قبل از هر چیز:
به تازگی یک بخش به این سایت اضافه کردهام که احتمالا دوستان متوجه نشدهاند.
در واقع آن چه که باعث شد این بخش را اضافه کنم، وجود برخی سوء تفاهمها بود.
لطفا در سمت راست سایت، در بخش “برگهها” مطلب “چند نکته در مورد این سایت” را مطالعه بفرمایید.
خوب…
گفته بودم که با یک زوج بلژیکی به شیراز و اصفهان سفر میکنم. حالا در اصفهان هستم. آقای بلژیکی رییس انجمن ژنتیک انسانی اروپا و ظاهرا هم خیلی معروف است.
از این سفر چند عکس گرفتهام که حتما به سایت اضافه خواهم کرد. اما نکته جالب این که در شیراز و اصفهان گردشگران اروپایی زیادی دیدم. تا جایی که همه هتلهای خوب اصفهان پر است و من تقریبا با التماس توانستم یک اتاق برای این زوج پیدا کنم.
دیدگاهها
اتقاهای هتلهامان همیشه همیشه پر باد! خوش بگذره اصفهان و زنده رود!
با سلام و خسته نباشید
برای خودتان چیکار کردید اتاق نتوانستید پیدا کنید ؟
سفر تان خوش بگذره
با سلام.
شما در اصفهان برای تهیۀ اتاق تو یک هتل خوب مشکل داشتید (برای آن زوج بلژیکی)، ولی من حتی برای گرفتن یک اتاق تو یک هتل معمولی هم به زحمت افتادم. البته من بعد از خروج شما وارد اصفهان شدم. و شکر خدا اونقدر هتل در خیابان چهار باغ هست که مسافر بی جا نمونه. من هم متوجه تعداد کثیر توریستها( آلمانی زبان، فرانسوی،ایتالیایی و چشم بادامیها) شدم، قابل توجه راهنایان آشنا به زبانهای آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی. و اکثر توریستها HIGH SITIZEN بودند. موردی جالب بود; اون مورد این بود که هر جا برای بازدید میرفتم، با همان توریستها یی که فرضآ روبروی هتل اقامتشان برخورد داشتم در … هم مواجه میشدم و با تبسمی به یکدیگر سلام میدادیم و این مورد تا پایان روز ادامه داشت. یک زوج فرانسوی جوانان اصفهانی ( بیشتر دخترهای جوان) را در آغوش میگرفتند و با آنها عکس می انداختند و برخی توریستها هم سعی میکردند حتی المقدور با مردم تماس نداشته باشند. دوست داشتم نظر چند توریست رو دربارۀ اونچه که تا اون موقع از ایران دیده بودند بپرسم ولی بخاطر اینکه راهنمای اونها ناراحت نشه و مشکلی پیش نیاد از این کار صرفه نظر کردم. از شهرهای مختلف (تهران، کردستان و یزد) هم به منظور گردشگری به اصفهان آمده بودند ولی تعدادشان بسیار کم بود. از تمیزیه شهر اصفهان لذت بردم. قصد توهین به اصفهانیهای محترم رو ندارم ولی باید بگم که این فرصت طلبیه برخی تاکسیرانان عصبیم کرده بود و وقتی هم که به اونها میگفتم که دارید کرایه اضافی میگیرید(بر اساس حدس و مقایسۀ کرایه های تهران و شهرستانها)، با نیشخندی میگفتند که این کرایه عرف است و میتونم برای اطمینان از دیگر تاکسیرانان بپرسم. پس بحث با اونها رو کنار گذاشتم و سعی میکردم بیشتر پیاده گز کنم تا بیهوده حرص نخورم. مورد دیگری که بسیار آرامش بخش بود؛جادۀ تهران- قم و سلفچگان بود. کناره های جاده و بخشهایی از دشت پر بود از گلهای کوچک و خود رو به رنگهای سفید،زرد و نارنجی که مسیر رو بسیار زیبا و دیدنی کرده بود. وجود این زیبایی هم به برکت بارانهای اخیر است. این هم خلاصهای بود از سفر من به اصفهان. امیدوارم این نوشته ها حوصلۀ شما و دیگر دوستان رو سر نبرده باشد.سفر خوش.
با آرزوی سلامتی و موفقیت
سلام
خب جناب آرش خان من را بهش معرفی می کردید شاید میتوانست برایم کاری کند بروم اونور بلژیک
چون بالاخره رشته من هم کمابیش میتونه در ارتباط با ژنتیک و ایمنولوژی و هماتولوژی و خود میکروبیولوژی بیوشیمی باشه
ارادت شوخی کردم دوست عزیز
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. عزیز. ببخش که نشد.