گردشگری در ایران؛ داشته‌ها و نداشته‌ها

علی‌رغم این‌که وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، بسترهای مناسب برای گردشگری را در این سرزمین حس می‌کنیم، اما گویی گردشگری ما در تاریخ جا مانده است.

” علی رغم آن‌چه گفتم، در تمام جهان کشوری مانند ایران برای سیاحت و جهان‌گردی وجود ندارد، خواه از لحاظ قلت خطرات و یا امنیت طرق که مواظبت دقیقی در این مورد به عمل می‌آید و خواه از نظر کمی مخارج که معلول کثرت تعداد عمارت عمومی مخصوص مسافران در سرتاسر امپراطوری، در بلاد و بیابان است.”

گفته بالا به نقل از شاردن در سفرنامه ۱۰ جلدی‌اش است. قبل از پرداختن به بقیه موارد مربوط به گردشگری، بد نیست که همین چند سطر از نوشته‌های این سیاح عصر صفوی را مورد بررسی قرار دهیم.

داشته‌ها:

شاردن بر خلاف هم‌وطنانی که امروزه ایران را از لحاظ طبیعت‌گردی و فرهنگی جزو مقاصد برتر گردشگری دنیا معرفی می‌کنند ـ که البته هیچ مدرک قابل قبول در سطح بین‌المللی، دال بر آن وجود ندارد و بیشتر از حس ناسیونالیسم رمانتیک برمی‌خیزد و شاید هیچ کمکی هم به رونق گردشگری در کشورمان نکند ـ به مواردی اشاره می‌کند که امروزه همچنان در صنعت گردشگری مورد توجه هستند. قلت خطرات، امنیت طرق و کمی مخارج که شاردن از آن‌ها سخن به میان می‌آورد، از مواردی به شمار می‌آیند که هنوز هم در ایران وجود دارند.

هر گردشگری که تصمیم می‌گیرد به یک کشور دیگر سفر کند، قبل از هر چیز به امنیت آن مقصد می‌‌اندیشد. بعد از آن، تواما به هزینه سفر و همچنین جاذبه‌هایی که وی به آن‌ها علاقه دارد فکر می‌کند و نهایتا تصمیم خود را برای سفر عملی می‌سازد.

با توجه به این روند تصمیم گیری، می‌توانیم بگوییم که ایران از کشورهایی است که امنیت دارد ولی این امنیت به اطلاع کسانی که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند، نمی‌رسد و نتیجه آن می‌شود که اکنون هست. در واقع در ایران امنیت هست ولی احساس امنیت نیست.از طرف دیگر، ایران همچنان که از جاذبه‌های طبیعت‌گردی و فرهنگی قابل توجه برای انواع سلیقه‌ها برخوردار است، کشوری ارزان نیز هست. هزینه غذا، کرایه تاکسی، بلیط هواپیما و نرخ هتل‌ها و بقیه موارد در ایران به گونه‌ای است که می‌تواند گردشگران را به سفر تشویق کند.

به نظر می‌رسد که ایران خاستگاه راه‌های مناسب و همچنین کاروانسراهاست.وسعت سرزمین ایران و دوری شهرها از هم، از دیرباز مردمان این سرزمین را ناچار می‌کرده که راه‌های امن و مناسبی داشته باشند و منزل به منزل هم آسایشگاه بسازند.

نخستین راه مناسب و طولانی دوران باستان به طول ۲۵۰۰ کیلومتر و همچنین تاسیس چاپارخانه‌ها برای اولین بار در جهان، توسط ایرانیان و در زمان حکومت هخامنشیان ساخته شده است. کاروانسراهای ساخته شده در زمان سلجوقیان و صفویان از لحاظ امنیت، آسایش و زیبایی در ساخت، قابل تامل و همراه با افتخار برای ما هستند.و جاده‌های سنگفرش ساخته شده در زمان صفویان از اولین جاده‌هایی در دنیا محسوب می‌شوند که زیرساخت برایشان انجام شده است.

هرودوت، آسایش‌گاه‌ها و مهمان‌خانه‌های میان راه در زمان هخامنشیان را “ستات‌مس” نامیده و احتمال این‌که ریشه این واژه، “استادن” در فارسی باستان باشد، زیاد است و شاید واژه‌های Stay و Station نیز از آن ناشی شده باشند.

با توجه به موضوعات مطرح شده، متوجه می‌شویم که ایران از لحاظ زیرساخت‌های سخت افزاری گردشگری از دیرباز، پیشرو بوده است. شاید هم به خاطر وجود همین کاروانسراها و راه‌های مناسب و رفتار به دور از خشونت و همراه با لطف ایرانیان بوده، که به مهمان‌نوازی شهره بو‌ده‌اند. یا حداقلش این است که هر ایرانی به مهمان‌نواز بودنش افتخار می‌کند.

مهمان نوازی به زعم ایرانی یعنی، خوشامدگویی و احترام به مهمان و همچنین در طبق اخلاص نهادن هر آن‌چه دارد برای آسایش او بدون هیچ‌گونه توقع مادی.واژه مهمان به معنای بزرگ و عزیز خانه است. در هر خانه ایرانی، مکانی برای مهمانان تهیه و تدارک دیده شده است. بهترین وسایل و تزیینات در اتاق مهمان قرار داده می‌شوند. و با او بهترین رفتار همراه با ادب و متانت انجام می‌گیرد.

 نداشته‌ها:

مهمان نوازی در صنعت گردشگری، مفهومی یکسان با آن‌چه یک ایرانی می‌پندارد، ولی روش متفاوتی دارد. در واقع خوشامد گویی و احترام به مهمان و فراهم کردن آسایش او بدون توقع مادی نیست. اما نکته عجیب این است که هنگامی که ایرانی قرار است بدون توقع مادی از مهمانش پذیرایی کند، آن را به نحو احسن انجام می‌دهد. ولی وقتی بنا بر این است برای سرویسی که به این مهمان ارائه می‌دهد اجرت دریافت کند، در کارش لنگ می‌زند.

کمتر می‌بینیم که ایرانی هم‌وطن ما در هنگام درخواست غذا از رستوران یا در بخش پذیرش هتل، به‌امان لبخند بزند و رفتار بهتری از آنچه هم‌اکنون شاهدش هستیم، داشته باشد.

شاید هنگامی که یک ایرانی از مهمان خود پذیرایی می‌کند، آن را یک لطف در حق دیگری تلقی می‌کند، ولی هنگامی که به یک گردشگر، در مقام شغلی سرویسی عرضه می‌نماید، مقام خود را تنزل یافته احساس می‌کند( اگر چه این احساس‌ها در حال تغییر یافتن هستند).

برخی از کارشناسان عقیده دارند که ایرانی‌ها در شغل‌های خدماتی(پیش‌خدمتی رستوران، باربری هتل، نظافت دستشویی و…)خوب نیستند و به عقیده همین کارشناسان، درون هر ایرانی یک شاهزاده زندگی می‌کند که او را از انجام چنین اعمالی به مثابه یک شغل دور نگه می‌دارد.

حتما یادتان هست که تا همین چند سال پیش، تحصیل کردن در رشته‌هایی همچون هتل‌داری، در اذهان مردم خیلی جالب نبود. یا هر وقت کسی از آشنایانمان خارج از کشور را برای زندگی انتخاب می‌کرد، او را به خاطر کارکردن در قسمت ظرف‌شویی رستوران در فلان کشور، حقیر می‌شمردیم.

به همین خاطر ما خیلی دیر به این اندیشه رسیدیم که برای سرویس دادن و خدمات رساندن به گردشگران، باید آموزش دیده باشیم. چند سالی است که گردشگری در کشور مورد توجه قرار گرفته ولی هنوز سیستم مدونی برای آموزش رانندگان، هتل‌داران و رستوران‌داران، آن‌طور که باید باشد، وجود ندارد.

همیشه در این اندیشه بوده‌ایم که ایران از لحاظ گردشگری، ظرفیت‌های زیادی از لحاظ تنوع اقلیمی و تعداد سایت‌های فرهنگی دارد، و نتیجه گرفتیم که پس هر گردشگری آرزوی دیدن ایران را دارد و ما کار زیادی نباید انجام دهیم. اما نمی‌دانستیم که گاهی استراحت در یک هتل خوب با رفتار مهربان کارکنان آن و یا خوردن یک غذای سالم در یک رستوران تمیز، گردشگران را برای آمدن به ایران و لذت بردن از اقامتشان تشویق می‌کند.

هرگز به این نیندیشیدیم که در کنار سایت‌های تاریخی باید محلی برای دمی استراحت و آرامش هم وجود داشته باشد. گنبد سلطانیه در زنجان بعد از گنبد مسجد ایاصوفیه در استانبول و سانتاماریا دلفیوره در ایتالیا، سومین گنبد بزرگ دنیا را داراست. اما واقعا امکانات گردشگری آن دو سایت را با گنبد سلطانیه می‌توانیم مقایسه کنیم ؟

اگر در یک روز جمعه پاییزی برای دیدن غار رییس نیاسر کاشان و یا مسجد تاریخانه دامغان بروید، اصلا کسی نیست تا در را برایتان باز کند، چه برسد به این که چای بنوشید و کمی در آن فضا استراحت کنید.

امروزه گردشگران تنها برای دیدن سایت‌های تاریخی و دانستن تاریخ یک کشور، مقصدشان را انتخاب نمی‌کنند. گردشگرانی که وارد کشورهای مختلف می‌شوند به دانستن اوضاع روز جامعه و فعالیت‌های روزگار اکنون مردم علاقه وافری دارند. اما ما همیشه تنها در اندیشه معرفی تاریخمان بوده‌ایم. راهنمای تور در ایران شاید بتواند ساعت‌ها از کتیبه بیستون برای گردشگر صحبت کند ولی هرگز اطلاعاتی در مورد کارخانه قند بیستون ندارد. چیزی که گردشگران می‌خواهند بدانند و در نمی‌یابند.

در خاتمه متذکر می‌شویم که صنعت گردشگری در دنیا هر روز به‌روز می‌شود. اما در ایران در هزاره‌ها و سده‌های گذشته باقی مانده است. چه از لحاظ سخت‌افزاری و چه از لحاظ نرم‌افزاری.

 آرش نورآقایی

منبع: مقاله “بررسی انسان شناختی کاروان‌سراهای عصر صفوی”، نوشته جلال الدین رفیع‌فر و احسان لر افشار

دیدگاه‌ها

  1. سیما سلمان زاده

    عاااالی بود مخصوصا ناسیونالیسم رمانتیک!
    خوشحالم که نسخه جدید این یادداشت رو در قالب تفاوت “مهمان نوازی صنعتی” و “مهمان نوازی سنتی” در پخش مستقیم مصاحبه در خونه نقلی دریافت کردم.
    کاش بیاموزم.
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *