دامغان، پر جاذبه اما مهجور

“فکر نمی‌کردم که در دامغان این همه جاذبه تاریخی وجود داشته باشد.” این سخن بسیاری از گردشگرانی است که با تور به استان سمنان و شهر دامغان سفر می‌کنند. یکی از ویژگی‌های سفرهای گروهی درقالب تور، این است که گردشگران نسبت به مقصدی که به آن سفر می‌کنند اطلاعات خوبی کسب می‌کنند. این اطلاعات شامل سایت‌های تاریخی و طبیعی، مردم‌شناسی، سبک زندگی، فولکلور و آداب و رسوم می‌شود.


دامغان یکی از شهرهایی است که جاذبه‌های فراوانی در آن وجود دارد، با این حال ما اگر خیلی به آن ارادت داشته باشیم، تنها پسته‌هایش را می‌ستاییم. مسجد تاریخانه، دیوار قدیمی شهر، تپه حصار، برج پیر علمدار، مسجد جامع، برج مهماندوست، برج چهل‌دختران و سایت تفریحی چشمه‌علی از معروفترین این جاذبه‌ها هستند.
به نظر می‌رسد نام قدیمی این شهر “ده‌مغان” بوده و به مرور زمان به “دامغان” تبدیل شده است. مغان(مغ‌ها) همان روحانیون دوران مادها تا دوران ساسانی‌ها هستند که همواره در حکومت دستی داشته و منشا اثر بوده‌اند.
مغ‌ها که یکی از شش طایفه مادها(بودیان، بوسیان، پارتاکنیان، اریزانتانیان، استروخاتیان، مغ‌ها) بودند به انجام کارهای فوق‌العاده شهرت داشتند، تا جاییکه کلمه “Magic” انگلیسی و “معجزه” عربی از کلمه مغ(Magh) ریشه گرفته‌اند.‌
بنابه نظر برخی از محققین، مکان شهری که به نام شهر صددروازه(هکاتوم پلیس در روایات یونانی) معروف است، در همین حوالی شهر دامغان است. شهری که از اولین شهرهای ساختار یافته در ایران آن روزگار محسوب می‌شد و به شکل دایره‌ای بنا شده بود.
دامغان، زمانی شهری بود که هم در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و هم جزو خراسان بزرگ محسوب می‌شد. شهری که از جنوب به دشت بی‌گیاه کویر و از شمال به سمت پوشش‌های متنوع گیاهی جنگل‌های هیرکانی راه دارد.شهری که روزگاری پارتیان جنگجو در آن می‌زیستند و آوازه نامشان و دلاوری‌اشان چنان بلند بود که لغت “پارتیزان” به وجود آمد و جنگ‌های پارتیزانی، از نحوه جنگیدن (جنگ و گریز) آن‌ها به شیوه‌ای ویژه در جنگ‌های چریکی تبدیل شد.
دامغان، امروز در مسیر جاده‌ای است که از پایتخت به سوی مقصد شیعیان می‌رود و بنابراین هنوز هم می‌تواند در زمره یکی از شهرهای مهم اقتصادی و گردشگری باشد. شهری که روزگاری در نزدیکی آن، کاروانسراها بنا شده بود، امروز نیز می‌تواند نوستالژی‌ای ایجاد کند که بازدیدکنندگانش پرشمار باشند.
با این همه، و صد افسوس که کسی ویژگی‌های این شهر را نمی‌شناسد و مسئولانش هم گویی دغدغه‌ای برای جذب گردشگر به این شهر ندارند.
این شهر تنها یک هتل(مهمانسرای ایران‌گردی و جهان‌گردی) دارد که می‌تواند تا حدی آبروی گردشگری را حفظ کند. مهمانسرایی که تمام تخت‌هایش با یک اتوبوس پر می‌شود.
به سایت‌های تاریخی دامغان که می‌روی، اولین چیزی که نظرت را جلب می‌کند، مهجور بودن این سایت‌هاست. مسجد تاریخانه که از قدیمی‌تریم مساجد ایران محسوب می‌شود، با سادگی تمام قرن‌هاست که در گوشه‌ای از شهر آرام و باوقار ایستاده است. اما سال‌هاست که تلی از خاک روبروی درب و محوطه مسجد تاریخانه قرار دارد و کفش و شلوار گردشگران را می‌آلاید و کسی نیست که حتی بپرسد چرا چنین است و البته کسی هم پیدا نیست که جوابی بدهد. تازه این درحالی است که شانس داشته باشیم و کسی باشد که در را به رویمان باز کند.
اگر روز جمعه به دامغان بروید درب هیچ سایت تاریخی به روی شما باز نیست. آیا مسئولان گردشگری نمی‌دانند که مشتری سایت‌های تاریخی روزهای تعطیل به سراغشان می‌روند؟
به دیوار قدیمی شهر که نظر می‌کنی، می‌بینی که سوداگران بر رویش با اسپری تبلیغشان را نوشته‌اند. یا اگر شانس بیاوری و کسی باشد که درب “برج پیر علمدار” را برایت باز کند، تا می‌خواهی زبان به تمجید از زیبایی کتیبه‌ها و سبک معماری بگشایی، متوجه می‌شوی که درون برج، هرجا که نظر کنی، با ذغال یادگاری نوشته‌اند و به ساختمان آسیب رسانده‌اند. این‌جاست که لب فرو‌ می‌بندی و سر به پایین می‌افکنی. کسی به فکر مرمت نیست. نه مرمت، نه حفاظت، نه آموزش، نه آگاهی.
به چشمه‌علی دامغان که بروی، حتی در روز تعطیل(غیر از تابستان و ایام نوروز) کسی نیست که یک بطری آب یا یک لیوان چای بفروشد و حداقل نیاز گردشگران را تامین کند. مسئولی هم نیست که به فکر باشد که گزندی به این منطقه گردشگری نرسد. درب ساختمانی که به نام مکان حفاظت از محوطه مزین شده، همیشه بسته است. آب پاک چشمه علی، تنها بعد از ۲۰ متر جاری شدن توسط بطری‌ها و زباله‌ها آلوده می‌شود و سال‌هاست که ارگانی کف استخر را لایروبی نکرده‌ است. از درختان حفاظت نمی‌شود و گاهی مردم یادشان می‌رود که آتشی که روشن می‌کنند باید خاموش شود تا چنار‌ها و تبریزی‌ها باز هم بتوانند زینت بخش سایت چشمه‌علی باشند.
 گویی نهادی به نام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دامغان، ذی‌حیات نیست. خلاصه کلام این‌که گویی یادگاری نویسان و معتادان و ناآگاهان بیش از گردشگران از سایت‌های تاریخی بازدید می‌کنند و به ما می‌گویند که در چه تاریخی آن‌جا بوده‌اند. این‌که دامغان، شهری است آرام، مهجور و فراموش شده در مسیری که روزگاری از ابتدا تا انتهایش پر از بانگ کاروانیان بود و رونقش حسرت را به دل شهرهای دیگر باقی می‌گذاشت.

آرش نورآقایی

دیدگاه‌ها

  1. سیما سلمان زاده

    زنده‌باد
    دامغان واقعا دیدنی و هنوز مهجوره
    اقامتگاه‌های بومگردی کمی در بهبودش نقش داشتن و خوشحالم که شرایط موجود کمی با زمان درج این یادداشت فرق کرده
    …………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از نقطه نظر جدید.

  2. حسین

    سلام سه هفت پیش برای بررسی سایت گردشگری دامغان و مطابقت با کتاب خانم شیلا بلر سفری چهار ساعته داشتم متاسفانه به حریم امامزاده جعفر وبرج چهل دختر تجاوز شده و سازه ای بتنی به عنوان پاساژ یا حسینه زده شده است . چهل دختر کتیبه ای کوفی دارد که در مقایسه با خط پیر علمدار پیشرفت خط مشاهده می شود . کتیبه لعابی مسجد جامع که به احتمال زیاد جز اولین کتبیه لعابی ایران است نصفی از ان موجود است یک موزه در دامغان زده شد ه است که کارمند ان مرخصی بود و نتوانستم ببینم . منار مسجد تاریخانه دامغان دامغان و پیر علمدار دامغان و منار مسجد جامع سمنان به دستور ابو حرب بختیار ساخته شده است راجب ابوحرب بختیار در کتب تاریخی که حاکم دامغان وسمنان و اطراف بود هاست چیزی یافت نشده است و به احتمال زیادیک نامی دیگر نیز داشته است کتیبه کوفی منار مسجد جامع دامغان ایه ای از سور ه نور است که مربوط به نور و روشنای است و به امام حسین نیز اشاره دارد . پیر علمدار که خانه های خشتی اطراف ان خراب شده است و تنها این پیر مانده است سر در پیر علمدار ودرون بقعه که با خط زیبایی کوفی اراسته شده است کمی از درد و رنج تنهایی این پیر را تسکین می دهد هنوز حمام های قدیمی دامغان کار می کند و این دود حمام ها من را خلی خوشحال کرد متاسفانه حال میراثی و فرهنگی استان اصلا خوب نیست . راهنماهای خوب و انجمن فرهنگی وگردشگری در استان سمنان نداریم .
    ……………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سپاس که نوشتید، و واقعا متاسفم برای این موضوع.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *