پشت هم اتفاق افتادند

گاهی اتفاقات جالبند. حالا ببینید این اتفاق برای شما هم جالب است یا نه؟

۱- مقاله‌ی «دشمن، خشکسالی، دروغ» را نوشتم.

۲- دوستان اطلاع دادند که اتفاقا تئاتری با نام «خشکسالی و دروغ» همین روزها بر روی صحنه است.

۳- پی‌گیر شدم و سایت و ایمیل «محمد یعقوبی» را پیدا کردم و برایش ایمیل زدم که:

هنرمند محترم، آقای یعقوبی
درود و سلام بر شما
بنده آرش نورآقایی، راهنمای گردشگری و روزنامه‌نگار حوزه میراث معنوی و گردشگری هستم و همین چند دقیقه پیش با جستجو در اینترنت، سایت و ایمیل شما را پیدا کردم.
داستان از این قرار است که چندی پیش (حدود ۳ ماه پیش)، تحقیق کوچکی به نام “دشمن، دروغ، خشکسالی” و بر اساس کتیبه‌ی داریوش هخامنشی انجام دادم ولی آن را منسجم نکردم. فقط یک سخنرانی در موردش انجام دادم.
اما چند روز پیش بر حسب یک اتفاق ساده، گفتگویی با یک روزنامه‌نگار دوست‌دار محیط زیست انجام دادم که من را به ارائه این تحقیق به صورت مقاله تشویق کرد. آن را نوشتم و در سایتم قرار دادم. در پی آن و از طریق دوستانم متوجه شدم که حضرت‌عالی یک نمایش با همین مفهوم بر روی صحنه دارید.
موضوع برایم خیلی جالب شد. هنوز کار شما را ندیدم، اما در همین روزهای آینده برای دیدنش اقدام خواهم کرد.
چیزی که برایم جالب است، هم‌زمانی این اتفاق است. قبل از دیدن تئاتر، به شما تبریک می‌گویم و شنیده‌ام که کار بسیار خوبی شده است.
این ایمیل را از یک دوست بپذیرید و دوست دارم که شما هم مقاله‌ی من را بخوانید و به سایت من نگاهی بیندازید. من تحقیق‌هایی از این دست دارم که شاید با آن‌ها بتوان یک نوع همکاری را پیش‌بینی کرد. تا نظر شما چه باشد.
به هر حال، همیشه سرافراز و خوشحال باشید.

۴- محمد یعقوبی جواب داد:

سلام آقای نورآقایی
از آشنایی با شما خوش‌حالم.
مقاله‌ی شما را خواندم. خیلی خوب است. در وب‌گاهم یک لینک به مقاله شما می‌دهم که بینندگان وب‌گاهم نیز آن را بخوانند.
لازم است بدانید که گرچه نام نمایش من وام گرفته از آن دعای مشهور داریوش اول است اما نمایشی امروزی است. پیشاپیش گفتم که اگر برای تماشای نمایش می‌آیید بدانید که ربط مستقیم به آن دعا ندارد. به هر حال خوش‌حال می‌شوم به تماشای کار ما بیایید.
درود

دیدگاه‌ها

  1. N

    سلام
    می شه خواهش کنم آدرس وبلاگ ایشون رو لینک کنید به پیوند هاتون و یا اگه اشکال نداره
    می شه اون آدرس رو داشت اگه خودشون اجازه می دن و موردی نداره ؟ ممنون .
    با آرزوی بهترین ها

  2. شراره

    واقعاً جناب یعقوبی فقط نام نمایششون تقلیدی از دعای داریوش است؟
    مگر میشود کسی این دعا را بخواند و به ارتباط معانی آن فکر نکند!!!
    شاید در این نمایش هم بشود به مسائلی دست یافت که از ناخودآگاهِ انسانی دیگر در این دوران سرچشمه گرفته است..

  3. مهدی فتوحی

    یعقوبی را دیرزمانی ست می شناسم. از همان زمستان ۶۶ و یک دقیقه سکوتش و دل سگ و کارهای دیگرش…. هنوز اجرای یک دقیقه سکوتش به یادم مانده با بازی درخشان بازیگرانش و موضوع جالبش…… گمان می کنم متنش در سایت او برای داونلود هست. حتما بخوانش. بعدها که آمدم اینجا شنیدم کارهای زیادی اجرا کرده و دیگر کارش را نتوانستم ببینم. یادم می آید یکی از اولین تاتری هایی بود که سایت برای خودش درست کرد. من و او یک نقطه ی مشترک داریم. هر دومان زمانی پاتوقمان پارک لاله و دمخوری با بچه های آنجا بود که کار و زندگی شان پارک نشینی بود، مواد می فروختند و پول تقلبی می فروختند و دختربازی می کردند و دعوا و ورزش و….. یعقوبی راه دشواری طی کرده تا اینجا. او فارغ التحصیل حقوق است و نمایشنامه نویس وکارگردان. یادم می آید پانته آ بهرام بازیگر قوی سینما تاتر اولین کارهایش را با او انجام داد….. باری…. در سایت خودش اینها بهتر نوشته شده…..

  4. زهره

    سلام.من فراموش نکردم.از امروز تا شنبه،تئاتر و سینما تعطیله،به مناسبت شبهای قدر… یعقوبی ،کارگردان خوب و خوش فکریه.«یک دقیقه سکوت»،عالی بود.نمایشی درباره قتل های زنجیره ای.«گل های شمعدانی» هم بد نبود…کلا کاراش ارزش دیدن داره

  5. الهام

    همه اینها به هم ربط داره آرش عزیز!
    پس بذار بقیه این ماجرا و رابطه ها رو من برات بگم! دو روز قبل از اینکه تو مقاله ت رو بذاری من داشتم یه مطلب می نوشتم برای جایی! نوشتم و نوشتم بعد تهش خواستم نوشته رو با چیزی شبیه به دعا تموم کنم! یه جور متن نیایشی بود! به خیلی چیزها فکر کردم برای دعا و اینطوری شد که با استناد به دعای کوروش پای خشکسالی و دروغ رو وسط کشوندم! خیلی بهم چسبید! فرداش دعوت شدم برم تئاتر خشکسالی و دروغ رو ببینم و فردای اون روز هم تو مقاله گذاشتی درباره خشکسالی و دروغ!
    پیروز باشی باد! تو انرژی فوق العاده ای در گرفتن امواج داری، تو استعداد بی نظیری در بارور کردن دانه های پراکنده گلها داری، می دونستی؟

  6. سمیرا یحیایی

    تو این اوضاع بد اقتصادی من بهت پیشنهاد می دم که از محمد یعقوبی عزیز بخواهی که تمام عابران سایت تو را به همراه تو به نمایش اش دعوت کنه و اجازه بده که در این وانفسای شهر ما نفسی تازه کنیم…

  7. شراره

    در پیوند با صحبت الهام جان —-> “همه اینها به هم ربط داره” … (پشت هم اتفاق افتادند)

    از دیدگاه دکتر “ردفیلد” و دکتر “برایان وایس”ما وقتی بصیرت اول از بصیرت های نه گانۀ زمینی(visions) را در می یابیم که در زندگی، مفهوم رویدادهای همزمان را درک کنیم.

    رویدادهای همزمان (coincidences) اشاره به اصل مقارنه (synchronicity) در نظر کارل یونگ روان شناس سوئیسی.
    یونگ با تحقیقات مفصلی که دربارۀ روشن بینی(clairvoyance) و مقارنه روانی(telepathy) به عمل آورده به این نتیجه رسیده که در این عالم، غیر از اصل علیت، چیز دیگری هم وجود دارد. وقایعی در جهان روی می دهند که درست با اندیشه ای که ما در مورد آنها داریم همزمان هستند، در صورتی که نه فکر ما، علت آن وقایع بوده و نه آن وقایع، فکر ما را بوجود آورده اند.
    و مانند این است وقوع امری واحد در نقاط مختلف جهان در دوران های واحد یامختلف بی آنکه هیچ گونه ارتباطی در کار بوده باشد
    مانند اعتقادات تمدن های دوره های مختلف در نقاط مختلف زمین از دیرباز و کشف رابطه ای جالب از شباهت ها و همانندی ها بدون یافتن رابطۀ منطقیِ دو طرفه ای در آنان

    و نهایتاً باز هم در ارتباط با مقالۀ آقای نورآقایی و همین تئاتر..!!!
    بعد از خواندن مطالب در اینجا (دیروز)، برادرم همین امشب در تماس بسیار کوتاهی به من گفت:
    نمایشی در حال اجراست، که بعد از شب های احیا برنامه ای بگذاریم و برویم ببینیم
    ——-> خشکسالی و دروغ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *