موزه، عنصری برای رونق گردشگری

نام «موزه» که به میان می‌آید، ذهن بیشتر متوجه مفهوم «میراث» می‌شود تا مفهوم «گردشگری». با این حال این نوشتار قصد دارد نقش موزه را در جایگاه گردشگری مورد بررسی قرار دهد.

میراث به عبارت ساده، همه‌ی آن‌ چیزی است که از گذشتگان برای ما باقی مانده، ما باید از آن‌ها محافظت کنیم و در نهایت برای آیندگان باقی بگذاریم. طبق این تعریف، اشیای داخل موزه‌ها هم جزو میراث نیاکان به شمار می‌آیند. اما برای ادامه‌ی بحث، لازم است بدانیم که اشیای موزه‌ها جزو کدام یک از انواع میراث هستند.
طبق تعاریف سازمان یونسکو، انواع میراث در طبقه‌بندی زیر قابل بررسی است که همگی می‌توانند جزو میراث جهانی World Heritage هم قلمداد شوند:
میراث فرهنگی Cultural Heritage – میراث طبیعی Natural Heritage – میراث مخلوط Mix Heritage (به معنی میراث فرهنگی و میراث طبیعی توامان) – میراث در خطر In Danger – میراث معنوی Intangible Heritage – حافظه جهانی Memory of the world – میراث زیر دریا Underwater Heritage – میراث صنعتی Industrial Heritage  – میراث دیجیتال Digital Heritage – میراث منقول Movable Heritage

می‌دانیم که امروزه انواع موزه‌ها در دنیا وجود دارند و طیف وسیع آن‌ها از اکو-موزه‌ها تا
خانه-موزه‌ها گسترده است و هرکدام موضوع خاص خود، از طبیعت تا یک بنای ویژه را به نمایش درمی‌آورند. اما موضوع مورد بحث ما موزه‌هایی همچون موزه‌ی لوور و موزه‌ی ملی ایران است که اشیای داخل آن‌ها را نه تنها جزو «میراث فرهنگی» می‌توان قلمداد کرد، بلکه به طور خاص در زمره‌ی «میراث منقول» جای می‌گیرند.

نگارنده معتقدم که موزه می‌تواند یکی از حد فاصل‌های میان «مبنای ارزشی» و «جنبه‌‌ی اقتصادی» میراث فرهنگی تلقی شود. دلیل این سخن بسیار روشن است، چراکه موزه از یک طرف محل نگهداری اشیای ارزشمند فرهنگی است و از طرف دیگر، کدام موزه را سراغ داریم که برای دیدن اشیا‌ی آن مجبور به پرداخت مبلغی نباشیم. همه‌ی موزه‌های مطرح در کشورهای گردشگرپذیر، نه تنها فروشگاهی برای عرضه‌ی انواع محصولات فرهنگی و گردشگری، برای اقشار و سنین مختلف دارند، بلکه به طریق مختلف، مثلا برپایی نمایشگاه‌های موقتی، وجود رستوران و کافی‌شاپ و …، سعی می‌کنند برنامه‌ای تدارک ببینند تا بازدیدکننده ساعات بیشتری را در موزه سپری کند و حتی‌الامکان دوباره به موزه برگردد.
در کشور یونان، در کنار هر سایت باستانی، موزه‌ای نیز قرار دارد که در آن اشیای یافت شده از همان سایت را قرار داده‌اند و به این ترتیب گردشگران علاوه بر دیدار از سایت باستانی، از موزه هم دیدار می‌‌کنند. در شهر «المپیا» و در کنار سایت تاریخی آن، سه موزه دیده می‌شود که هر کدام به موضوعی جداگانه ولی مرتبط با سایت «المپیا» اختصاص داده شده‌اند. جالب این‌که گردشگران هم برای دیدار از سایت و هم برای دیدار از موزه‌ها مبلغی را باید پرداخت ‌کنند.
در شهر «آتن» برای دوره‌‌های مختلف تاریخی و حتی برای مذاهب مختلف، موزه وجود دارد. بدین‌ترتیب، گردشگری که می‌خواهد روح یونان را کشف کند، وسوسه می‌شود که از همه‌ی موزه‌های مهم آتن و شهرهای دیگر یونان بازدید کند.
ایتالیایی‌ها برای این که بتوانند از موزه‌ها درآمد داشته باشند، آثار هنری لئوناردو داوینچی، میکل‌آنژ، رافائل و دیگر هنرمندانشان را در شهرهای مختلف و موزه‌های مختلف قرار داده‌اند. بدین ترتیب گردشگری که مشتاق است همه‌ی آثار میکل آنژ را ببیند باید به بیش از ۱۰ موزه در شهرهای مختلف، مراجعه کند.

موضوع دیگری که می‌توان به آن پرداخت، این است که اشیای موزه که از آن‌ها با عنوان «میراث منقول» یاد کردیم از توانایی خاصی برخوردارند که میراث فرهنگی دیگر، از آن بی‌بهره‌اند. در واقع همان‌طور که از نام «میراث منقول» برمی‌آید، اشیای موزه قابل انتقال هستند که این توانایی در بناهای تاریخی وجود ندارد. مثلا ما می‌توانیم سفال‌های پیدا شده در تپه‌ی «سیلک» را جابجا کنیم ولی نمی‌توانیم خود این تپه را از جایش حرکت دهیم. اتفاقا همین ویژگی اشیای موزه است که به طور مثال به ایتالیایی‌ها اجازه داده که فقط از آثار داوینچی، در موزه‌های مختلف درآمد داشته باشند و هتل‌های رم و رستوران‌های فلورانس را از گردشگر پرکنند و هزینه رفت و آمد میان این شهرها را از گردشگران بگیرند. به این ترتیب است که توسط درآمد گردشگری از اشیای منقول، قشر وسیعی به کار و کاسبی مشغول می‌شوند.

از زاویه‌ی دیگر، وقتی به گردشگری می‌اندیشیم این موضوع در ذهنمان شکل می‌گیرد که برای دیدار از یک سایت طبیعی و فرهنگی باید به یک مکان خاص سفر کنیم. اما جالب این است که اشیای منقول این ویژگی را دارند که این‌بار آن‌ها سفر کنند و به سمت گردشگر بروند و خود را عرضه کنند. این موضوع خود بسیار جذاب و قابل توجه است، و از آن‌جا که اشیای منقول در همه‌ی فصول سال و در همه‌ی شرایط آب و هوایی قابل عرضه شدن در موزه‌ها هستند، یکی از نقایص گردشگری را حذف می‌کنند.

فکر کنید نمایشگاهی از آثار موزه ملی ایران در شهر لندن به نمایش دربیاید، آیا این‌طور نمی‌توان قلمداد کرد که میراث فرهنگی به دیدار گردشگرانی رفته که فرصت دیدار از ایران و موزه ملی را نداشته‌اند؟ اشیای منقول موزه ملی وقتی در شهر لندن به نمایش در‌می‌آیند نه تنها تبلیغی برای دیدار از ایران هستند و به طور غیرمستقیم در خدمت گردشگری قرار می‌گیرند، بلکه با تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهایی که بسته می‌شود، این اشیا برای مدتی معلوم و هزینه‌ای مشخص در شهر لندن حضور خواهند داشت و درآمد ایجاد می‌کنند.
در همین مثال و با توجه به این‌که لندن یک شهر بین‌المللی محسوب می‌شود و موزه بریتانیا جزو موزه‌های طراز اول دنیاست، کسی که (چه انگلیسی و چه غیر انگلیسی) از اشیای موزه‌ای ایران دیدار می‌کند، یک تجربه از میراث فرهنگی ایران خواهد داشت که بسیار با ارزش است و احتمال دارد که او را در آینده‌ی نزدیک برای دیدار از ایران ترغیب کند.

سخن آخر این‌که برای رونق گردشگری، باید بتوان به میراث فرهنگی از جنبه اقتصادی توجه کرد. میراث فرهنگی همچون کالاهای دیگر، برای خود بازاری تحت عنوان «بازار میراث فرهنگی» دارد و تنظیم این بازار در حوزه‌ی گردشگری بسیار با اهمیت است که موزه می‌تواند در این امر نقش بسزایی ایفا کند.

آرش نورآقایی

دیدگاه‌ها

  1. پسر ایران

    اگرچه سفر بودم ولی هر شب به یاد حکیم و نوشته هایش در حرمسرا بودم.. تمام غیبت ها مو جبران کردم و نوشتهایت را نوشیدم .اما با نظرت در رابطه با دو جنسی بودن خودرو کاملا موافق نیستم.. من معتقدم تمام ما ادم ها بعضی مواقع دو جنسی میشویم و رفتاری دور از طبیعت خود بروز میدهیم و شاید از ترس مورد اتهام قرار گرفتن انرا سرکوب میکتیم درصد بسیاری از زنان حتی در هنگام همبستری تمایل دارند فاعل باشند و مرد را تحت سلطه خود در اورند و اما در مورد خودرو اگر اشتراکات را کنار بگذاریم میبینیم که ماشینها کاملا جنسیت خود را با صدای نرم و لطیف موتور یا صدای پر قدرت یک هیولای شش سیلندر دریده یا در عضلانی بودن بدنه یا در به رخ کشیدن چراغ هایی چشم پشت نازک کرده با تو دوزی های با پوستی گل انداخته اسم مردانه و زنانه بودن خود را زمزمه میکنند.مرد و زن هر دو به جلو میروند اما با سرعت و قدرت متفاوت داخل هر دو جنس خودرو قابلیت اغوش کشیدن را دارد اما یکی لطیفتر… غبار حرمسرا علیرضا

  2. ا گ

    سلام.ابن روزها به موضوع موزه داری در هزاره سوم فکر می کنم. اصطلاحی که جسته گریخته شنیدم و مطلب جامعی درباره اون جایی ندیدم. اول اینکه آیا منظور از موزه داری در هزاره سوم همون نگاه جدیدی است که امروزه در موزه های دنیا وجود داره؟ مثلا همین نمایشگاههای تخصصی دوره ای که در موزه ها برپا می شه و یا بخش های فروش محصولات و کالاهای فرهنگی و برنامه هایی از این دست که هدف خارج کردن موزه ها از نمایشگاه صرف هستش؟ و دوم اینکه آیا در این مورد جایی به مطلبی برخوردی و نظر و دیدگاه خودت چیه؟ ممنونم
    …………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. در این مورد چیزی نمی‌دونم، اما سعی می‌کنم اطلاعاتی به دست بیارم.سپاس

  3. reza

    با نظر ” بسر ایران” موافقم و فکر میکنم هر چند این مطلب (اسطوره اتومبیل) خلاقانه بود اما تاحدی خام بود. شاید ایده جالبی بود که باید بهتر بیان میشد.
    سوال: چه جوری میتونیم از تورهایی که می برید خبردار بشیم؟ با آژانس یا تور خاصی کار می کنید؟
    کامیاب باشید.
    …………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. گاهی خودم هم خیلی دیر از تورها باخبر می‌شم. اما فعالا با آژانس مارکوپولو قرار است که همکاری کنم.

  4. Masi

    این دومین مطلبی هست که در مورد موزها می خونم در سایتتون، هر کدوم به شکلی ، والبته بسیار دقیق و ظریف به بررسی موزه و اشیا درون موزه ها پرداختین.
    هیچ وقت به موزه ها از این مناظر نگاه نکرده بودم .

    ولی می دونم که این روزها بیشتر از موزه ها و اشیایی که درون موزه ها داریم، به گفته ی خودتون میشه در معنای اونها هم دقیق شد.

    در این سایت پایه و اساس گردشگری رو میشه پایه ریزی کرد با مطالبتون و باقی موارد به روز رو، روی اونها بنا کرد.
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس که همراه این سایت هستد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *