پیرمرد خیلی آرام حرکت میکرد. قصد داشت از یک چهار راه عبور کند. عصایی در دست داشت و کفشی که به پا کرده بود حداقل دو شماره بزرگتر بود. در جوانی با یک زن خارجی ازدواج کرده بود و به دلیلی که خودش هم نمیدانست او را به هیچ کس معرفی نکرد. زن از این …
روز: مرداد ۷, ۱۳۸۸
قبل از سفر اخیرم به تنکابن، موضوعی بسیار ناراحتم کرده بود که با شما در میان میگذارمش. برای «سایت خبرگزاری میراث فرهنگی» متنی تحت عنوان «زیگورات، نماد کوه کیهانی» نوشته بودم که البته عین همان متن در همین سایت خودم هم وجود دارد. خوانندهای که خودش را معرفی نکرده بود و هیچ نشانی هم از خود باقی …