسط خانم سعادتيان ترجمه شده بود، در سايت گذاشته بودم. اما حالا تكميل شدهاش را تقديم ميكنم.
الف: معاني روزهاي هفته و ارتباط آنها با سيارات هفتگانه
شنبه:
1- ریشه شناسی (ریشه یابی لغت)
Sæternesdæg به معنای روز سیاره زحل (Saturn)، از ریشه Sætern، Saturn، از Saturnus – خدای کشت و زرع – احتمالاً برگرفته از اتروسك، و به نظر ميرسد كه Saturday ترجمهای است از «dies Saturni»
2- توضیحات
شنبه روزی است که بین جمعه و یکشنبه واقع شده و روز ششم یا هفتم هفته محسوب میشود. (در ذیل به چگونگی این فرآیند اشاره میشود.)
یهودیان و بسیاری از مسیحیان بر این باورند که خداوند، چرخه 7 روزه تکوین را در 7 روز هفته بنیان نهاده که در کتاب پیدایش (تورات) نیز در فصول 1و 2 به آن اشاره شده است.
3- ریشهی نام
بر اساس نظریه Vettius Valenنام گذاری سیاره زحل در قرن دوم صورت گرفته است. گفته میشود این سیاره، کنترل اولین ساعت روز شنبه را بر عهده دارد.
شنبه (Saturday) برگرفته از نام سیارهی زحل (=کیوان ) یعنی Saturn است که خدای زراعت رومیان نیز میباشد و شنبه یعنی روزی که متعلق به این سیاره است (=Saturn’s Day ). و تدریجاً در زبان انگلیسی بهSaturday تبدیل شده.
شنبه تنها روز هفته است که نام آن از اسطورههای رومی گرفته شده؛ چرا که
روزهای دیگر هفته در زبان انگلیسی، ریشه انگلوساکسون دارند. در هندوستان، شنبه (SHANIVAR) برگرفته از نام Shani – خدای هندو – است که بر اساس روایات متون «ودیک» در سیاره زحل به امر خدایی مشغول است. در تقویم خورشیدی تایلند، نام این روز برگرفته از Pali، معادل کلمه زحل در زبان تایلندی است که البته با رنگ بنفش (purple) هم پیوستگی و وابستگی دارد. در زبانهای سلتی نیز نام شنبه برگرفته از سیاره کیوان است که در زبان ایرلندی به an satharn یا dia Sathurin، در زبان بومی اسکاتلند به Gaelic Disathairne، در زبان مردم منطقه ولز در بریتانیا به dydd Sadwrn و در منطقه برتون به disadorn معروف است.
در آیین یهود، شنبه Shabbat است که آیین مسیح پس از اقتباس این واژه آن را به Sabbath تغییر داده است؛ بنابراین در بسیاری از زبانها Saturday از Sabbath گرفته شده. کلیساهای ارتدوکس شرقی میان Sabbath یعنی شنبه و روز خداوندگار یعنی یکشنبه تمایز قائلند؛ در حالی که کاتولیکهای رم تاکید کمتری بر این موضوع دارند ( حداقل در زبان محاورهای که این گونه است.) پروتستانها یکشنبه را روز Sabbath میدانند. کویکرها (=فرقهای از پروتستانها ) خود را منتسب به یکشنبه – روز هفتم – میدانند و به این ترتیب از اندیشهی شرکپرستانهای که آن اسم ممکن است داشته باشد، پرهیز میکنند.
در کلیساهای ارتدوکس شرقی، شنبه روزی است که در آن از Theotokos، مادر یزدان، و نیز تمامی اولیا و مقدسین یاد میشود. از آن جا که مسیح در این روز به خاک سپرده شد، عموماً برای اموات بسیار دعا می کنند.
برای ارتدوکسها شنبه هرگز روز موکدی برای صیام نبوده و اگر تصادفاً یکی از اوقات روزه که عبارتند از: روزه بزرگ (Great Lent )، روزه ولادت مسیح، روزه حواریون، روزه رستاخیز (Dormition Fast ) با شنبه تداخل یابد، قوانین روزهداری تا حدودی تقلیل مییابند.
ضیافت بزرگ تمجید و بزرگداشت صلیب و گردن زدن سنت جان ِ تعمید دهنده، به طور اخص، روزهای موکدی برای روزهداری هستند، اما اگر به شنبه یا یکشنبه بیفتند، قوانین روزهداری تخفیف مییابند.
در زبانهای اسکاندیناوی، شنبه به Lordag یا Loverdag معروف است که از کلمه قدیمی Lordag به معنی روز شستشو یا استحمام است و این بدین علت بود که وایکینگها (جنگجویان اسکاندیناوی) روزهای شنبه به استحمام میپرداختند.
امروزه شنبه در تمام کشورهای آلمانی زبان به طور رسمی Samstag نامیده میشود. گرچه دو نام برای این روز در زبان آلمانی استاندارد وجود دارد. Samstag همیشه در استرالیا، بخشی از سوییس که مردمش به زبان آلمانی تکلم میکنند و قسمتهای غربی و جنوبی آلمان کاربرد دارد و در اصل برگرفته از واژهاي عبری
یا همان Shabbat است. با این حال در آلمان معاصر کلمه Sabbat بیشتر شنیده میشود. نام دیگر در زبان آلمانی برای شنبه Sonnabend است که برگرفته از واژه قدیمی آلمانی Sunnunaband است و مانند واژه قدیمی انگلیسی sunnanæfen
به معنای غروب (شب) یکشنبه است؛ یعنی روز قبل از یکشنبه. و بدین ترتیب در بسیاری از زبانها که از قوانین زبانهای یونانی تبعیت میکنند، ( اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی و … ) لغت شنبه در واقع، صورتی از واژه Sabbath است.
در زبان جدید قبایل مائوری در نیوزیلند، شنبه Rahoroi است که به معنی «روز آرزوها» میباشد.
4- جایگاه شنبه در هفته
در ادیان سهگانه ابراهیمی، و به لحاظ زبان اصلی آنها، روز شنبه به عنوان روز هفته در نظر گرفته میشود (عبری در یهودیت، لاتین کلیسایی – منظور زبان لاتینی است که در متون و علوم کلیسایی به کار میرفت – و عربی در اسلام). آنان 7 روز هفته را منتسب به 7 سیاره باستانی میدانند که عبارتند از: خورشید، ماه، مریخ، عطارد، بهرام، ناهید و کیوان. و بر اساس همین اصل است که اولین روز هفته یکشنبه است. ( Sunday برگرفته از نام سیاره ( Sun
در زبانهای اسلاو و اروپای شرقی، شنبه روز ششم هفته است؛ گرچه با معرفی چهارشنبه به عنوان روز میانی هفته، تلویحاً شنبه روز هفتم محسوب میشود. در قرون 20 میلادی بسیاری از اروپاییان، شنبه را روز ششم ( یکی مانده به آخر) و یکشنبه را روز هفتم میدانند. این مساله اخیراً در هماندیشی کار محور اروپایی توسط ISO 8601 که مورد استفاده تجّار، خطوط هواپیمایی و… میباشد به رسمیت شناخته شد.
یکشنبه:
معنای اسمی: اولین روز هفته که توسط بسیاری از مسیحیان، روز عبادت و استراحت در نظر گرفته شده (مترادف: روز خدا، حضرت مسیح و خورشید )
1- ریشه شناسی
Sunday به معنای «روز معزز خورشید»، ترجمهای است که اولین بار در 7 مارس 321 م. توسط امپراطور کنستانتین رومی بیان شد.
2- تعاریف جامع
یکشنبه روز میانی شنبه و دوشنبه است و در تقویم عبری اولین روز هفته محسوب میشود. در بسیاری از آیینهای مسیحیت که به تبعیت از یهودیان به روز مقدس (یا همان Sabbath) معتقدند، نیر بدین گونه بود. اما در اواسط قرن 20 میلادی و در تقویم کنونی، یکشنبه هفتمین روز هفته است.
یکشنبه (Sunday) برگرفته از نام Sunna ، الهه خورشید در زبان آلمانی است که نام خورشید (Sun) هم از آن اقتباس شده است. تلاش در راستای نام گذاری 7 روز هفته پس از شناختن 10 سیاره، به دوران بابلیها و مصریها باز میگردد که البته بعدها توسط آلمانیها و رومیان دنبال شد.
یکشنبهها روز استراحت و تعطیل در بسیاری از کشورهای جهان بوده و بخشی از تعطیلات هفتگی محسوب میشود. در کشورهایی که تحت نفوذ مذاهب یهود و اسلام هستند، شنبه یا جمعه به عنوان روز تعطیل هفته تلقی میشود.
تقویم گریگوری (میلادی) هر 400 سال یک بار تکرار میشود؛ اما هیچگاه آغاز هیچ قرنی در روز یکشنبه نبوده؛ سال نو یهودی هیچگاه به یکشنبه نمیافتد. و اگر ماهی با یکشنبه شروع شود، جمعهای به تاریخ سیزدهم در آن ماه وجود نخواهد داشت.
در تایلند رنگ قرمز رنگی است که با یکشنبه در ارتباط است.
3- نام یکشنبه
در علم ستاره شناسی بطلمیوسی، هر یک از هفت پیکر آسمانی (الهی) که سیاره تلقی شده و عبارت بودند از «کیوان، مشتری، مریخ، خورشید، ناهید، عطارد و ماه»؛ ساعتی از روز را به خود اختصاص میدادند، اما سیارهای که در طول اولین ساعت هر یک از روزهای هفته، نایب السلطنه (نماینده) بود، نام خود را به آن روز میداد.
ظاهراً ملتهای آلمانی زبان نامهای 7 روز هفته را از رومیان به عاریت گرفتهاند. چنان که dias solis به Sonntag یا همان الهه خورشید یعنی Sunna تغییر یافته است.
مسیحیان این نام بومی را تفسیر (تشبیه) به خورشید درستکاری و پرهیزگاری نمودند که به «قیام مسیح» اشارت داشت. (انجیل، آیات 2-4 عهد عتیق). همچنین از آنجا که این روز، روز تقسیم نان بوده، به روز نان نیز مشهور است.
در بسیاری از زبانهای هندی، یکشنبه Ravivar ,Itvar یا Ravi است که همگی در زبان سانسکریت به معنی خورشید هستند. در اولین مرجع، یکشنبه در متنی که «سنت جاستین قدیس» در 150م. با عنوان «اولین توبه» بود، پیدا شده که در آن جاستین آداب و رسوم مسیحیان را در این روز این گونه بیان میکند: “در روزی که یکشنبه نامیده میشد، همه آنهایی که در شهر یا حومهی آن میزیستند، با هم در مکانی خاص جمع شده و تا آنجا که فرصت داشتند، به مدح و ثنا و یا خواندن متونی دربارهی پیامبران و فرستادگان میپرداختند.” در زمان جاستین، مسیحیان به یکشنبه معروف بودند؛ چرا که عامه مردم، شاهد گرد آمدن مسیحیان در روز یکشنبه بودند که خود نمادی از رستاخیز مسیح بود. کاتولیکهای رومی اعتقاد به رستاخیز مسیح در ورای روز هفتم داشتهاند؛ یعنی این که عیسی مسیح پس از Sabbath در زمانی احیا میشود که اصطلاحاً «زمان لایتناهي» و فرای 7 روز هفته است.
4- موقعیت روز در هفته
در برخی از زبانها یک شنبه اولین روز هفته است. در یونان، روزهای دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه به ترتیب به معنای دوم، سوم، چهارم و پنجم بوده و این بدان معناست که یکشنبه روز اول است که اتفاقاً به معنی یک نیز میباشد. در زبان پرتغالی نیز وضع دقیقاً به همین منوال است.
از طرف دیگر در زبانهای اسلاو، اعداد و شمارهها در نامگذاری روزهای هفته دخیل هستند؛ به گونهای که 1 به معنی دوشنبه، 2 برای سه شنبه و الی آخر.
واقعیت این است که در بسیاری از زبانها، شاید به ظاهر شاهد تفاوت آیین و مناسک در روزهای مختلف هفته باشیم، اما آنها اکثراً در شمارش روزهای هفته و این که یکشنبه را اولین روز میدانند (حتی به طور تلویحی) اتفاق نظر دارند. حتی در زبان عربی یکشنبه (احد = یک) روز اول است. در بسیاری از کشورهای عربی روزهای تعطیل آخر هفته پنجشنبه و جمعه هستند و لذا شنبه (= سبت به زبان عربی ) اولین روز کاری هفته است.
5- یکشنبه و Sabbath
مسیحیان از دیرباز همواره بر سر این موضوع که شنبه روز Sabbath باشد یا یکشنبه، اختلاف نظر داشتهاند. و این امر اصلاً از تفاوت میان یهودیان که بیچون و چرا شنبه را روز مقدس خود و مسلمانان جمعه را روز مقدس خود میشمرند، نشأت نمیگیرد. اولین گواه وجود اختلاف روز مقدس در میان یهودیان و مسلمانان در متون مذهبی آن دو دیده میشود. مسیحیان اولیه نه تنها در نوع خوراک و پوشاک و نحوه آن؛ بلکه در مقدس شمردن شنبه یا یکشنبه نیز با یهودیان اختلاف پیدا کردند. «جان حواری» از یکشنبه به عنوان (روزخدا) یاد میکند. بعضی از یهودی – مسیحیها هم شنبه را روز مقدس میدانستند. اما تا اواسط قرن دوم، تعداد مسیحیانی که یکشنبه را روز مقدس بر میشمردند، رو به فزونی میگذارد. گرچه عده قلیلی نیز بودند که همان شنبه را روز مقدس میدانستند. این گروه تشویق میشدند اما تقبیحی در کار نبود.
در 7 مارس 321م. کنستانتین اول در نامهای به شرح ذیل، یکشنبه را روز آسودن اعلام میکند:
“پس بگذارید تا در روز معزز خورشید، مردم عامه و نجبا در شهرها بیاسایند و کارها تعطیل باشند. در روستاها هم که مردم به امر کشاورزی مشغولند، مختارند تا به میل خود بیاسایند و یا زراعت کنند؛ چه ممکن است روز بعد زمان مناسبی برای کشت و یا آبیاری نباشد. تا مبادا با مسامحه در انجام چنین اموری، بخشایندگی پروردگار از ما روی برتابد.”
گرچه بعضی از مسیحیان برای تقدس یکشنبه به چنین متونی استناد میکردند، اما درحقیقت این تغییر روز برای عبادت خدای خورشید بود. گفتنی است این قانون در واقع بخشی از قوانین مدنی رم بود و نه قانون خود کلیسا.
امروزه بسیاری از مسیحیان یکشنبه را روز مقدس، روز استراحت و روز حضور در کلیسا میدانند و فرقههایی که شنبه را Sabbath میشمرند، مومن محسوب نمیشوند. به خصوص پروتستانها که معتقدند در روز یکشنبه به شدت میبایستی از کار کردن، یا حتی اعمالی که انجام آنها منوط به حضور شخص دیگری است، مانند خرید کالا یا خدماتی همچون رانندگی (حتی استفاده از وسائط نقلیه عمومی)، باغبانی، شستشوی ماشین و …. اجتناب کنند. كساني كه در مشاغلي همچون پزشکی مشغول انجام وظیفه بودند و نیز سربازانی که در مناطق جنگی به سر میبردند، از اجرای قوانین روز یکشنبه معاف بودند.
از آن پس اکثر مسیحیان یکشنبه را به عنوان روز مقدس برگزیدند. گرچه در طول تاریخ شاهد ظهور فرقههایی هستیم که شنبه را روز مقدس قلمداد کردند؛ مانند گروهی از باپتیستها.
بیساری از زبانها لغت خاصی برای یکشنبه و سبت (Sabbath) ندارند. کلیساهای ارتدوکس شرقی نیز مانند کاتولیکها میان شنبه (روز سبت) و یکشنبه (روز خداوندگار) تفاوت اساسی قائلند و این در حالی است كه بسیاری از پروتستانها و کاتولیکها شنبه را روز مقدس میشمرند؛ هر چند که این امر جهانی نیست. و کویکرها یکشنبه را روز اول میدانند تا از اندیشهی شرک ورزانهای که نام این روز ممکن است داشته باشد، دوری گزینند.
بر طبق فلسفه عبادی کاتولیکها یکشنبه از غروب روز شنبه آغاز میشود که در آن مراسم عشاء ربانی با اوراد و دعاهای مخصوص همراه است و حتی بسیاری از ضیافتها و مراسم شام نیز در آن واقع میشوند. درست همانند مراسمی که یهودیان در روز شنبه دارند و البته آغاز آن از غروب روز جمعه است.
گفتنی است هر کس که بخواهد از مراسم عشاء ربانی و مناجات الهی در روز یکشنبه حظ و بهرهای ببرد، الزاماً بایستی در مراسمی که شنبه شب برگزار میشود شرکت کند. مسیحیان ارتدوکس از یکشنبه با نام «عید پاک کوچک» یاد میکنند و بنا بر باوری که دارند، درماندگی و به خاک افتادن در این روز اکیداً ممنوع است. Voskresenie در زبان روسی میشود یکشنبه که به معنای «روز رستاخیز» یا همان احیای مسیح از میان مردگان است. در یونانی هم واژه kyriake معادل یکشنبه و به معنای «روز خداوندگار» است و بالاخره لغت لهستانی niedziela که
میشود بدون کار و فعالیت.
دوشنبه:
1- واژه شناسی
دوشنبه یعنی روز متعلق به سیاره ماه که معادل واژه لاتین dias lunae است.
2- جایگاه روز در هفته
در بسیاری از فرهنگها دوشنبه اولین روز هفته محسوب میشود؛ مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، قسمتهایی از آفریقا، آمریکای جنوبی و استرالیا. از آنجا که تقویم میلادی در اواسط قرن 20 به کشورهای آسیایی معرفی شد، در بسیاری از زبانها دوشنبه به روز آغازین هفته شهرت دارد. Iso 8601 هم دوشنبه را اولین روز هفته معرفی میکند.
اما بر اساس گاهشمار یهودی – مسیحی، دوشنبه روز دوم هفته است و در واقع یکشنبه آغازگر هفته است و این همان قالب استاندارد کانادا و ایالات متحده است. در زبانهای عربی، ارمنی،گرجی، یونانی، عبری، فارسی، پرتغالی و سوری و در میان فرقه «کویکر»ها دوشنبه به معنای روز دوم است. کلیسای کاتولیک رم هم از دوشنبه با نام «فریای دوم» یاد میکند.
در فرهنگ مدرن، دوشنبه روز آغازین هفته کاری است. چرا که کارمندان، کارکنان و دانش آموزان همگی در این روز به محل کار و تحصیل خود مراجعت میکنند و لذا روز بدشانسی و بیچارگی است! در کشورهای خاور میانه از آن جا که پنجشنبه و جمعه تعطیل هستند، شنبه روز شروع کار است. در اسرائیل، یکشنبه روز شروع کار و جمعه شب و شنبه روز مقدس (سبت : Shabbat) است.
3- رعایت اصول مذهبی
در اسلام و یهودیت، روز دوشنبه روزی است مبارک (مستحب ) به جهت صیام. و به همین خاطر The Didache به مسیحیان هشدار میدهد تا به منظور دوری از آیین یهود از روزه گرفتن در روز دوشنبه پرهیز نموده و در عوض چهارشنبه را برای این امر برگزینند. یهودیان در روزهای دوشنبه در مکانهای عمومی و انظار به خواندن تورات و دعاهای طلب مغفرت مشغول میشوند؛ مگر این که برگزاری مراسم جشن و سروری مانع از این امر شود.
در کلیساهای ارتدوکس شرقی فرشتگان در روزهای دوشنبه بسیار یاد میشوند.
در بسیاری از صومعههای شرقی دوشنبهها روز صیام است؛ چرا که دوشنبه تخصیص به فرشتگان دارد و راهبانی که قصد تقرب و تمثیل به زندگانی قدسی دارند، در این روز ریاضت گرسنگی را متحمل میشوند. در این صومعهها از خوردن گوشت قرمز و ماکیان، محصولات لبنی، ماهی، شراب و روغن امتناع میشود. (اگر یکی از روزهای اطعام و ضیافت به دوشنبه بیفتد؛ ماهی، شراب و روغن مجاز خواهند بود. البته این امر بستگی تام به نوع آن ضیافت بخصوص دارد.)
سهشنبه:
1- واژه شناسی
Tewesday ترجمهی واژه dies Martis، مشتق از Tiw یا Tyr، خدای ساکنین اروپای شمالی، همتای آلمانی مریخ، و معادل Mars و Ares به ترتیب خدای جنگ رومیان و یونانیان باستان و از ریشه لغت پروتو – آ لمانی Tiwas به معنای خدای آسمان است.
2- تعریف جامع
سهشنبه سومین روز هفته و دومین روز کاری در کشورهایی است که از Iso 8601 تبعیت میکنند.
در لاتین و بسیاری از زبانهای رومی (البته به جز پرتغالی) و زبانهای سلتیک، اسلاو و اسکاتلندی و… کلمه سهشنبه به معنای «روز مریخ» است. در بسیاری از زبانهای هندی مانند نپالی و اردو واژه Mangalwar به معنای سهشنبه است که Mangal در زبان سانسکریت، معادل «سیاره مریخ» است.
3- فرائض دینی
در کلیساهای ارتدوکس شرقی سهشنبه روزی است که تخصیص به «سنت جان باپتیست» دارد.
چهارشنبه:
1- واژه شناسی
Wednesdai یا روز »اُُدین» مشتق از کلمه Wod – enaz و احتمالاً از ریشه
Wod-eno به معنای جوش و خروش، عصبانیت، الهام بخشیدن و از بن Wet به معنی وزیدن، الهام بخشیدن و روح و روان را برانگیختن + day = روز، گرفته شده است.
2- تعریف جامع
چهارشنبه روز سوم هفته در اکثر کشورهای غربی و روز چهارم در تقویم میلادی است که بین سهشنبه و پنجشنبه واقع شده.
3- ریشه و بنیان اسم (نام)
نام چهارشنبه ریشه انگلیسی قدیمی دارد که از Norse god Woden یا «اُدین»،
خدای اسکاندیناوی، خدای روز چهارشنبه مشتق شده که تا قرن هفتم یکی از خدایان آنگلوساکسون در انگلستان بود. روز «اُدین» ترجمهای ابتدایی از واژه لاتین dies Mercurii یعنی روز متعلق به سیاره تیر است.
چهارشنبه در زبانهای رومی و هندی نیز معادلی است برای سیاره تیر یا همان عطارد ولی در آلمانی و روسی به معنای روز میانی هفته و در زبان پرتغالی به معنی روز چهارم است.
4- جایگاه روز در هفته
اگر یکشنبه روز اول هفته باشد، چهارشنبه روز میانی هفته خواهد بود. واژگانی که در زبانهای مختلف از جمله آلمانی، فنلاندی و اوکراینی برای لفظ چهارشنبه استعمال میشوند، همگی حکایت از همین معنا (میانی) دارند.
در تقویم رایج غرب، چهارشنبه روز کاری میان هفته محسوب میشود و همانگونه که میدانیم دوشنبه روز آغاز و جمعه روز پایان کار و فعالیت است.
5- رعایت اصول مذهبی
فرقه کویکرها که به شدت خرافی هستند، از استعمال نام Wednesday جهت
جلوگیری از ریشه شرک ورزانهای که ممکن است آن نام در بر داشته باشد از به کار بردن آن اجتناب میکنند.
در میان ارتدوکسها روزهای چهارشنبه و جمعه روزهای مبارک و مؤکدی برای صیام هستند. روزهداری در این ایام برابر است با پرهیز و امساک در مصرف گوشت و محصولات گوشتی حیوانات چهارپا، ماکیان و فرآوردههای لبنی. آنها همچنین باید از مصرف ماهی و روغن نیز در پخت و پز غذاهایشان و نوشیدنیهای الکلی اجتناب کنند؛ مگر اینکه یکی از ایام اطعام و ضیافت مصادف با جمعه شود. البته بر سر این که آیا تنها از روغن زیتون و یا به طور کلی از روغن بایستی اجتناب نمود، بحث بسیار است.
روزهای چهارشنبه و جمعه برای ارتدوکسها یاد آور مصلوب شدن مسیح و Theotokia (مادر خدا)، است.
بر اساس مندرجات تورات، کتاب مقدس یهودیان، چهارشنبه روز خلقت ماه و خورشید بوده است.
پنجشنبه:
1- واژه شناسی
برگرفته از واژه þursdæġ و مخفف þunresdæġ Thor’s به معنای روز «مشتری» است.
2- تعریف جامع
پنجشنبه به ترتیب چهارمین و پنجمین روز در کشورهای غربی و تقویم یهودی – مسیحیان است که بین چهارشنبه و جمعه واقع شده. به طور کلی در کشورهایی که یکشنبه را روز اول در نظر گرفتهاند، پنج شنبه روز پنجم هفته است؛ اما در ISO 8601 روز چهارم هفته محسوب میشود.
3- ریشه نام
نام فعلی برگرفته از واژه انگلیسی قدیمی Porsdagr (با اندکی تفاوت در گویشهای مختلف) و به معنای «روز مخصوص مشتری» است. بیشتر کشورهای رومی و آلمانی معادل این واژه را به کار میبرند. در بیشتر زبانهای هندی نیز پنج شنبه با واژه Guru آغاز میشود که به معنای سیاره مشتری است. در زبانهای اسلاوی و چینی، پنجشنبه به «روز چهار» و در زبان پرتغالی به «روز پنج» شهرت دارد.
4- فرائض دینی
در مذاهب اسلام، یهود و هندو پنجشنبه به مناسبتهای مختلف، روز مستحب و مؤکد صیام برشمرده میشود.
در یهودیت، در روزهای پنجشنبه کتاب تورات در مجالس عمومی قرائت میشود و اوراد و اذکار مخصوصی نیز در آن وارد شده است و این مورد تنها در صورت وجود مراسمی از قبیل ازدواج و …. به حالت تعلیق در میآید .
در مسیحیت Maundy Thus پنجشنبه پیش از عید پاک است که مقارن با «شام آخر» است. عروج مسیح نیز 40 روز پس از عید پاک اتفاق افتاد که بنا بر اعتقاد مسیحیان، عیسای مسیح در آن روز به آسمانها عروج كرد. در کلیساهای ارتدوکس شرقی نیز پنجشنبه اختصاص به حواریون و «سنت نیکلاس» دارد.
فرقه کویکر، پنجشنبه را روز پنجم ميدانند.
جمعه:
1- واژه شناسی
نام جمعه برگرفته از واژهای قدیمی است که مشتق از کلمه لاتین dies veneris و به معنای «روز ونوس» است. Veneris در بسیاری از زبانهای رومی، ترجمه واژه یونانی Aphrodites، الهه عشق و زیبایی یونانیان است. در زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و ….و حتی زبانهای هندی، نامی که به جمعه اطلاق شده، همان لفظی است که برای سیاره زهره (ناهید) به کار میرود. روسها و پرتغالیها به جای تخصیص نام به این روز، از اعداد استفاده میکنند؛ با این تفاوت که روسها لغت «پنجم» و پرتغالیها لغت «ششم» را به كار ميبرند.
2- ستاره شناسی
در علم ستاره شناسی، جمعه مرتبط با سیاره ونوس یا همان ستاره ناهید است و این یعنی پیوستگی و انطباق جمعه با: عشق، صلح، آسایش، شدت و قوت احساسات و عواطف و نیز ابطال رویاها. جمعه همچنین با صور فلکی میزان و ثور در ارتباط است.
3- خرافه پرستی
در بعضی از فرهنگها، جمعه روز بدیمنی است؛ به خصوص اگر تاریخ ماه در آن جمعه، سیزدهم باشد. این امر به ویژه در امور دریایی بیشتر فاحش است. و اصولاً دریانوردان از این که سفر خود را در روز جمعه آغاز کنند، بیمناکند. گفته میشود یک کشتی سلطنتی که HMS Friday نام داشت، در روز جمعه در ساحل پهلو گرفت، روز جمعه به آب انداخته شد و اتفاقاً توسط فردی به نام ” Capitan Friday ” هدایت میشد، هرگز به خشکی بازنگشت.
گرچه جمعه همیشه به نحوست در میان کشورهای مسیحی مسلک مشهور بوده، اما هنوز در Hebrides، جزایر غرب اسکاتلند، جمعه روز مبارکی است برای بذر پاشیدن. “جمعه خوب” (Good Friday ) به طور اخص، روز مورد پسند عامه است برای کاشت سیب زمینی! حتی کاتولیکهای مومن هم علاقهمندند حداقل یک سطل از هر بذری را که مقدور است در این روز بکارند. این عقیده احتمالاً نشأت گرفته از باوری است که در آن، جمعه را روز تدفین مسیح میدانند که وی همچون بذری به خاک سپرده شد تا حیاتی دوباره را در دنیای باقی آغاز کند.
4- فرائض دینی
Sabbath (روز مقدس ) یهود، از هنگامه غروب آفتاب جمعه آغاز میشود و تا شبانگاه روز شنبه ادامه مییابد.
در آیین مسیحیت “جمعه خوب” (Good Friday )، جمعه قبل از عید پاک است که در آن از به صلیب کشیده شدن مسیح یاد میشود.
کاتولیکها به طور سنتی خوردن گوشت (البته به جز ماهی) را در روز جمعه حرام میدانستند و امروزه هم برخی از کاتولیکهای سنت گرا، هر جمعه به صورت داوطلبانه به امر پرهیز از خوردن گوشت مبادرت میورزند.
در کلیساهای ارتدوکس شرقی جمعه و چهارشنبه را روز صیام میدانند. و در آن روزها ملزم به پرهیز از خوردن گوشت هر گونه چهارپا، ماکیان و محصملات لبنی هستند؛ مگر این که ضیافتی خاص، مصادف با جمعه شود که در آن صورت موارد ممنوعه به حداقل تقلیل مییابند. یکی از این موارد ممنوعه روغن است که البته هنوز بر سر این که آیا در آن روز روغن باید به طور کلی حذف شود و یا به بعضی موارد و غذاهای خاص محدود شود، بحث و جدل بسیار است. برای ارتدوکسها جمعههای سراسر سال، یادآور به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح و Thoetokia (مادر خدا)، به خصوص آن هنگام که در پای صلیب ایستاد، است.
کویکرها و اسلاوها جمعه را به ترتیب روز ششم و پنجم هفته نام مینهند.
در اسلام، جمعه روز عبادت همگانی در مساجد است. در بعضی از کشورهای اسلامی هفته با یکشنبه آغاز می شود و در روز شنبه به پایان میرسد. در بعضی دیگر مانند عراق، عربستان و ایران، شنبه روز آغازین و جمعه روز پایانی هفته است. حتی در باور «بهایی»ها هم جمعه روز استراحت و آرامش است.
رنگی که تایلندیها برای این روز در نظر میگیرند، رنگ آبی است.
ب: براي اطلاعات بيشتر، افسانههاي هفت روز هفته را آنچنان كه دكتر جابر عناصري شرح داده است، ذكر ميكنيم:
Sunday
در روزگار قديم، مردم سادهانديش نظارهگر گوي منور طلائي رنگي در آسمان بودند كه گوئي خدائي اين گوي پرنور را به حركت درميآورد و در ارابهاي اطراق كرده بود كه چرخهاي اين ارابه در هر چرخش از خود نور و روشنائي بيرون ميريختند. آپولون (= APOLLO) خداي روشنگري و ايزد خورشيد نام گرفته بود. به افتخار او، سرآغاز هفته را به نام خورشيد (=Sol) خواندند و آن روز را به لاتين Solis Diesيعني روز خورشيد ناميدند. سپس اين لفظ به unnandaeg كه به انگليسي همان روز خورشيد است ناميده و بهتدريج به Sunday نبديل شد.
در موزههاي مغربزمين، بهخصوص دانمارك، در غرفهاي خاص گردونهاي را ميتوان ديد كه اسب تندپاي بلنديالي اين گردونه منور خورشيد را بر پشت ميكشد.
Monday
مردم جنوب اروپا نيز به گوي نقرهاي رنگي در آسمان چشم ميدوختند كه شبها نورافشاني ميكرد. به زبان لاتين اين كره پرنور، una (= ماه) ناميده شد. نظارهگران اين گوي منور، روز ديگري از هفته را به نام اين كره نامگذاري كردند. اين روز به لاتين Lunadies خوانده شد كه بعدها ساكنان شمالي قاره اروپا به Mona (لفظي كه آنها در برابر Luna براي Moon- ماه ادا ميكردند) سرسپاري پيدا كردند و روز بعد از روز خورشيد را Monanday يعني روز ماه ناميدند. از اين لفظ، كلمه انگليسي Monday بهجاي ماند.
Tuseday
سومين روز هفته در شمارش روزهاي غربي به نام Tiwمفتخر است. Tiw خداي جنگ اقوام لاتينزبان بود. او حامي جنگاوراني محسوب ميشد كه او را ميپرستيدند. دلسپردگان Tiw باور داشتند كه وقتي جنگجوي غيوري در رزمگاه به قتل ميرسد، Tiw از مأمن خود در كوهستان پايين ميآيد و بههمراه حوريان، جنگجوي خسته را از ميدان جنگ به سرزمين امن و امان و زيبامنظري ميبرد.
Tiw نام خود را به سومين رو ز هفته داد و اين روز به Tiwesdeg موسوم و در زبان انگليسي به Tuesday تغيير يافت.
Wednesday
ساكنان شمالي قاره اروپا، خدايان متعددي را ميپرستيدند. درنظر آنها خدائي به نام Woden از ساير خدايان برتر بود و صاحبمنصب اريكه خداي خدايان محسوب ميشد. Woden خداي تشنه دانستن و آگاهي بود. حتي او در ازاي كسب معرفت، يك چشم خود را در گرو خداي دانش نهاده بود. به همين خاطر در نگارش تصوير اين خدا، او را همواره با كلاه لبهداري مجسم ميكردند كه جلو چشم نابينا و به گرو رفته او را ميگرفت. دو پرنده سياهرنگ (شايد كلاغ) بر دوش او مينشستند و به جاسوسي و كسب خبر از قلمرو علم براي اين خدا ميپرداختند.
شبانگاهان اين پرندهها به زمين ميآمدند و تا سپيدهدم اخبار را گردآوري ميكردند و هنگام پگاه به پيشگاه Woden برميگشتند همين است كه Woden به كل اخبار جهان آگاه بود. به افتخار اين خدا، روزي از روزهاي هفته (چهارمين روز هفته) به نام او موسوم شد و Wodnesday نام يافت كه كمكم در زبان انگليسي به Wednesday مشهور شد.
Thursday
مردم سادهدل روزگاران گذشته مغربزمين، رعدوبرق و عوارض ناشي از اين پديدارهاي طبيعي را نميشناختند. در پرده خيال آنها Thur خداي تندر بود كه بر ارابهاي كه دو بز چموش تندپاي آن را ميكشيدند سوار ميشد. آنها باور داشتند كه وقتي Thur احساس گرسنگي ميكند، از گردونه خويش چكشي عظيم در آسمان رها ميسازد كه نور خيرهكنندهاي از اين چكش ساطع ميشود و صداي چرخ ارابه او در آسمان ميپيچد. رعدوبرق ناشي از اين حركت Thur پنداشته ميشد. به نام او پنجمين روز هفته را Thuresdaeg ناميدند كه به انگليسي Thursdayخوانده شد.
Friday
مردم شمال اروپا به الهه زيبا و متيني معنقد بودند كه Frigg خوانده ميشد. وظيفه او حمل جنگاوران كشته شده در ميدان جنگ و رساندن آنها به باغ زيباي خيالي بود كه به دستان معجزهگر او جنگاوران، در آن باغ حيات مجدد مييافتند و به زندگاني جاويد ميرسيدند. در اپراي تنظيمشده توسط «ريشارد واگنر» ميبينيم كه Frigg سپر و نيزهاي بر دست گرفته و جنگجوئي خسته را بر سينه ميفشارد.
در نزد ملل مغربزمين، ششمين روز هفته به Frigedaegملقب شد. الههاي كه بر ارابهاي جاي خوش كرده و نيزه بر دست، بر گرده دو سگ تيزپوزه كه گردونه او را ميكشند، شلاق ميكوبد و در قلمرو آسمان به چرخش و جولان در ميآيد. انگليسيها Friday را از آن الهه Frigg دانستند.
Saturday
Saturn در قلمرو اسطوره روميها، خداي كشتزار محسوب ميشد. بهرغم روميها «ساتورن» كنترل هوا را بهعهده داشت و ريزش باران به همت او وابسته بود. روميها قبل از بذرافشاني به درگاه Saturn قرباني ميدادند و از او امداد ميخواستند. به افتخار اين خدا، روز شنبه اروپائيها،
Satur nidies خوانده شد كه در انگليسي به Saturday موسوم شد.
ج: نام روزهاي هفته و ارتباط آنها با سيارات هفتگانه در متون سغدي
يكشنبه:
در زبان سغدي، مير نام ايزد مهر و نام روز يكشنبه است. در واقع يكشنبه روز مهر يا روز خورشيد است، همانگونه كه بازتاب آن در بعضي از زبانهاي اروپايي مثل انگليسي Sunday و آلماني Sonntag ديده ميشود.
دو شنبه:
واژهي سغدي ماخ علاوه بر نام ماه به روز دوشنبه دلالت ميكند. رد پاي نام سيارهي ماه در دوشنبه فرانسوي Lundi و در انگليسي Monday و در آلماني Montag و در بسياري از زبانهاي اروپايي ديده ميشود.
سهشنبه:
واژهي سغدي ونخان با اونخان معادل فارسي ميانهي ورهران Warahran نام روز سهشنبه است. روز سهشنبه متعلق به ستارهي بهرام (مريخ) است و ردپاي نام بهرام (مريخ Mars) در سهشنبه فرانسوي Mradi ديده ميشود.
چهارشنبه:
چهارشنبه به نام سياره در متون سغدي نيامده است، اما سياره عُطارد در سغدي ter (همانند تير در فارسي) خوانده ميشود. ردپاي نام تير (عطارد Mercure) در چهارشنبهي فرانسوي Mercredi مشاهده ميشود.
پنجشنبه:
واژهي سغدي Urmazd نام سياره مشتري است كه با تركيب zamnu، نام روز پنجشنبه است. ردپاي نام سياره مستري (هرمزد / ژوپيتر) در پنجشنبهي فرانسوي، Jeudi كه به نام خداي رومي ژوپيتر همسان زئوس يوناني خوانده شده، ديده ميشود.
جمعه:
نام سيارهي ششم (زهره / ونوس) براي روزهاي هفته شاهدي ندارد. اما بازتاب نام سيارهي زهره (ونوس) را در آدينهي فرانسوي، Vendredi (روز ونوس) ميتوان يافت.
شنبه:
واژه سغدي kewan، نام سياره هفتم (زحل) با تركيب zamnu نام روز شنبه است. رد پاي نام سيارهي كيوان (زحل) در نام شنبهي انگليسي، Saturday (روز Saturn يا همان روز كيوان) ديده ميشود.
بنابراين نامهاي هفت سياره در زبان سغدي به شرح زير است:
مير (خورشيد) – ماخ (ماه) – وَشَغَن (بهرام) – تير (عطارد) – خرمزد ( مشتري) – ناخيذ (زهره) – كيوان (زحل)
و در زبان خوارزمي اينگونه آمده است:
اخير (خورشيد) – ماه – اريغز (بهرام) – چيري (تير) – ريمژد (هرمز) – ناهيچ (ناهيد) – كيوان
و در زبان صابئين:
شميش (خورشيد) – سن (قمر) – نيريگ ( مريخ) – نبو (عطارد) – بعل (مشتري) – لبوت (زهره) – كيوان
مندائيان روزهاي هفته را با سيارات ميسنجيدند:
يكشنبه در سلطهي خورشيد – دوشنبه در سلطهي ماه – سهشنبه در سلطهي مريخ – چهارشنبه در سلطهي عطارد – پنجشنبه در سلطهي مشتري – آدينه در سلطهي زهره – شنبه در سلطهي زحل
همچنين همساني لاتيني، يوناني و بابلي سيارهها به شرح زير است:
تير / عطارد – مركور – هرمس – نابو
هرمزد / مشتري – ژوپيتر – زئوس – مردوك
بهرام / مريخ – مارس – آرس – نٍرگال
ناهيد / زهره – ونوس – آفروديت – ايشتار
كيوان / زحل – ساتورن – كرونوس – كَيوانو Kaiwanu
نامهاي هفت سياره در زبان اكدي چنين است:
سين (ماه) – نبو (عطارد) – مردوك (مشتري) – نرگال (مريخ) – شمش (خورشيد) – ايشتار (زهره) – كَيوانو (زحل)
ناهيد سعادتيان – آرش نورآقايي
منابع:
* مقالهي “هفته در ايران قديم” (پژوهشي در هفت پيكر نظامي و نوشتههاي مانوي)، پژوهشهاي ايراني باستان و ميانه: مجموعه مقالات، بدرازمان قريب، به كوشش محمد شكري فومشي، تهران، طهوري، 1386
* تجلي دوازده ماه در آيينه اساطير و فرهنگ عامه ايران، دكتر جابر عناصري، نشر قُمري مرند، 1374
* منبع اينترنتي معتبر
دیدگاه ها
سلام می خواندمت اما یادم می رفت کامنت بزارم. راستی درباره اینکه یه سوالاتی مطرح کرده بودی مثل مثلا سهراب کجا به دست رستم کشته شده… خب من خبر دارم که توی سبزوار یه جایی هست که مردم اعتقاد دارن اونجا محل نبرد رستم و سهرابه و حتا گویا تابلویی هم داره اما شهرداری اون محل رو فعلا پارکینگ کرده!!! البته ما که تعجب نمی کنیم می دونی که…
موفق باشید . به راستی که گاهی ایده هایتان جالب است.
جناب اقای نور اقایی سلام:
من دانشجوی سال اول رشته ی معماری هستم و روی موضوعی با نام( هفت پیکر نظامی در معماری) کار می کنم که بسیار جای بحث و کار دارد.
در سایت شما مطالب بسیار مفیدو ارزنده ای بدست اوردم به همین دلیل لازم دانستم کمال تشکر را از شما به عمل اورم.
……………………………………………………………
جواب: سلام و سپاس
سلام.
با تشكر، مقالهي جامع و مفيدي كه تهيه كردهايد بسي جاي سپاس دارد.
مشتاق شدم در مورد ريشهي نام روزهاي هفته در فرهنگ هاي شرقي اطلاعات بيشتري كسب كنم؛ شما به برخي روزها اشاره كرده ايد. همچنين جاي واژهي “زاوش” به عنوان معادل فارسي ژوپيتر در توضيحات مربوط به روز پنجشنبه خاليست.
لازم به توضيح است كه مقصود انتقاد نيست و اين مقاله بسيار ارزشمند است.
پيروز باشيد.
………………………………………………..
جواب: سلام به شما و سپاس از توجهتان.
سلام جناب نورآقایی
مطلب خوبی را در باره روزهای هفته نوشتید
در باره محل دفن سهراب و جنگ رستم و سهراب در دیار کهن ما روستای بالاده بخش چهاردانگه ساری اعتقاد بر این است که رستم و سهراب در دشت ترکاچال در جنوب شرقی قله اسطوره ای شاهدژ که جایگاه کیکاووس بود جنگ می کنند و سهراب در همان دشت کشته و بخاک سپرده شده و از قبرش گل های شقایق فراوانی در فصل بهار در این دشت می روید.
برای اطلاعات بیشتر در این باره به سایت سادوا و دو مطلب مندرج در آن به آدرس زیر رجوع کنید : سپاس
شاهدژ نگین پرتلالو البرز http://www.sadva.blogfa.com/post-50.aspx
اسطوره شناسی شاهدژ http://sadva.blogfa.com/post-328.aspx
…………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. خيلي خيلي سپاسگزارم.
عاااالی بود
کلی مطلب جالب در این یادداشت بود و در انتهای یادداشت یادم افتاد حدود ۱۰ ساعت قبل، یک سهشنبه، اینسایت روی مریخ فرود اومد. یعنی فضانوردان هم به ارتباط سهشنبه و مریخ آگاهند؟
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. منظورتون رو نفهمیدم.
اما…نه…اونها به وقت محلی خودشون اینسایت رو دوشنبه برمریخ فرود آوردند😐
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. باز هم نفهمیدم.
خب. به وقت محلی ما و ساعات ابتدایی سهشنبه!!!(دیروز) سفینه اینسایت پس از مدتها تلاش ناسا روی مریخ فرود اومد. اینطور که شما نوشتید مریخ و سهشنبه در ارتباطند و حتی سهشنبه در سلطه مریخ هست. این همزمانی برای من جالب بود.
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.