لطفا به عکسهای زیر نگاه کنید:
این دو عکس را در سفری که حدود ۲ یا ۳ سال پیش به استان لرستان داشتم، از قبرستان روستایی به نام «ابوالوفا» گرفتم. جذابیت این قبرها برای بنده از این جهت است که بسیاری از کارشناسان میراث فرهنگی و باستانشناسان معتقدند: “نمونههای دیگری شبیه به مقبرهی کوروش به غیر از یک مورد دیگر، در ایران یافت نمیشود.” برخی هم معتقدند که معماری مقبرهی کوروش از معماری اوراتویی، کپی برداری شده است. بنده صلاحیت این را ندارم که بگویم اصل معماری مقبرهی کوروش اورارتویی است یا خیر، اما همیشه نسبت به این موضوع که نمونههای دیگری شبیه به مقبرهی کوروش در ایران یافت نمیشود شک داشتم. و حالا با نشان دادن این عکسها، نظریهام را با شما در میان میگذارم.
اگر خوب به عکسها نگاه کنید و طرح مقبرهها را با مقبرهی کوروش مقایسه کنید، متوجه شباهت آنها با یکدیگر میشوید. با این تفاوت که کوروش یک شاهنشاه بود و بالطبع مقبرهی او در ابعاد بزرگتری ساخته شده است. این قبرها قدمت زیادی ندارند و احتمالا زمان ساختشان حداکثر به ۵۰ سال پیش میرسد ولی بیراه نگفتهایم اگر بگوییم طرح این مقبرهها احتمالا از طرحهای قدیمیتر اتخاذ شده و کماکان در این منطقه مقبرههایی به این شکل ساخته میشود. اگر تحقیق بیشتری در این زمینه انجام شود، شاید بتوان نمونههای کهنتری را نیز یافت.
این مکانی که عکسها از آن گرفته شده، در روزگاران باستان جزو امپراطوری ایلامیها محسوب میشده و یادمان باشد که کوروش در سرزمینی به دنیا آمد که «انشان» نامیده میشد و روزگاری متعلق به ایلامیان بود. این مقبرهها همچون مقبرهی کوروش طرح زیگوراتی دارد و تا جایی که فعلا صد در صد ثابت شده تنها زیگوراتی که در ایران یافت شده، زیگورات چغازنبیل و متعلق به ایلامیان است.
به هر حال، این هم یکی دیگر از نوشتارهای بنده در رابطه با طرح مقبرهها در ایران است. نظریهای که ارائه شد، تنها یک نظریه و یک فراخوان برای اندیشیدن در این مورد و احتمالا به جواب درست رسیدن است.
دیدگاهها
دوست گرامی
از اینکه اینقدر جسارت داری که نظریاتت رو راحت با دیگران به اشتراک می گذاری و نمی ترسی که یکدفعه دیدگاهی که ارایه می کنی از یک جای دیگه سر در بیاره یا مجموعه نوشتارهایی که ارایه می دی به اسم فرد دیگه ای کتاب بشه و بیاد بیرون ، قابل تحسین هستی .اما بد نیست بعضی چیزها رو تا رسیدن به یک نتیجه نهایی برای خودت حفظ کنی مثلا همین پروژه قبرستانها .
این روزها نه کسی داناییش رو به اشترک می گذاره ، نه تواناییش رو . البته اگر همه مثل تو فکر می کردن حتما ایران یه شکل بهتری داشت.حداقل در حیطه گردشگری ، تاریخ و فرهنگ
……………………………………………………………….
جواب: سلام آرمان. سپاس از شما. هرگز معتقد نیستم که یک ایده یا فرضیه فقط متعلق به یک نفره. معتقدم همهی هستی در نقش گرفتن یک ایده یا یک فعالیت سهیم هستن. راستش برام اهمیت نداره که از این ایدهها و نظریهها استفاده بشه و البته خبر دارم که برخی از اونها تا همین الان هم مورد بهرهبرداری واقع شدهاند. همهی فلسفهی این کار به این برمیگرده که میخواهیم در چه سطحی و با چه ایدهآلی زندگی کنیم. راستش الان فقط برام تولید مهمه و این که اذیتم نکنند تا کار کنم. و البته میدونم که فقط چند هزارم درصد از مردم معنی این کار رو درک میکنن. ببین، فقط بهم فحش و بد و بیراه ندن، برام کافیه، که البته از این طریق هم همیشه مورد لطف قرار میگیرم.
جناب نورآقایی این نوع نگاه شما (در پاسخ به آرمان) از تحسین کردن هم گذر کرده است.
هرچند افرادی با نگرشی چون نگرش شما انگشت شمارند اما شاید این یکی از تنها مواردی ست که به آن همیشه اعتقاد داشته ام، که؛ قدرت کیفی این افراد (آرش ها و…) آنقدر بیشتر از حد تصور است و موج تفکراتشان حتی با وجود هزاران هزار دزد قافله آنچنان قدرتی را داراست که در نهایت تمام این کِـرم های خزنده را در خود ذوب می کند.
پایدار باشید.
و همواره شادمان.
……………………………………………………………………….
جواب: سلام. بزرگوارید.
سلام .لطفا به آدرس زیر رجوع کنید . فکر می کنید اون سمینار یکروزه مفید باشه؟ممنونم.
http://www.instroct.ac.ir/
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. فکر میکنم خوب باشه.
سلام خسته نباشید:
در مورد متنی که نوشتید باید بگم در بین عشایر لـُر منطقه شوش(از شهرهای دیگر بی خبرم) در گذشته رسم بود برای افراد سر شناش (خانهای طوایف و ظابطین دولت)که فوت میشدند از سنگ قبرهای چند طبقه استفاده می شد ، البته امروزه من در قبرستانها چیزی مشابه آن جز یک یا دو مورد ندیده ام که دارای قدمت چندان طولانی نمی باشند !
امید وارم موفق باشید!
………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از همکاری
درود
این عکس ها من رو به یادنوشته هایی از دکتر باستانی پاریزی انداخت ؛قبرستان دارالسلام در عراق . قبر های چند طبقه .
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
👍👌 استاد گاهی به این فکر می کنم که برخی آدمها( که تعدادشون در طول تمام خلقت کم هست) انگار رمز بازی این دنیا رو( هر کدام به طریقی و به شکلی متفاوت و دو حوزه های مختلف) کشف کردن و تونستن قفل مرحله ی بعدی رو باز کنن
و راه و چاه این بازی رو یاد گرفتن ……
شما در ارتباط بین پدیده ها، در اتصال هر چیزی به هر پدیده یا اتفاق یا شخص یا شی یا …… اون رمز بازی رو پیدا کردید، اینکه یک چیزهایی رو می بینین که هیچ کس جز شما نمی بینه، قفل های مرحله های بعد رو باز کردید.
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. من هم خیلی کم و احتمالا فقط به اندازۀ خودم (شاید) میفهمم.