چین، کشوری که باید دید

نماد چین دیوار چین است یا مائو، سربازان سفالی است یا پاندا، ابریشم است یا آکروبات. نمی‌توان به سادگی به این پرسش پاسخ گفت. چین کشوری است که قبل از مرگ باید آن را دید. 

از دو آژانس مسافرتی به عنوان راهنمای تور برای همراهی مسافران دعوت به کار شده بودم. اما در شک و دودلی بودم که کدام کشور را برای سفر انتخاب کنم. تونس یا چین!

نهایتا علاقه به دیدار از فرهنگ و تمدن ریشه‌دار چین بر دیدار از تونس پیروز شد و این تصمیم، “دنیایی از تفاوت را برایم رغم زد.” این جمله‌ای بود که در هتل شرایتون پکن یاد گرفتم. روبروی وان حمام اتاق‌های هتل به انگلیسی جمله‌ای نوشته شده بود به این مضمون که: “تصمیم شما، دنیایی از تفاوت را به وجود می‌آورد.” البته این تصمیم که به آن اشاره شده بود، شاید از نظر ما قابل توجه نبود، زیرا فقط به این بستگی داشت که اگر شما حوله حمام را تا کنید، شسته نخواهد شد و اگر به صورت مچاله آن را رها کنید، جایگزین می‌شود. اما حرفه‌ای بودن چینی‌ها در صنعت توریسم از همین جمله ساده که نوعی حس احترام در مسافر ایجاد می‌کرد، نمایان بود.

ما در مدت اقامت ۱۳ روزه در چهار شهر چین، در چهار هتل اقامت داشتیم که فصل مشترک همه آن‌ها، رفتار حرفه‌ای کارمندان، کارگران و مدیران هتل بود. از آماده به خدمت بودن دربان تا لبخند کارمند پذیرش و سرعت انجام خدمات بگیرید تا به آخر.

چهار شهری که ما دیدیم به ترتیب عبارت بودند از: شانگهای، هانگزو، شیان و پکن.

شانگهای شهری است که مسافر غریب را با مظاهر مدرنیته با آن ساختمان‌های سر به فلک کشیده آشنا می‌کند. وجود بلندترین هتل دنیا، برج تلویزیون (tv tower)و همچنین وجود سریعترین ترن دنیا با سرعت ۴۳۱ کیلومتر بر ساعت از نمونه‌های بارز پیشرفت و تکنولوژی در این شهر است.

شب‌های شانگهای از زیباترین شب‌های چین است. مسافر می‌تواند سوار بر قایق و کشتی در طول رودخانه عظیمی که شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌کند از چراغانی خیابان‌ها و ساختمان‌ها از شب این شهر هزار رنگ دیدن کند.

هانگزو شهر دریاچه‌ها است. زیبایی‌اش در تصور نمی‌گنجد. در هانگزو از شهر صنعتی شانگهای فاصله می‌گیرید و به دامان طبیعت فرو می‌روید. راه رفتن در باغ گل آن چیزی نیست که بتوان به سادگی از خاطره‌ها محو کرد. نوعروس‌ و داماد‌های چینی در این بهشت زمینی، زیر شکوفه‌های درختان، عشق را همانند کبوترهای رها در باغ، تجربه می‌کنند.

هانگزو بهشت عکاسان طبیعت است. در هر قدمی جلوه‌ای بدیع از طبیعت رو می‌نماید و انگشت را نمی‌توان از روی شاتر لحظه‌ای دور کرد. در دریاچه‌های هانگزو، جزایری کوچک دیده می‌شوند که در داخل بعضی از این جزایر، دریاچه‌ای دیگر قرار دارد.

شهر بعدی‌، شیان بود. خواهر خوانده اصفهان. شیان چین، کوالالامپور مالزی، ایروان ارمنستان، سن پترزبورگ روسیه، فلورانس ایتالیا، فرایبورگ آلمان و چند شهر دیگر به همراه اصفهان ایران، خواهر خوانده‌های هم هستند.

شیان شهر مردم بود و مناسب برای مردم شناسی. شهری در ابتدای جاده ابریشم، که از دل چین و با گذر از ایران تا قلب اروپا پیش می‌رفت. شیان شهری است که ما در آن یک مسجد زیبا دیدیم و مسلمان و محله مسلمان نشین داشت. تنها شهری از چین بود که مردم در آن حسابی به چشم می‌آمدند. در هم می‌لولیدند و به هم توجه می‌کردند. این شهر در شب زنده بود. در چین همه رستوران‌ها و فروشگاه‌ها، ساعت ۱۰ شب بسته می‌شد، اما شیان گویی یک استثنا بود. داستان سربازان سفالی را شاید شنیده باشید. سربازان سفالی امپراطور چین که در سال ۱۹۷۴ میلادی بر حسب اتفاق از دل خاک بیرون آمدند و بدین ترتیب شیان در مرکز توجه مردم دنیا قرار گرفت. بازی فواره‌ها به همراه موسیقی و نور، بهانه زیبایی است که مردم شیان و گردشگران همه دنیا را در کنار معبدی راس ساعت هشت شب، برای نیم ساعت کنار هم جمع می‌کند.

و آخرین شهر، پکن بود. شهر ممنوعه، دیوار بزرگ چین، کاخ تابستانی، محله قدیمی پکن، میدان تیان آنمن و معبد بهشت. آدمی در پکن به تاریخ پیوست می‌شود.

دیدار از دیوار چین، این ساخته بزرگ دست بشری که به قول ولتر اهرام مصر در برابر آن جز توده‌هایی بی‌ارزش چیزی نیستند، آرزویی است بزرگ، برای کسانی که معنای تمدن و افتخار بشریت را خوب می‌فهمند. همان دیواری که به قول چینی‌ها باعث نابودی یک نسل و نجات نسل‌های بسیاری شد. و همان دیواری که از هجوم «هون‌ها» به چین جلوگیری کرد و مسیر حمله مغول‌ها را به سمت شرق تغییر داد و تاریخ عوض شد. این‌که بزرگ‌ترین‌ میدان دنیا، تیان آنمن را ببینی و به شهر ممنوعه وارد شوی، واقعا شگفت‌انگیز است.

در معبد بهشت، پکنی‌ها، ادامه همان انسان پکنی که در روزگاری دور از ما در این حوالی می‌زیستند، با هم می‌رقصیدند و آواز می‌خواندند و بازی می‌کردند.

 چین از لحاظ فرهنگی با ایران تشابهات زیادی دارد. این موضوع از تطابق شخصیت‌های شاهنامه فردوسی با شخصیت‌های اسطوره‌ای و افسانه‌ای آن‌ها شروع می‌شود و گاه تا تفکرات دینی، سبک زندگی و مضامین معماری هم پیش می‌رود. «شی هوانگ تی» همان امپراطوری که دستور به ساخت دیوار چین داد و در حدود دویست سال قبل از میلاد حکومت می‌کرد، برای اطلاع از نحوه کشورداری کورش کسانی را به ایران گسیل داشت و شاید از همین‌جا و در ادامه به خاطر وجود راه ابریشم، تشابهات فرهنگی بسیاری میان این دو فرهنگ (ایران و چین) شکل گرفت. به زعم دکتر مهرداد بهار، اسطوره جمشید که یک اسطوره فراتر از مرزهای فلات ایران است، در چین هم دیده می‌شود.    

من وقتی در محله قدیمی پکن «هوتونگ» گردش می‌کردم، نوعی معماری حیاط مرکزی که معماری خاص شهرهای کویری و حاشیه کویری ایران است را مشاهده کردم، با درختی که در وسط حیاط کاشته شده بود و اتاق‌‌هایی که مربوط به دختران و پسران بود و همچنین زندگی چند نسل در یک خانه بزرگ با هم. وقتی از بیرون در ورودی به داخل خانه نظر ‌می‌کردی، همانند خانه‌های فدیمی ایرانی چیزی معلوم نبود. در خانه‌های محله‌ی «هوتونگ» یک نوع درون‌گرایی از نوع شرقی جلب توجه می‌کرد.

باغ‌های چینی از جاذبه‌های بسیار جالب این کشور پهناور است و با باغ ایرانی تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارد. در باغ چینی، گویی دور طبیعت را حصار کشیده‌اند. وجود حصار در باغ چینی از تشابهات با باغ ایرانی است که نمایانگر روحیه شرقی درون‌گرایی است. درون باغ چینی صخره دارد و دریاچه. دورنما دارد و درختان سرسبز و پرشکوفه. به جای یک کوشک یا یک ساختمان (که در باغ ایرانی می‌بینیم)، مملو از ساختمان‌هایی به سبک و معماری چینی است. باغ چینی به مراتب از باغ ایرانی بزرگتر است.

کسی که به چین می رود حتما باید از معابد دیدن کند. جایی که پر است از زائران و گردشگران. و مملو از دود و بوی عود و مجسمه‌های بودا.

پاگودا یکی از ساختمان‌ها و مراکز تشریفات دینی است که در همه شهرهای چین دیده می‌شود. تعداد صبقات این ساختمان‌ها همیشه فرد است (۷،۹،۱۱،۱۳). و با معماری خاصی که دارند برای دور کردن شیاطین و ارواح خبیثه کاربرد داشته‌اند.

چینی‌ها، رفتار مناسبی با گردشگران و همین طور ایرانی‌ها داشتند. من در سفرهایم به این نتیجه رسیده‌ام که حداقل در مشرق زمین، مردم نسبت به مردم کشورهای غربی‌تر خودشان گرایش زیادی دارند. ایرانی‌ها به غرب خودشان بیشتر تمایل دارند تا به شرق. افغان‌ها و پاکستانی‌ها هم همین‌طور. ترک‌ها و سوری‌ها هم همین‌طور.

گویی این روزها در چین همه چیز برای المپیک ۲۰۰۸ برنامه ریزی شده. هتل‌ها و استادیوم‌ها ساخته می‌شوند. مردم تعلیمات همه جانبه می‌بینند. مکان‌های تاریخی نوسازی می‌شوند. صنایع دستی برای فروش آماده می‌شوند. نمادها و عروسک‌ها هم از یک اتفاق قریب‌الوقوع خبر می‌دهند.

چیزی که مردم را برای سفر به چین نگران می‌کند، خوراک است. جای نگرانی نیست. غذای چینی‌ها آن‌طور که می‌گویند، خرچنگ و قورباغه نیست. سوپ‌های لذیذی دارند و با غذاهایشان می‌شود کنار آمد .فقط باید ذهنیت از پیش قضاوت کردن را حذف کرد.

چین کشوری است که برای سفر خانوادگی مناسب است. مردم خونگرم و مهربانند. چینی‌ها انگلیسی کم می‌دانند ولی این موضوع نیز در نوع خودش جالب است. همه جای دنیا، زبان بدن کارایی دارد، مشکلتان حل می‌شود.  

خرید کردن در چین بر خلاف تصور ما ایرانی‌ها که عاشق خرید کردن هستیم، چندان هم به صرفه نیست. در یک فروشگاه ممکن است یک جنس را به یک صدم قیمتی که فروشنده در وهله اول می‌گوید بتوان از او خرید. همین موضوع امنیت خرید را از بین می‌برد. اجناس چینی از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و با توجه به مقدار باری که در هواپیما می‌توان با خود آورد‌، برای خرید جنس ارزان به چین رفتن، فکر جالبی نیست.

ترافیک پکن دست کمی از ترافیک تهران ندارد. مردم بسیاری با دو چرخه و موتور سیکلت تردد می‌کنند. اما در چین، موتورسیکلت‌ها باعث آلودگی صوتی نمی‌شوند، زیرا با باطری کار می‌کنند. داخل تاکسی‌ها در همه شهرهای چین، جایگاه راننده از مسافران جدا شده. اطراف راننده میله یا حفاضی خاص وجود دارد که برای امنیت رانندگان شکل گرفته‌است. اما به تازگی در پکن می‌توان تاکسی‌هایی را دید که حفاظ ندارند. قیمت تاکسی در چین برای ما ایرانی‌ها مناسب است و خیلی گران‌تر از ایران نیست.

چینی ‌ها در صنعت توریسم بسیار پیشرفت کرده‌اند. خوب می‌دانند که چطور صنایع دستی‌اشان را بفروشند و چگونه تمدن منحصر به فردشان را به دنیا عرضه کنند. هنرشان را در همه‌جا، از محوطه فرودگاه تا لابی هتل به نمایش در می‌آورند و تاریخشان را به زیباترین شکل در قالب تئاتر و موسیقی برای مردم دنیا تعریف می‌کنند.

خیلی از ما چینی‌ها و ژاپنی‌ها را کم‌هوش تلقی می‌کنیم. چنین چیزی حقیقت ندارد. امروزه هوش در انواع مختلفی طبقه بندی می‌شود، در حالی‌که ما ایرانی‌ها هوش فردی داریم آن‌ها هوش جمعی دارند و در راهی که انتخاب کرده‌اند بسیار هم موفقند.

     آرش نورآقایی

دیدگاه‌ها

  1. وحید

    سلام .
    سال نو شما مبارک.
    امید وارم حال شما خوب باشه و در چی به شما خوش گزشته باشه.
    مطلب کامل و خوبی بود ومن از ان استفاده کردم.
    حتما از لبنان و سوریه دیدن کنید چون من تازه از لبنان سوریه امدم و کلی مکان های دیدنی و زیارتی دیدن کردم.و خوش گزشت.
    وحید قربانی$
    ……………………………………………………………………
    جواب: سپاس از توجه شما. قبلا از هر دو کشور سوریه و لبنان دیدار کرده‌ام.

  2. لیلا

    امروز تمامی سفرنامه های به چین را خوندم و لذت بردم.
    مثل همیشه مطالبت جامع و مفید بود . عکسهایت هم بی نظیر
    پس میشه گفت ایران و چین از نظر فرهنگی به هم نزدیکند ولی کدوم یکی از نظر فرهنگی غنی تر است؟!
    من فکر می کردم اجناس چینی داخل خود کشور چین از کیفیت خوبی برخوردار هست ولی از گفته ی تو فهمیدم کیفیت چندانی ندارد.
    چین نیز مردمانی هنرمند همانند مردم ایران دارد.
    بهروز و بهکام باشی
    ………………………………………………
    جواب: سلام. ارداتمندم قربان.

  3. سیما سلمان زاده

    زنده باد
    چقدر این سفرنامه هیجان و در عین حال متانت داشت. مزه بعضی سفرنامه ها هم مثل خود سفر زیر دندون می مونه!
    عبارت “تصمیم شما، دنیایی از تفاوت را به وجود می‌آورد.” خیلی خوب بود. اونو نوشتم و روی یخچال چسبوندم.
    دنیاتون پر از تفاوتهای دلنشین🍀
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. زنده باشید.

  4. میتراmmitra

    هنر نزد ایرانیان است وبس…(احمقانه ترین دیالوگ)
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اینکه نظر دادید.

  5. سمیرا

    اشاره به درونگرایی خانه های چینی چه جالب بود. 👌🏻
    متوجه اش نشده بودم
    🙏🏻
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. ارادت.

  6. Masi

    دیدگاهتون در قدیم و البته مطابق با اون زمان در نوع خودش برام خیلی جالب هست (این هم از موارد جالب از سر به ته خوندن سایت هست). دقیق، روان ، مقایسه گر و بی تردید عمیق و متفاوت.

    ابن مقایسه ها واقعا برام جالب بود استاد.

    توجه شما به جزئیات، زیبا ترین وجه تمایز نوشته های شما با بقیه ست.
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. زنده باشید. سپاس که مطالعه می‌کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *